loader image

جستجو

An agreement that Iran and America need

توافقی که ایران و آمریکا به آن نیاز دارند

مرکز مطالعات سورین

چکیده

نشریه «فارن پالیسی» در مقاله‌ای به بررسی موضوع توافقی که ایران و امریکا به آن نیاز دارند،‌ پرداخت و نوشت: عوامل مختلفی مهم‌تر از همه، فقدان اراده سیاسی موجب شده بود نه این توافق احیا شود و نه اجازه داده شود که بمیرد.

فهرست مطالب

به‌گزارش مرکز مطالعات سورین، «تریا پارسی» مقاله‌ای را در نشریه فارن پالیسی منتشر کرد که در آن آمده است: از سال ۲۰۱۸، زمانی که «دونالد ترامپ» -رئیس‌جمهور وقت آمریکا- با بی‌پروایی برجام را ترک کرد، ایران با محدودیت‌های کمتری در برنامه هسته‌ای خود مواجه شده است.

پیمان اولیه بین ایران و ۵ قدرت جهانی، برخی تحریم‌ها را علیه تهران لغو کرد؛ در مقابل هم ایران موافقت کرد که حداقل تا سال ۲۰۳۰ به مجموعه‌ای از تعهداتش پایبند باشد.

این تعهدات محدود کردن غنی‌سازی اورانیوم تا سقف ۳.۶۷ درصد و پذیرش بازرسی‌های سرزده بود. هدف این بود که ظرف مدت یک سال، غنی‌سازی اورانیوم برای تولید بمب متوقف شود.

شنیده‌ها حاکی از این مطلب است که مذاکرات پشت پرده ایران و آمریکا مجددا از سر گرفته شده است.

به نظر می‌رسد که یک توافق غیررسمی جایگزین ضعیفی برای توافق رسمی (برجام) است که سال 2015 میان ایران و آمریکا منعقد شد، ولی دقیقاً همان چیزی است که شرایط فعلی میان دو کشور بدان نیاز دارد.

شایعات فراوانی شنیده می‌شود مبنی بر اینکه آمریکا و ایران در پی 10 ماه فعالیت نکردن دیپلماتیکی به توافقی غیررسمی نزدیک شده‌اند که از تشدید بیشتر تنش‌ها بین این دو کشور جلوگیری می‌کند.

آنچه روی میز قرار دارد، تمدید توافق هسته‌ای سال 2015 نیست، که همچنان در حالت کما قرار دارد. بلکه تفاهم نانوشته‌ای است که هیچ‌یک از طرف‌ها حاضر به رد آن نیستند.

دیپلماسی بین آمریکا و ایران در طول سال‌ها به‌طور پیوسته کاهش ‌یافته است.

از مذاکرات مستقیم شدید و گاه چندهفته‌ای که منجر به حصول برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) شد.

یک توافق مکتوب بیش از 100 صفحه‌ای که در قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل متحد به‌اتفاق آرا مورد تأیید قرار گرفت تا مذاکرات عمدتاً غیرمستقیم فعلی بر سر تفاهمی نانوشته و غیررسمی, شاهد این روند بوده‌ایم.

با این ‌حال، این‌یک پیروزی برای هر دو کشور محسوب می‌شود، زیرا بدون این تفاهم غیررسمی، دو طرف به‌طور پیوسته به‌سوی یک رویارویی فاجعه‌بار حرکت می‌کنند.

هنوز چیزی اعلام ‌نشده است، اما گفته می‌شود این توافق غیررسمی متضمن تعهد ایران به خودداری از غنی‌سازی بیش از 60 درصد، همچنین توقف یا کند کردن ذخایر اورانیوم غنی‌شده در آن سطح، توقف حملات شبهه‌نظامیان متحد این کشور در عراق و سوریه علیه نیروها و پیمانکاران آمریکایی، خودداری از ارائه موشک‌های بالستیک به روسیه و گسترش همکاری‌ها با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی است. د

ر مقابل، آمریکا نیز از تشدید تحریم‌ها علیه ایران خودداری و توقیف نفت‌کش‌های ایرانی را متوقف و از فشار بر آژانس بین‌المللی انرژی اتمی یا شورای امنیت سازمان ملل برای اتخاذ تدابیر تنبیهی علیه تهران خودداری می‌کند.

علاوه بر این، تهران درازای آزادسازی پول‌هایش در بانک‌های خارجی و همچنین آزادی چهار ایرانی زندانی در آمریکا، چندین شهروند آمریکایی را که به‌طور غیرقانونی در ایران زندانی‌شده‌اند، آزاد می‌کند.

این پول به ایران بازگردانده نمی‌شود، اما تهران می‌تواند از آن برای خرید مواد غذایی و دارو استفاده کند.

از بسیاری جهات، این توافق غیررسمی به برجام در کما حیات تازه‌ای می‌بخشد. همان‌طور که در دسامبر 2021 نوشتم، عوامل مختلفی  مهم‌تر از همه، فقدان اراده سیاسی موجب شده بود نه این توافق احیا شود و نه اجازه داده شود که بمیرد.

دو طرف در به دست آوردن اراده برای تمدید این توافق با مشکل مواجه بودند، بااین‌حال آن‌ها همچنین علاقه مشترکی به اجتناب از بحرانی داشتند که در صورت اعلام مرده بودن آن، ایجاد می‌شود.

راه‌حل این بود که وانمود کنیم این توافق همچنان زنده است. تا زمانی که هیچ‌یک از طرفین تنش‌ها را به‌شدت افزایش ندهند و تا زمانی که دولت اسرائیل از خرابکاری در محاسبات آمریکا خودداری کند، این تظاهر می‌تواند نمود پیدا کند.

این تقارن علاقه حدود 18 ماه به طول انجامید. گسترش فعالیت‌های هسته‌ای ایران و همچنین مصادره نفت‌کش‌های ایرانی توسط آمریکا، این توازن شکننده را تهدید می‌کند.

با توافق برای توقف تنش‌های متقابل، امید می‌رود بتوان از بروز بحران تا 18 ماه دیگر جلوگیری کرد.

آنچه در ابتدا یک تفاهم ناگفته بود اکنون به یک توافق غیررسمی تبدیل‌شده است و چیزی را در اختیارشان قرار می‌دهد که بیش‌ازپیش بدان نیاز دارند: زمان.

آنچه درباره جزئیات این مذاکرات پنهانی به گوش می‌رسد اینکه توافق غیررسمی متضمن تعهد ایران به خودداری از غنی‌سازی بیش از 60 درصد، توقف یا کند کردن ذخایر اورانیوم غنی‌شده، توقف حملات نیروهای وابسته به جمهوری اسلامی در عراق و سوریه به نیروها و پیمانکاران آمریکایی، خودداری از ارائه موشک‌های بالستیک به روسیه و گسترش همکاری با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی است .

در طرف مقابل، آمریکا از تشدید تحریم‌ها علیه ایران خودداری نموده، توقیف نفتکش‌های نفتی این کشور را متوقف می‌کند و از فشار بر آژانس بین‌المللی انرژی اتمی یا شورای امنیت سازمان ملل برای اتخاذ تدابیر تنبیهی علیه تهران خودداری خواهد نمود.

«جو بایدن» -رئیس‌جمهور آمریکا- به‌شدت در تلاش است تا قبل از انتخابات ریاست‌جمهوری ۲۰۲۴ از وقوع هرگونه بحران با ایران جلوگیری کند.

با توجه به بحران‌ها و تنش‌ها در اوکراین و تایوان، او نمی‌تواند بار یک جنگ در ‌‌‌غرب‌آسیا را به دوش بکشد.

تهران نیز به‌نوبه خود نیازمند بهبود شرایط اقتصادی و همچنین آرامش در جبهه آمریکاست تا ایران بتواند به عادی‌سازی روابط خود با کشورهای عربی ادامه دهد.

علاوه بر این، تهران می‌خواهد توافق را حداقل تا سال 2025 زنده نگه دارد، زمانی که برخی از محدودیت‌های کلیدی بر برنامه هسته‌ای ایران منقضی می‌شود.

این واقعیت که یک توافق مکتوب و رسمی دور از دسترس آن‌ها به نظر می‌رسد بازتابی از فقدان اراده سیاسی و تغییر شرایط داخلی و ژئوپلیتیکی است.