loader image

جستجو

نشنال اینترست:
آمریکا باید برای عصر سه‌قطبی هسته‌ای آماده شود

مرکز مطالعات سورین

چکیده

روزنامه «نشنال اینترست» ضمن اشاره به اینکه آمریکا باید برای عصر سه قطبی هسته‌ای آماده شود، تاکید کرد: واشنگتن به زرادخانه هسته‌ای بزرگ‌تری نسبت به نیروهای استراتژیک چین و روسیه نیاز دارد.

فهرست مطالب

به‌گزارش مرکز مطالعات سورین،‌ روزنامه نشنال اینترست در تحلیلی  به‌قلم «زاخاری کک» نوشت:زرادخانه آمریکا باید بتواند در برابر حمله اتمی روسیه یا چین مقاومت کند، در مقابل آن کشور انتقام بگیرد و همچنان نیروهای کافی برای بازدارندگی دیگری را حفظ کند.

رقابت چین برای برابری هسته‌ای با آمریکا و روسیه، ثبات استراتژیک بین‌المللی را متحول می‌کند. درحالی‌که واشنگتن به چگونگی برخورد با دو همتای هسته‌ای خود فکر می‌کند.

برخی استدلال می‌کنند که آمریکا به زرادخانه هسته‌ای بزرگ‌تری نسبت به نیروهای استراتژیک چین و روسیه نیاز دارد.

این‌یک اشتباه غم‌انگیز خواهد بود. یک انباشته شدن گسترده هسته‌ای با از بین بردن نیروهای متعارف آمریکا ، بازدارندگی و امنیت را کاهش می‌دهد.

در عوض، واشنگتن باید به‌طور واقع‌بینانه خطر را ارزیابی کند و روش‌های مقرون‌به‌صرفه‌ای برای تقویت بازدارندگی بیابد.

سلاح‌های هسته‌ای به‌عنوان تضمین‌کننده نهایی امنیت یک کشور، عموماً بازده سرمایه‌گذاری عالی را ارائه می‌کنند. بااین‌حال، این بدان معنا نیست که آن‌ها ارزان هستند.

آمریکا در حال حاضر در حال مدرن‌سازی‌‌ کل نیروی هسته‌ای خود ازجمله کلاهک‌ها، زیردریایی‌های موشک بالستیک (SSBN)، بمب‌افکن‌های راهبردی و موشک‌های بالستیک قاره‌پیما است.

دفتر بودجه ‌غیر‌حزبی کنگره (CBO) اخیراً برآورد کرد که این تلاش برای دوره ده‌ساله که از سال 2021 شروع می‌شود، 634 میلیارد دلار هزینه خواهد داشت.

تا سال 2030، دفتر بودجه کنگره(CBO) پروژه‌های نوسازی هسته‌ای را برای 12 درصد از بودجه وزارت دفاع آمریکا (DOD) اختصاص می‌دهد.

اگر چین به برابری هسته‌ای با آمریکا و روسیه برسد، واشنگتن باید حجم زرادخانه خود را دو برابر کند تا با نیروهای مشترک پکن و مسکو برابری کند.

آمریکا و روسیه در حال حاضر حدود 1550 سلاح هسته‌ای مستقر دارند. در سال 2020، دفتر بودجه کنگره تخمین زد که ساخت زرادخانه هسته‌ای آمریکا به 3 هزار تا 3 هزار و 500 کلاهک به روشی قابل بقا 172 میلیارد دلار فقط برای خرید سیستم‌های تحویل هزینه دارد.

این بیشتر از کل بودجه تدارکات وزارت دفاع در سال جاری است. علاوه بر این، این رقم هزینه‌های ساخت کلاهک‌های اضافی و همچنین هزینه‌های نگهداری را که می‌تواند ۸ میلیارد دلار اضافی در سال باشد (یا تقریباً ۱ درصد از بودجه فعلی وزارت دفاع) را شامل نمی‌شود.

حتی این‌یک ارزیابی بیش‌ازحد خوش‌بینانه است.

تطبیق تسلیحات هسته‌ای روسیه و چین برای اتمی بسیار دشوارتر و پرهزینه‌تر خواهد بود.

در حال حاضر، مسائل مربوط به زنجیره تأمین، برنامه‌های نوسازی هسته‌ای فعلی آمریکا را به تأخیر می‌اندازد.

پایگاه صنعتی دفاعی برای دو برابر کردن اندازه زرادخانه آمریکا با مشکل مواجه خواهد شد و سرمایه‌گذاری‌های نظامی غیرهسته‌ای تقریباً درنتیجه آسیب خواهد دید.

علاوه بر این، اگر واشنگتن این توسعه هسته‌ای را انجام دهد، مسکو و پکن بیکار نخواهند ماند.

در عوض، آن‌ها اندازه زرادخانه‌های خود را گسترش می‌دهند و واشنگتن را ملزم می‌کنند که زمان و منابع بیشتری را برای ایجاد قابلیت‌های هسته‌ای اضافی صرف کند.

درزمانی که آمریکا با تجاوز روسیه در اوکراین و افزایش بی‌سابقه ارتش چین در اقیانوس هند و اقیانوس آرام مواجه است، هیچ‌یک از این‌ها مقرون‌به‌صرفه نیست.

با توجه به‌سرعت گسترش نظامی چین، بازدارندگی چین یک چالش به‌خصوص دلهره‌آور است. پکن در حال حاضر دارای بزرگ‌ترین نیروی دریایی در جهان و مجموعه پیچیده‌ای از قابلیت‌های متعارف است که دقیقاً برای بازدارندگی یا شکست نیروهای مشترک آمریکا طراحی‌شده است.

به زبان ساده، اختصاص پول بیشتر به سلاح‌های هسته‌ای باعث می‌شود که آمریکا و متحدانش در اقیانوس هند و اقیانوس آرام پیشی بگیرند.

خوشبختانه، آمریکا مجبور نیست این سیاست خودباختگی را دنبال کند. باوجود تمام صحبت‌ها در مورد شراکت «بدون محدودیت»، حمله هسته‌ای متحد چین و روسیه برای آینده قابل پیش‌بینی غیرقابل‌تصور است.

همان‌طور که در کتاب خود با عنوان «دوستان اتمی: چگونه آمریکا با متحدان مسلح هسته‌ای برخورد می‌کند» می‌نویسم، ترکیب زرادخانه‌های هسته‌ای چند کشور در یک نیروی واحد یک چالش فوق‌العاده است. حداقل این امر مستلزم آن است که چین و روسیه یک فرماندهی نظامی واحد داشته باشند.

همان‌طور که تجربه ناتو نشان می‌دهد، این‌یک شرط ضروری است، اما کافی نیست. یک نیروی هسته‌ای متحد مستلزم آن است که یک کشور کنترل تسلیحات استراتژیک خود را به دیگران واگذار کند.

با توجه به عواقب جنگ هسته‌ای، حتی نزدیک‌ترین متحدان نیز دکمه‌های هسته‌ای خود را رها نمی‌کنند. در دهه‌های 1950 و 1960، آمریکا، انگلیس و فرانسه را تحت‌فشار قراردادند تا سلاح‌های اتمی خود را تحت فرمان ناتو قرار دهند.

ازآنجایی‌که ناتو توسط یک ژنرال آمریکایی رهبری می‌شود، این اساساً تحت کنترل آمریکا است.

اگرچه انگلیس به‌طور اسمی با این موافقت کرد، نخست‌وزیر انگلیس حق انحصاری تصمیم‌گیری در مورد زمان استفاده و عدم استفاده از تسلیحات هسته‌ای لندن را برای خود حفظ کرد.

فرانسه حتی این ایده را قبول نمی‌کند. هیچ رهبر روسیه یا چین تسلیحات هسته‌ای خود را به‌طرف مقابل واگذار نخواهد کرد، به‌ویژه با توجه به دستاوردهای بالقوه مذاکرات هسته‌ای با آمریکا.

بنابراین، حداکثر، زرادخانه آمریکا باید توانایی مقاومت در برابر حمله اتمی روسیه یا چین، مقابله‌به‌مثل علیه آن کشور، و همچنان حفظ نیروهای کافی برای بازدارندگی دیگری را داشته باشد.

با توجه به اینکه زیردریایی‌های موشک‌های بالستیک آمریکا (SSBN) غیرقابل‌شناسایی باقی می‌مانند و طبق گفته وزارت دفاع هرکدام بیست موشک بالستیک پرتاب‌شده از زیردریایی با کلاهک‌های متعدد هدف‌گیری شده مستقل را حمل می‌کنند، مشکلی نیست.

یک یا دو زیردریایی‌های موشک‌های بالستیک آمریکا باید برای بازدارندگی دشمن باقی‌مانده پس از تبادل هسته‌ای بیش‌ازاندازه کافی باشد.