بهگزارش مرکز مطالعات سورین، اندیشکده گیت استون مقالهای بهقلم «خالد ابوتوامه» منتشر کرده است که در آن آمده است: بایدن در ابتدا تصمیم گرفت از درخواست گنجاندن موضوع تروریستهای ایران در مذاکرات وین چشمپوشی کند.
او تصمیم گرفت به هیچ وجه به این موضوع و همچنین نقش شبههنظامیان تروریست وابسته به ایران در مذاکرات نپردازد.
دومین موضوعی که بایدن از آن صرفنظر کرد، برنامه موشکی بالستیک ایران و تهدیدی بود که برای امنیت و ثبات منطقه و حتی خود آمریکا ایجاد میکند. موضوع این نیست که آیا توافق امضا شده است یا نه. چیزی خطرناکتر از این وجود دارد: بایدن به طور کامل اعراب را رها کرده است، چه متحد و چه غیرمتحد.
سوالی که مطرح میشود، این است که آیا دولت آمریکا از طریق توافق با جمهوری اسلامی بر تنشهای ایران در منطقه دامن خواهد زد و منابع مالی زیادی برای این کشور فراهم خواهد کرد؟ به بیان واضحتر، آیا آمریکا خود را نگران امنیت متحدانش در منطقه میداند یا این افراد باید امور خود را آنطور که صلاح میدانند، مدیریت کنند؟»
ایران همچنان مداخله در امور دیگر کشورهای منطقه را یکی از اولویتهای خود میداند، زیرا این کشور به دنبال هژمونی در منطقه است.
برجستهترین نکته در مورد مذاکرات بینالمللی در حال انجام با نظام ایران مربوط به برنامه مشکوک هستهای این کشور است که جامعه بینالملل مطمئن شده این نظام برای رسیدن به اهداف خود بدون توجه به خواستههای جهانی دروغ میگوید و دست به هر گونه فریبکاری میزند. هرکس به ایران تکیه کند، خود را فریب میدهد. به نظر میرسد جو بایدن عملاً تصمیم گرفته است که اعراب، منافع، خواستهها و ترسهای آنها را قربانی کند تا بتواند ایران را متقاعد کند.
بایدن عملاً تصمیم گرفته است ایران و کل پروژه گسترش تروریست این کشور در منطقه را قبول کند.
خیرالله خیرالله، روزنامهنگار کهنهکار لبنانی، از دولت بایدن به دلیل نادیده گرفتن پروژه توسعهطلبانه ایران و دستیاران آن، بهویژه برنامه موشکی و پهپادی این کشور، ابراز ناامیدی کرد. این برنامه تهدیدی برای همه کشورهای منطقه است.
از زمانی که بایدن وارد کاخ سفید شد، مشخص شده بود که ما با یک دولت سردرگم روبرو هستیم که نمیتواند هیچ ابتکاری را در پیش بگیرد. برای مثال، ناتوانی در پاسخگویی به یک سوال واضح وجود دارد: موضع آمریکا در قبال رفتار ایران در خارج از مرزها و برنامه موشکی و پهپادهایش چیست؟
دولت دموکرات، چه در زمان باراک اوباما، چه در زمان جو بایدن، رئیسجمهور کنونی، روش برخورد دیپلماتیک با ایران و مذاکره با این کشور را برای توقف تلاشهایش جهت ساخت بمب هستهای به جای سیاست اتخاذ میکند؛ سیاستهایی مانند فشار حداکثری که توسط دولت جمهوریخواه قبلی اتخاذ شد. همانطور که سیاست فشار حداکثری نتوانست ایران را از پیگیری بیوقفه برای توسعه برنامه هستهایاش منصرف کند تا بتواند بمب هستهای بسازد، سیاست مذاکره و دیپلماسی که توسط دولت بایدن دنبال میشود نیز تاکنون نتوانسته جمهوری اسلامی را به برجام بازگرداند.
با قضاوت از واکنش بسیاری از اعراب به احیای احتمالی برجام، بدیهی است که متحدان عرب آمریکا اعتماد خود را به دولت بایدن و سیاست آن برای مماشات با روحانیون از دست دادهاند. بزرگترین ترس اعراب این است که این سیاست، روحانیون ایران را جسورتر و آنها را تشویق کند تا به طرح خود برای گسترش کنترل خود بر کشورهای عربی ادامه دهند، موضوعی که تهدیدی اساسی برای امنیت ملی آنهاست.