loader image

جستجو

Trump's criminal delusions

نیشن:
توهمات جنایتکارانه ترامپ

مرکز مطالعات سورین

چکیده

نشریه «نیشن» در مقاله‌ای با اشاره به توهمات جنایتکارانه ترامپ، نوشت: طبق گزارش‌ها، ترامپ با «کیم جونگ اون» دیکتاتور کره شمالی- مکاتباتی را انجام می‌داد.

فهرست مطالب

به‌گزارش مرکز مطالعات سورین، نشریه نیشن در مقاله‌ای به‌قلم «کریس لمان» نوشت: با کیفرخواست فدرال، دونالد ترامپ با هفت اتهام جنایی مربوط به نگهداری بیش از 300 سند طبقه‌بندی‌شده مواجه است که جرقه آن ناشی از خودشیفتگی بدخواهانه یک مستبد شکست‌خورده است.

اتهامات وارده توسط «جک اسمیت» -دادستان ویژه وزارت دادگستری- هم دل‌خراش و هم حماقت‌آمیز است؛ درست مانند بسیاری از جنایات، دروغگویی‌ها و بازی‌های قدرت ترامپ.

طبق گزارش‌ها، ترامپ با «کیم جونگ اون» د-یکتاتور کره شمالی- مکاتباتی را انجام می‌داد. او همچنین ادعا می‌کند که اسنادی را پنهان کرده است که اسرار هسته‌ای را فاش می‌کند و طرحی را برای حمله به ایران ترسیم کرده است.

پرونده اسمیت سه‌شنبه هفته آینده و زمانی که ترامپ به‌طور رسمی متهم شود، پخش خواهد شد، اما گزارش‌های اولیه نشان می‌دهد که چهل و پنجمین رئیس‌جمهور با اتهامات نگهداری اسرار امنیت ملی بر اساس قانون جاسوسی همراه با توطئه برای ایجاد مانع در اجرای عدالت و اظهارات نادرست مواجه خواهد شد؛

دروغ‌ها و ابهام‌های او به بزرگ‌ترین مسئولیت‌های دفترش در دفاع از جمهوری در برابر دشمنان و حفظ امنیت جمعی خیانت می‌کند.

در روزها و هفته‌های آینده، ما قرائت‌های قانونی از نقض‌های امنیتی ادعایی ایجادشده توسط ترامپ در بازگرداندن عجولانه این اسناد به املاک مار-آ-لاگو دریافت خواهیم کرد، زمانی که او سرانجام در سال 2021 از ‌ریاست‌جمهوری کناره‌گیری کرد.

همچنین این موضوع در مورد دروغ‌های مکرر او در مورد وضعیت اسناد طبقه‌بندی‌شده و مکان واقعی آن‌ها نیز صادق است. از قبل می‌توانیم حدس بزنیم که بهانه‌های ترامپ چه خواهد بود، در عباراتی که ازنظر گرامری در رسانه‌های اجتماعی به چالش کشیده می‌شود: «وقتی رئیس‌جمهور این کار را انجام می‌دهد، به این معنی است که غیرقانونی نیست».

به‌منظور توضیح دادن این شگرد تبلیغاتی به‌عنوان یک استراتژی قانونی، بهتر است پرونده حقوقی علیه ترامپ در مارآلاگو را در چارچوب دیگر تحقیقات در حال انتظار اسمیت تجزیه‌وتحلیل کنیم:

نقش آشکار و مستند ترامپ در تحریک شورش روز 6 ژانویه. کودتای ترامپ آشکارا سوگند اساسی او برای حمایت از قانون اساسی را زیر پا گذاشت و نظم مدنی کشور و انتقال قدرت را در قربانگاه غرور زخمی و با شهوت خود برای نفوذ بی‌رقیب قربانی کرد.

تصادفی نیست که ترامپ بلافاصله پس از کودتای نافرجام خود، اقدام به احتکار اسناد خود کرد. جعبه‌های اسناد طبقه‌بندی‌شده، مانند تلاش ناامیدانه برای اجبار مقامات انتخابات ایالتی به‌منظور انداختن مسئولیت انتخابات سال 2020 به گردن مجلس نمایندگان، گواه تخیلات مثبت‌ اندیش ترامپ در مورد قدرت بدون چالش و مصونیت از مجازات است.

این اعتقاد خرافی همان چیزی است که برخی از قوی‌ترین شواهد را در هر مورد ایجاد کرده است. گزارش طرح ایران از یک تماس تلفنی ضبط‌شده است که در آن ترامپ در مورد داشتن آن لاف می‌زند.

بر اساس متنی که سی‌ان‌ان به دست آورده است، رئیس‌جمهور سابق به دو نفر که روی زندگی‌نامه «مارک میدوز» -رئیس سابق دفتر ترامپ- کار می‌کنند، درباره سندی می‌گوید که حاوی طرح حمله به ایران است که او «تازه پیداکرده است».

او می‌گوید: «این اطلاعات محرمانه است. ببین، به این نگاه کن.» او حتی خاطرنشان می‌کند که در زمان ‌ریاست‌جمهوری خود آن را از حالت طبقه‌بندی خارج نکرده و اکنون نیز نمی‌تواند.

به همین ترتیب، «برد رافنسپرگر» -وزیر امور خارجه جورجیا- تماسی را پس از انتخابات از سوی ترامپ ضبط کرد که در آن او را تحت‌فشار قرار داد تا 11هزار رأی بیابد تا نتایج انتخابات ایالت را به نفع خود تغییر دهد. (تماس رافنسپرگر همچنین موضوع تحقیق دیگری از سوی هیئت منصفه درباره ترامپ توسط فانی ویلیس، دادستان ناحیه فولتون است که انتظار می‌رود کیفرخواست نیز ارائه شود.)

جذابیت همه آن جعبه‌های اسنادی که به طرز ناشیانه‌ای حمل‌و‌نقل و پنهان‌شده‌اند برای شخصی مانند ترامپ که باید به خاطر بسپارید، باید به توجه به جلسات توجیهی امنیت ملی خودش در دوران ‌ریاست‌جمهوری‌اش سوق داده می‌شد.

باوجود همه هشدارهای واقعی و نگرانی‌های قانونی، در مورد پیامدهای امنیت ملی پرونده مار-آ-لاگو، ما روی همه قدرت‌طلبی‌های ترامپ با چیزی گسترده‌تر و زشت‌تر حساب می‌کنیم:

یک مدل کاملاً شخصی از اختیارات ‌ریاست‌جمهوری که آشکارا حکومت قانون اساسی را قربانی میل، ناراحتی یا عصبانیت حداکثری رهبر می‌کند.

چیزی مانع از دروغ گفتن دونالد ترامپ به خودش نمی‌شود و بعید به نظر می‌رسد که بتواند دستوری سیاسی و رسانه‌ای را که مدام توهمات پوچ‌گرایانه ترامپ را با اختلاف‌نظر سیاسی منطقی اشتباه می‌گیرد، نجات دهد.

این موضوع حقوقی مرسوم است که ترامپ سومین کارزار انتخاباتی خود را برای ریاست‌جمهوری به راه می‌اندازد تا خود را فراتر از قانون نگه دارد؛ (البته) تا زمانی که بار دیگر به قله قوه مجریه برسد و خود و گروه توانمندش را عفو کند؛

اما این موضوع حداقل به همان اندازه قابل‌قبول است که ترامپ فکر می‌کند برعکس این موضوع صادق است:

اینکه بتواند از واکنش‌های متقابلی که در واکنش به تعقیب‌های قانونی خود طراحی می‌کند، به‌عنوان مطمئن‌ترین راه برای رسیدن به قدرت بی‌حدوحصری که هر خودشیفته‌ای به آن میل دارد استفاده کند. حقیقت وحشتناک و غم‌انگیز موضوع این است که ممکن است حق با او باشد.