بهگزارش مرکز مطالعات سورین، روزنامه نشنال اینترست در مطلب تازه خود بهقلم «پل پیلار» نوشت:تنها دلیلی که اکثر کشورهای عربی تاکنون روابط دیپلماتیک کامل با اسرائیل(رژیم صهیونیستی) برقرار نکردهاند.
تداوم درگیری اسرائیل و فلسطین، از جمله اشغال و استعمار سرزمین فلسطین توسط اسرائیل(رژیم صهیونیستی) و انکار حق تعیین سرنوشت و حقوق سیاسی فلسطینیان است.
این موضع رسمی اتحادیه عرب است که روابط عادی بین کشورهای عربی و اسرائیل(رژیم صهیونیستی) بهدنبال حل عادلانه این مناقشه خواهد بود.
اگرچه برخی از کشورها از این اجماع خارج شدهاند، اما عربستان این کار را نکرده است.
این موضوع ظاهراً یکی از جنبههای سیاست عربستان است که «سلمان بن عبدالعزیز آل سعود» پادشاه سالخورده، همچنان بر اقتدار خود تأکید کرده و بهطور کامل به پسرش، ولیعهد محمد بن سلمان، موکول نکرده است.
هرگونه برقراری روابط دیپلماتیک عربستان و اسرائیل(رژیم صهیونیستی) بهدنبال به اصطلاح «توافق آبراهام» خواهد بود که در آن بحرین، مراکش و امارات روابط خود را با اسرائیل(رژیم صهیونیستی) ارتقا دادند.
این ارتقا که بهشدت توسط دولت ترامپ بهعنوان «توافقنامه صلح» تبلیغ میشد، چیزی شبیه به آن نبود.
این کشورهای عربی نیز مانند عربستان در حال جنگ با اسرائیل(رژیم صهیونیستی) نبودند و از قبل امنیت و همکاریهای گستردهای را با آن حفظ کرده بودند.
البته ارتقای روابط اسرائیل(رژیم صهیونیستی) با امارات و بحرین نه تنها باعث تداوم و تشدید درگیری اسرائیل(رژیم صهیونیستی) و فلسطین شد، بلکه تنشها و خطوط درگیری را در خلیجفارس تشدید کرد.
بهطورکلی، هر چه کشورهای غربآسیا از طریق مجاری عادی دیپلماتیک با یکدیگر گفتوگو کنند، احتمال صلح و ثبات منطقه بیشتر خواهد شد.
اما این امر ثبات را افزایش نمیدهد تا بهعنوان توافق نامههای «صلح» آنچه را که واقعاً ترتیبات ضد ایرانی و ضد فلسطینی تداومدهنده درگیری هستند، پنهان کند.
برای آمریکا ترویج چنین تفرقهافکنی، موضوعات فلجکننده خود را تداوم میبخشد که آمریکا را از یک صلح ساز واقعی باز میدارد.
این جنبه از سیاست آمریکا (که مشخصه چندین دولت آمریکا است) این کشور را از ایفای نقش سازنده صلح که چین اخیراً در میانجیگری برای احیای روابط دیپلماتیک بین ایران و عربستان ایفا کرد، منع کرده است.
آمریکا منافعی در کاهش تنشها در منطقه خلیجفارس دارد، نه تداوم یا افزایش. بهبود روابط عربستان و اسرائیل(رژیم صهیونیستی) برخلاف آن است.