loader image

جستجو

Consequences of Iran's membership in the Shanghai Cooperation Organization for Central Asia

جیمز تاون:
پیامدهای عضویت ایران در سازمان همکاری شانگهای برای آسیای مرکزی

مرکز مطالعات سورین

چکیده

نشریه «جیمز تاون» در گزارش تازه خود به بررسی پیامدهای عضویت ایران در سازمان همکاری شانگهای برای اسیای مرکزی، پرداخت.

فهرست مطالب

به‌گزارش مرکز مطالعات سورین، نشریه جیمز تاون در گزارش تازه خود به‌قلم «ولی کلجی» نوشت: چهارم جولای در اجلاس مجازی سران کشورهای شانگهای که به میزبانی هند برگزار شد، ایران رسماً به عضویت کامل سازمان همکاری شانگهای (SCO) درآمد.

ایران ابتدا به‌عنوان «عضو ناظر بدون حق رأی» به این سازمان پیوسته بود و پس از 16 سال، به‌عنوان نهمین عضو سازمان همکاری شانگهای پذیرفته شد.

عضویت ایران در سازمان همکاری شانگهای اولین اقدام این کشور در یک سازمان منطقه‌ای است که کارکردی دفاعی و امنیتی دارد و قطعاً در پی این اتفاق، تأثیرات امنیتی قابل‌توجهی در آسیای مرکزی خواهد داشت.

در حقیقت، طی دو دهه گذشته، سازمان همکاری شانگهای رویکردی غیرمداخله‌گرایانه را برای بحران‌های منطقه‌ای و بین‌المللی مانند بحران‌های گرجستان، اوکراین و سوریه اتخاذ کرده است، البته روسیه، مستقیماً با ارتش خود مداخلاتی کرده است.

علاوه بر این، سازمان همکاری شانگهای رویکردی منفعلانه را در قبال تحولات افغانستان، به‌ویژه پس از بازگشت طالبان به قدرت اتخاذ کرده است.

اما با وجود عضویت ایران به‌عنوان یک کشور استراتژیک مهم در غرب‌آسیا، آسیای مرکزی، احتمالاً در آینده نزدیک کانون اصلی اهداف و مقاصد سازمان همکاری شانگهای باقی خواهد ماند (مانند مداخلات مستقیمی همچون اقدامات روسیه).

درک پیامدهای اصلی بالقوه عضویت ایران برای آسیای مرکزی بسیار مهم است؛ در مورد آسیای مرکزی؛ نخست اینکه ایران تنها با ترکمنستان مرز زمینی دارد.

کشوری که در سه دهه گذشته به دلیل موضع بی‌طرفی دائمی خود در سیاست خارجی، از عضویت در بسیاری از سازمان‌های منطقه‌ای از جمله سازمان همکاری شانگهای خودداری کرده است.

ایران فاقد ارتباط جغرافیایی و سرزمینی با چهار کشور دیگر آسیای مرکزی؛ قزاقستان، قرقیزستان، ازبکستان و تاجیکستان است، این مسئله دسترسی مستقیم تهران به منطقه را کاهش می‌دهد. با این وجود، با تعمیق همکاری‌های دفاعی و امنیتی ایران با این چهار عضو سازمان همکاری شانگهای، این احتمال افزایش می‌یابد که تهران و عشق‌آباد به هم نزدیک‌تر شوند.

دوم اینکه ایران ممکن است سازمان همکاری شانگهای را به‌عنوان «باشگاه دولت‌های تجدیدنظرطلب»، «بلوک شرق»، «کنسرت قدرت‌های بزرگ غیر غربی»، «پیمان ورشو جدید» یا «ناتوی شرقی» ببیند و اهداف خود را بر اساس این درک تنظیم کند.

اما در حقیقت، سازمان همکاری شانگهای عمدتاً یک سازمان منطقه‌ای است که عموماً روی عملکردها و اقدامات داخلی تمرکز دارد.

علاوه بر این، کشورهای آسیای مرکزی مانند قزاقستان، ازبکستان و قرقیزستان از همکاری نظامی و امنیتی با ناتو و آمریکا برخوردار هستند.

سازمان همکاری شانگهای هیچ پیش‌نیازی برای ضد ناتو شدن ندارد، از میان کشورهای عضو این سازمان، تنها روسیه و ایران در درگیری هستند که سازمان همکاری شانگهای بعید است احساسات ضدغربی را در آسیای مرکزی شعله‌ور کند.

سوم اینکه عضویت ایران در سازمان همکاری شانگهای زمینه را برای شرکت این کشور در مانورهای نظامی مشترک با اعضای آسیای مرکزی و همچنین روسیه فراهم می‌کند.

ایران می‌تواند در «تمرین مأموریت صلح» سازمان همکاری شانگهای که شامل تمرین‌های مختلف ضد تروریسم است شرکت کند. این تحول جدیدی در رویکرد دفاعی تهران، تقویت روابط نظامی و امنیتی با آسیای مرکزی و همچنین روسیه و چین خواهد بود.

چهارمین مسئله مهم استراتژیک ایران و احتمالاً مهم‌ترین آن، این است که بستر نهادی برای همکاری امنیتی و نظامی ایران، فراهم می‌شود که این ساختار می‌تواند طیف متنوعی از همکاری‌های امنیتی و نظامی را برای ایران در مقابله با تروریسم، افراط‌گرایی مذهبی، قاچاق اسلحه و مواد مخدر و همچنین تهدیدات سایبری فراهم کند.

یکی از نتایج مهم این همکاری می‌تواند واکنش هماهنگ‌تر ایران و کشورهای آسیای مرکزی به تهدیدات ناشی از افغانستان پس از تسلط طالبان باشد.

پنجم اینکه حق رأی ایران در سازمان همکاری شانگهای به این کشور امکان این را می‌دهد که در مکانیسم رأی‌گیری مبتنی بر اجماع مندرج در ماده 16 منشور سازمان همکاری شانگهای که شامل فرآیند به رسمیت شناختن یا به رسمیت نشناختن گروه‌های اسلامی رادیکالی در آسیای مرکزی، چین و غیره است، شرکت کند؛

بنابراین، عضویت ایران امکان جلوگیری از شناسایی حزب رنسانس اسلامی تاجیکستان (IRPT) را می‌دهد، حربی که به‌عنوان یک گروه تروریستی دولت تاجیکستان بعد از وقایع سپتامبر 2015 به‌شدت آن را تعقیب کرده است.

ششم اینکه عضویت ایران، فرصتی را برای این کشور فراهم می‌کند تا صادرات تسلیحات خود، به‌ویژه پهپادهای خود را به کشورهای آسیای مرکزی بیشتر و راحت‌تر کند.

افتتاح کارخانه پهپاد ابابیل-2 در ماه می 2020، نشان‌دهنده ظرفیت تهران در این زمینه بود. این فرصت‌های گسترش‌یافته برای صادرات، یکی از مهم‌ترین نتایج حاصل از لغو تحریم تسلیحاتی ایران است که در نتیجه قطعنامه 2231 شورای امنیت سازمان ملل متحد (جولای 2015) با تأیید برنامه برجام در مورد هسته‌ای ایران به دست آمد.

برجام تمام محدودیت‌های مربوط به عرضه تسلیحات عمده به ایران و عرضه تسلیحات از ایران را در اکتبر سال 2020، منقضی کرد.

این بدان معناست که تهران اکنون از نظر قانونی قادر به خرید و فروش تسلیحات متعارف از جمله سلاح‌های کوچک، موشک، هلیکوپتر و تانک است؛ بنابراین، عضویت ایران در سازمان همکاری شانگهای و نقش بیشتر آن در ترتیبات امنیتی آسیای مرکزی می‌تواند جمهوری اسلامی را به‌عنوان یک رقیب جدی برای ترکیه قرار دهد.

با کمرنگ شدن نفوذ سایر ساختارهای امنیتی منطقه‌ای مانند سازمان پیمان امنیت، ایران فرصت‌های بیشتری برای تعمیق نفوذ امنیتی و همکاری خود با کشورهای آسیای مرکزی خواهد داشت و در نهایت با در نظر گرفتن تمام این پیامدهای بالقوه در مورد ایران، باید شاهد اقدامات جدیدی در آسیای مرکزی باشیم.