بهگزارش مرکز مطالعات سورین، وبگاه ارواسیا ریویو در گزارش تازه خود بهقلم «دن استین باک» نوشت: فشار برای تنوع بخشیدن ذخایر ارزی جهان بسیار زیاد شده است. این موضوع اصلی اجلاس بعدی بریکس است که احتمالاً روند این تنوع ارز را تشدید خواهد کرد.
در سال 2016، جک لو، وزیر خزانهداری آمریکا هشدار داد که «هرچه استفاده از دلار و سیستم مالی خود را به پایبندی به سیاست خارجی آمریکا مشروط کنیم، خطر انتقال به سایر ارزها و سایر سیستمهای مالی در میانمدت و بلندمدت بیشتر میشود.»
دولت ترامپ و بایدن هشدار او را نادیده گرفتند و یکی از پیامدهای آن افزایش علاقه جنوب جهانی به برجام شد؛ نشست مورد انتظار بعدی آن نیز در اواخر ماه آگوست در آفریقای جنوبی برگزار خواهد شد.
اکنون موضوع کلیدی، تلاش بریکس برای توسعه سیستمهای پرداخت جایگزین بهجای دلار آمریکا خواهد بود.
خطرات انحصار دلار؛ در ماه می، در بحبوحه بحران بانکی آمریکا، «دلارزدایی» بهعنوان یک خطر جدی از سمت اقتصاددانان آمریکا مطرح شد.
با این حال، بسیاری از تجارتهای جهانی به دلار آمریکا تسویه و پرداخت میشود و بسیاری از بانکهای مستقر در خارج از آمریکا، سپردههای دلاری را ارائه میکنند.
بسیاری از شرکتهای غیرآمریکایی به دلار وام میگیرند و بانکهای مرکزی سهم بزرگی از ذخایر خود را بهشکل دلاری نگهداری میکنند.
چیزی که اقتصاددانان از درک آن ناتوان هستند، انحصار اجباری فعلی دلار آمریکا است که از این موضوع، نهتنها جنوب جهان، بلکه تعداد بسیاری از اقتصادهای بزرگ غرب نگران آن هستند.
این انحصار فعلی دلار آمریکا؛ صورتحسابهای تجاری، تسویه حسابها، شرکتهای خارجی، امور مالی و ذخایر بانک مرکزی را در معرض خطر قرار میدهد.
مزایای تنوع داشتن ارزی؛ بریکس، اقدامات یکجانبه، دوجانبه و چندجانبه را ممکن میسازد.
از نظر تحلیلی، این موارد از اصلاحات تدریجی تا اقدامات فردی یکجانبهتر را شامل میشود.
این عملیات، توسط اقتصادهای بنیانگذار اصلی بریکس (برزیل، روسیه، هند و چین)، اعضای جدید مشتاق و شرکای ائتلافی هدایت میشود.
به گفته «سوکلال» -سفیر آفریقای جنوبی که مسئول روابط با آسیا و برجام- است، حدود 22 کشور بهطور رسمی برای پیوستن به این گروه درخواست دادهاند، درحالیکه همین تعداد نیز «بهطور غیررسمی درخواست عضویت در بریکس را داشتهاند».
بر اساس گزارشها، کشورهای مهمی که بهدنبال پیوستن به این بلوک هستند، شامل آرژانتین، ایران، عربستان و امارات است.
آنچه بریکس ارائه میدهد، دلارزدایی و حذف دلار نیست. بلکه بهنوبه خود، یک جایگزین برای سوئیفت تحت تسلط آمریکا [سیستم پرداخت غالب در حال حاضر] است.
البته که همکاری روسیه و چین که بهطور گسترده در غرب تبلیغ میشود، بهعنوان یک اتحاد قانونی جهت دلارزدایی و ترفندی برای جایگزینی دلار درک میشود.
بریکس ارتباط چندانی با کشورهای سرکش که بهطور مخفیانه بهدنبال براندازی نظم بینالمللی هستند، ندارد و مانند مدیران دارایی که بهدنبال حفظ تنوع مناسب هستند،
هدف استراتژیک آنها بهجای صرف دلارزدایی، متنوعسازی و تنظیم مجدد معاملات بازار است.
ارز بریکس؛ اکثر اقتصادهای بریکس هنوز بهطور قابلتوجهی به دلار آمریکا متکی هستند، در حالی که آنهایی که توسط آمریکا و یا متحدانش تحریم شدهاند، ذخایر دلاری خود را به میزان قابلتوجهی کاهش دادهاند و اغلب بهجای آن، طلا را انتخاب میکنند.
آنچه که اقتصادهای بزرگ بریکس بهدنبال آن هستند یک نظام ارزی جهانی متنوعتر است.
مسیر کنونی غیرقابل قبول است. اگر بهتدریج و در طول زمان اصلاح نشود، از طریق یک بحران بزرگ جهانی، بهطور مخرب تغییر خواهد کرد. هدف بریکس تنوع بخشیدن به سیستم پولی است تا اقتصاد امروز جهان را بهتر منعکس کند.
پوند انگلیس با دلار بهعنوان ارز ذخیره اصلی جهان هستند؛ با این حال، جان مینارد کینز ]اقتصاددان بزرگ قرن 18 و 19 که نظریه اقتصاد کینزی را ابداع کرد[ هشدار داد که برتری دلار بهدنبال بازسازی و احیای اروپای غربی و دیگر اقتصادهای بزرگ منجر به عدم اطمینان و نوسانات زیادی خواهد شد.
در سال 1971، زمانی که نیکسون، رییسجمهور آمریکا بهطور یکجانبه تبدیل دلار به طلا را از بین برد.
اگرچه بهعنوان یک اقدام موقت معرفی شد، اما دلار آمریکا را تبدیل به یک پول شناور دائمی کرد. شوک قیمتی متعاقب آن در سراسر جهان طنینانداز شد.
جهان با بحرانهای نفتی مواجه شد و بهدنبال چهاربرابر شدن قیمت نفت، تورم و رکود تورمی سرسامآور و در نهایت نرخهای بهره بسیار بالا در آمریکا ایجاد شد.
در بحث ژئوپلیتیک، آمریکا همچنان به اقتصادهای بزرگ غربی و ژاپن تکیه کرده است، اما در اقتصاد بینالملل، حاضر به چشمپوشی از این امتیاز گزاف نشد؛
واشنگتن و توکیو تعهدات بزرگی در این زمینه دادند، اما هیچ اتفاق خاصی نیفتاد. از این رو، در راستای اصلاح این وضعیت، کشورهایی خود آستین بالا زدند و تلاشهایی برای مؤسسات توسعه تکمیلی و زیرساختهای حیاتی، از جمله بانک توسعه جدید بریکس، بانک سرمایهگذاری زیرساخت آسیا، طرح پل و جاده بریکس و تلاشهای دیگری برای ترتیبات ارزی جدید انجام دادند.
بریکس بهدنبال تقویت یک تنوع ارزی است و باید آرزوهای اقتصاد جهانی چندقطبی را که در آن چشمانداز رشد جهانی توسط اقتصادهای بزرگ در حال ظهور هدایت میشود، منعکس کند.