بهگزارش مرکز مطالعات سورین، نشریه جروزالم استراتژیک تریبیون در یادداشت تازه خود بهقلم «احمد چرایی» نوشت: «جیک سالیوان» -مشاور امنیت ملی- در فوریه 2021، استراتژی جو بایدن را بهعنوان «سیاست خارجی برای طبقه متوسط» خلاصه کرد، مفهومی که بیشتر در سخنرانی در ماه آوریل 2023 بیان شد.
در دولتهای قبلی، سیاست خارجی از نگرانیهای مقامات ارشد حرفهای وزارت امور خارجه و وزارت دفاع در مشورت با منصوبان سیاسی کاخ سفید و گروهی از اساتید سرچشمه میگرفت.
بهطور خلاصه، سیاستی که بر اساس نگرانیهای نخبگان مختلف آمریکایی شکل گرفته است، میتواند درخشان باشد.
با این حال، سالیوان میداند که این راه درستی برای ایجاد استراتژی مناسب برای این لحظه در تاریخ جهان نیست.
در زمان ما، طبقات متوسط ناآرام رهبران تشکیلات را در اروپا و آمریکای شمالی سرنگون میکنند و اغلب چهرههای پوپولیستی را جایگزین آنها میکنند که نسبت به احزاب مستقر ناپسند هستند.
سالیوان یک نقشه راه سیاست خارجی را ترسیم کرد که با نقاط قوت داخلی آمریکا در برابر چالشهای بینالمللی با هدف بهتر، امنتر کردن و آسانتر کردن زندگی خانوادههای کارگری مطابقت داشت.
تعامل آمریکا در غربآسیا بهشدت با این دکترین مرتبط بوده و همانطور که سالیوان توصیف میکند، بر پنج ستون استوار است: مشارکت، بازدارندگی، دیپلماسی و تنشزدایی، یکپارچگی و ارزشهای مشترک.
این استراتژی تا حدودی موفقیتآمیز بوده است.
بایدن و دیگر رهبران گروه 7، مشارکت جهانی زیرساخت و سرمایهگذاری را برای رفع نیازهای زیرساختی در کشورهای با درآمد کم و متوسط و مقابله با چالش حفاظت و تنوع زنجیرههای تامین جهانی راهاندازی کردند.
اگر این تعهدات مالی محقق شود (که همیشه در غربآسیا مشخص نیست)، استراتژی تحت رهبری آمریکا ملموستر خواهد شد.
این امر بهشدت مورد نیاز است، زیرا چین سیاست تهاجمی مشارکت اقتصادی در غربآسیا و جاهای دیگر را دنبال میکند.
برای اولین بار در 50 سال گذشته، اسرائیل و لبنان میتوانند میدانهای گازی فراساحلی خود را به طور کامل توسعه دهند.
دولت بایدن غربآسیایی به هم پیوسته را متصور است که صلح و رفاه منطقهای را ارتقا میدهد و در عین حال، از منابع نظامی و دیپلماتیک آمریکا میکاهد.
در میان پروژه یکپارچگی منطقهای توافقنامه آبراهام، یک ناشناخته بزرگ باقی مانده است، «ایران».
توافق بین ایران و عربستان میتواند مثبت باشد، اگر ایران از تامین مالی جنگهای نیابتی در یمن، برانگیختن قیام در کشورهای خلیجفارس، تشویق سازمانهای تروریستی در سوریه و لبنان و توقف ساخت سلاحهای هستهای جلوگیری کند.
تهران در حال جنگطلبی بیشتر است.
عربستان به دو دلیل تنشزدایی با ایران را انتخاب کرد. اولین مورد اقتصادی است.
دومین دلیل، جنگ در یمن است.
وضعیت در سایر نقاط غربآسیا چندان بهتر به نظر نمیرسد.
برنامه هستهای ایران بهعنوان تهدید استراتژیک اصلی برای دولت یهود تلقی میشود. مقامات اسرائیلی از این بیم دارند که تلاشها برای ایجاد یک ائتلاف منطقهای ضد ایران، محرک اصلی توافق آبراهام را متوقف کند.
هدف ایران سازماندهی مجدد غربآسیا به گونهای است که به نفع خود باشد. با میلیاردها دلاری که تهران پس از لغو تحریمها و سرازیر شدن سرمایهگذاریهای خلیجفارس دریافت خواهد کرد، آخوندها دست بازتری برای برنامه توسعهطلبانه خود خواهند داشت.
تنها حضور نظامی بزرگتر آمریکا در منطقه میتواند از تهدیدها جلوگیری نموده، امنیت منطقه را تضمین و از مردم آمریکا، منافع و متحدان آنها دفاع کند.
ممکن است احمقانه باشد که زمان را در انتظار موفقیت جنبشهای دموکراتیک ایران در تغییر سیاست توسعهطلبانه ایران تلف کنیم. آن روز ممکن است فرا برسد، اما نه آنقدر زود که بتوانیم برنامههای امروز و فردایمان را شکل دهیم.
بدون سپر نظامی آمریکا در خلیجفارس، ابتکارات صلح منطقهای و یکپارچگی اقتصادی شکست خواهند خورد.
تیم بایدن فریبخورده نیست. آنها میدانند که فقط یک نگهبان مسلح هوشیار و مراقب ایران را متقاعد میکند که صلح کند، برنامه هستهای خود را کنار بگذارد و کمک مالی خود به تروریسم بینالمللی را متوقف کند.