بهگزارش مرکز مطالعات سورین، نشریه ویلسون در مقاله خود بهقلم «زیوخانین» نوشت: از همان ابتدا، تهاجم روسیه به اوکراین به بازسازی روابط بین قدرتهای بزرگ جهانی، آمریکا، اتحادیه اروپا، روسیه و چین رسید.
همچنین بر روابط بین کشورهای غرب آسیا تأثیر زیادی گذاشته، جایی که باعث تقویت اتحادهای مختلف ژئوپلیتیکی و استراتژیک شده است.
یکی از ائتلافهایی که تقویت شده، مشارکت اورشلیم و باکو است که در سالهای اخیر به یک اتحاد تمامعیار نظامی- استراتژیک تبدیل گردیده و آذربایجان بهعنوان تأمینکننده اصلی انرژی اسرائیل(رژیم صهیونیستی) و منبع اطلاعاتی دولت یهودی در مورد ایران ظاهر شده است.
مسکو از زمانی که برای اولین بار یک گروه نظامی روسیه را به سوریه در سال 2015 وارد کرد و تا تابستان 2022 ادامه یافت، سعی کرد تعادلی در روابط با اسرائیل(رژیم صهیونیستی) و ایران حفظ کند.
تفاهمی که بین اورشلیم و مسکو در آن زمان حاصل شد، شامل آزادی عمل برای ارتش اسرائیل (رژیم صهیونیستی)علیه نیروهای ایرانی در سوریه و سرکوب تسلیحات به حزبالله و سایر گروههای اسلامگرا در ازای عدممداخله دولت یهود در منافع منطقهای روسیه بود. جنگ روسیه و اوکراین این ترتیب را تغییر داد.
تلفات گسترده، روسیه را وادار کرده است تا تعدادی از نیروهای خود را از سوریه و قفقاز جنوبی در جبهه اوکراین مستقر کند.
یکی از بازیگرانی که آماده است وارد خلأ ناشی از عقبنشینی نسبی مسکو شود، ایران است. تحویل انبوه پهپادها، موشکها و موتورهای مورد نیاز برای تأمین ارتش روسیه توسط ایران، گواه این تغییر است.
کاهش قدرت بازدارندگی روسیه از نیروهای ایرانی و طرفدار ایران در سوریه خطری برای اسرائیل(رژیم صهیونیستی) و منبع جدیدی از مشکلات است.
در سوریه، ایران نمیتواند برای مقابله با اسرائیل و اقدامات منتسب به آن، مانند ترور هدفمند صیاد خدایی از سپاه پاسداران که در واحد عملیات خارجی سپاه خدمت میکرد، کاری انجام دهد.
در عوض، ایران میتواند مکان حساس دیگری را برای منافع اسرائیل هدف قرار دهد: قفقاز جنوبی. در اینجا، هدف اصلی آن تلاش برای ضربه زدن به آذربایجان خواهد بود.
انگیزههای ایران در اینجا روشن است. مشارکت اقتصادی و نظامی آذربایجان و اسرائیل(رژیم صهیونیستی) که بهسرعت در حال توسعه است، منافع جمهوری اسلامی را تهدید میکند.
پس از پیچیدگیهای اخیر، روابط اسرائیل(رژیم صهیونیستی) با ترکیه، دیگر شریک استراتژیک باکو، بهتدریج در حال گرم شدن است.
ایران همچنین علاقهمند است که جایگاه خالی روسیه در منطقه مرزی آذربایجان و ارمنستان را به بهانه حفاظت از منافع ارمنستان پر کند که تهران اخیراً امنیت آن را «منفعت خود» میداند.
علاوه بر این، ایران میخواهد از اسرائیل(رژیم صهیونیستی) «انتقام بگیرد» و با وارد کردن حداکثر خسارت به آذربایجان بهعنوان متحد کلیدی دولت یهود، دیگر بازیگران منطقهای را از وارد شدن به مشارکت استراتژیک با رژیم صهیونیستی منصرف کند.
در ماه ژوئن، ایران کارزاری را برای تجلیل از طالع باقرزاده، رهبر زندانی جنبش اتحاد مسلمانان به راه انداخت و آن را پاسخی به ترور حسن خدایی، افسر سپاه پاسداران در 22 می توسط موساد در تهران و مجموعهای از عملیاتهای مشابه اسرائیل معرفی کرد.
این کارزار درنهایت منجر به درگیریهایی در داخل سرویسهای امنیتی ایران شد که در نتیجه آن، حسین طائب، رئیس اطلاعات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از سمت خود برکنار شد.
درنهایت، ایران میخواهد با مردم خود علیه «دشمن خارجی»، تظاهرات ضد نظام را کاهش دهد. این کار را با پخش فعالانه تبلیغات مبنی بر اینکه ناآرامیها نتیجه عملیات مخفیانهای است که توسط موساد از آذربایجان راهاندازی شده، انجام میدهد.
رسانهها بهطور فعال بیانیههایی را از سوی سیاستمداران، روحانیون ایرانی، رهبران سازمانهای عمومی و روسای سازمانهای امنیتی منتشر میکنند.
در 21 اکتبر، عبدالرحیم موسوی، فرمانده ارتش ایران، مستقیماً اسرائیل و آمریکا را به تحریک اغتشاشات گسترده از طریق نفوذ بر اقلیتهای قومی و مذهبی متهم کرد. بیانیهای که توسط یک افسر اطلاعاتی ناشناس منتشر و مدعی شد که موساد با سازمانهای دیگر در منطقه همکاری میکند و بیثبات کردن جمهوری اسلامی در همین راستا بود.
اعلامیههایی از این دست نیز بهدنبال جلب توجه به احساسات ملیگرایانه ایرانیان است. در بیانیه 21 اکتبر، یکی از افسران عالیرتبه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی خطاب به آذربایجان یادآوری کرد که در گذشته قلمروها بخشی از امپراتوری ایران بودند.
به نظر میرسد امروز دو پروژه در دستور کار ایران در قفقاز جنوبی قرار دارد. اول، جدا کردن منطقه خودمختار آذربایجان، نخجوان است که مستقیماً در شمال مرز ایران قرار دارد.
با در نظر گرفتن این هدف، ایران جداییطلبی قومی و مذهبی را دامن میزند تا سعی کند کشور را از درون بیثبات نموده و رژیم صهیونیستی علیاف را سرنگون کند.
ماهیت اقتدارگرایانه نظام الهام علیاف و سابقه حقوق بشر مشکلساز آن قابلانکار نیست. آذربایجان رشد اقتصادی چشمگیری را نشان داده و روابط دیپلماتیک با ثباتی را با قدرتهای منطقهای و جهانی ایجاد کرده و درعینحال، از انفجارهای جداییطلبی اجتناب کرده و اخیراً خود را بهعنوان راهحلی برای بحران انرژی اروپا ارائه نموده است.
تغییرات ناشی از آغاز جنگ روسیه علیه اوکراین، اکنون چالشهای سختی را برای ثبات و احتمالاً بقای آن ایجاد کرده که توسط نظام ایران به وجود آمده است.
منتقدان رهبری کنونی آذربایجان اغلب استدلال میکنند که اگر دولت علیاف شراکت استراتژیک خود با اسرائیل(رژیم صهیونیستی) را کاهش میداد، میشد از تهدید ایران جلوگیری کرد؛ اما رهبری آن کشور این دیدگاه را ندارد.
به نظر میرسد که آذربایجان اتحاد با اسرائیل(رژیم صهیونیستی) را راهحل مشکلات خود میداند، نه علت آن.