بهگزارش مرکز مطالعات سورین، نشریه نیوزویک به بررسی چشم انداز حزب کمونیست در موردقدرت ارتش چین پرداخت و نوشت: هفته گذشته پولیتیکو گزارش داد که پنتاگون وحشتزده است زیرا آمریکا ممکن است در جنگ به چین ببازد.
بازیهای جنگی نشان میدهد که ارتش آزادیبخش خلق میتواند تایوان را پس از شکست نیروهای آمریکایی و ژاپنی تصرف کند.
به نظر میرسد همه باور دارند، ضررها وحشتناک خواهد بود، و این فقط پنتاگون نیست که نتایج وخیم را پیشبینی میکند.
«گرانت نیوشام» در کتاب وقتی چین حمله میکند: هشداری به آمریکا، پیشبینی میکند که چین میتواند نیروهای آمریکایی را تحقیر کند.
سناریوی هولناک او که در فصلی به نام «چین ماشه را میکشد» گنجاندهشده است، برداشتی هشیارکننده است.
درواقع دلایل زیادی برای نگرانی وجود دارد. ارتش آمریکا ممکن است هنوز «نیروی توخالی» سالهای کارتر نباشد، اما در سه دهه پس از جنگ سرد، هم به دلیل غفلت و هم رهبری ضعیف زخمی شده است.
بهعنوان مثال، نیروی دریایی، که نیروهای آمریکایی را علیه چین رهبری میکند، ازجمله قادر به تعمیر آمریکا نیست.
کانکتیکات، زیردریایی که در سال 2021 به یک کوه زیرآب در دریای چین جنوبی برخورد کرد، تا سال 2026. نیروی هوایی آمریکا وضعیت خیلی بهتری ندارد.
یک کارشناس ارشد دفاعی دموکرات در مجلس سنا به پولیتیکو گفت: «متأسفانه هر چه بیشتر زیر کاپوت را حفاری کنید، مشکلات بیشتری را مشاهده میکنید.»
در اجلاس غرب 2023 در سن دیگو امسال، دریاسالار «مایک استودمن» -فرمانده دفتر اطلاعات نیروی دریایی- از «کوری چین» صحبت کرد، ناتوانی در درک یک تهدید آشکار. او گفت: «بسیار ناراحتکننده است که ببینیم آمریکا تا چه حد نقاط را در چالش شماره یک ما به هم وصل نمیکند.»
برخی تا آنجا پیش رفتهاند که استدلال میکنند که آمریکا نباید حتی برای دفاع از تایوان تلاش کند، زیرا ارتش چین بسیار قدرتمند است. بااینحال اینیک اشتباه است.
«گرگوری کوپلی» -رئیس انجمن بینالمللی مطالعات استراتژیک- و سردبیر دفاع و امور خارجه، گفت: «رهبران نظامی و سیاسی آمریکا از رضایت غیرمنطقی در مورد تواناییهای نظامی خود برای مقابله با جمهوری خلق چین به وحشت غیرمنطقی رسیدهاند.»
به نظر میرسد که تأثیر این کارزارها بیشتر ارتش را سیاسی کرده است، ارتشی که قبلاً از فقدان حرفهای گری رنج میبرد، عمدتاً به این دلیل که بازوی یکنهاد سیاسی است.
ارتش آزادیبخش خلق به کمیسیون مرکزی نظامی حزب کمونیست گزارش میدهد، نه به دولت مرکزی چین، بنابراین عملاً دارای دو خط فرماندهی است، یک خط حزب و یک خط نظامی.
جیمز هلمز، اولین دارنده کرسی استراتژی دریایی در کالج جنگ دریایی به من گفت: «بهترین سلاح بهتر از کاربر آن نیست.
«وقتی سیاست در همهچیز نفوذ میکند، همانطور که در جامعهای دیکتاتوری مانند چین کمونیست رخ میدهد، عنصر انسانی عملکرد نظامی را کاهش میدهد.
فرماندهان و مقامات حزب، افراد کنترلکنندهای هستند که خط حزبی را اجرا میکنند، که بر آزادی افراد خردسالتر برای نوآوری تحمیل میکند.
درنبرد، محیطی بسیار روان که در آن نوآوری توسط افراد حاضر درصحنه برتر است.»
این بدان معناست که ارتش چین احتمالاً آنقدر که به نظر میرسد مؤثر نیست.
همانطور که هولمز گفت، «حتی اگر چین در بعد مادی جهشی به برابری داشته باشد، من در کل هنوز شانسهایمان را به دلیل بعد انسانی دوست دارم.»