بهگزارش مرکز مطالعات سورین، نشریه اکونومیست در یادداشت خود نوشت: در روز 9 آگوست، «جو بایدن» -رئیسجمهور آمریکا- از جدیدترین سلاح خود در جنگ اقتصادی این کشور با چین رونمایی کرد.
قوانین جدید بر سرمایهگذاریهای انجامشده در خارج از کشور توسط بخش خصوصی نظارت میکند و سرمایهگذاریهایی که در حساسترین فناوریها در چین انجام میشود ممنوع خواهد شد.
استفاده از چنین محدودیتهایی توسط قویترین قهرمان سرمایهداری جهان، آخرین نشانه تغییر عمیق در سیاست اقتصادی آمریکا است، زیرا با ظهور رقیب بهشدت قاطع و تهدیدکننده مبارزه میکند.
برای دههها، آمریکا از جهانیشدن تجارت و سرمایه استقبال میکرد که مزایای زیادی ازنظر افزایش کارایی و هزینههای کمتر برای مصرفکنندگان به همراه داشت؛
اما در دنیای پر ریسک، دیگر موضوع کارآمد بودن بهتنهایی کافی نیست. در آمریکا و در سراسر غرب، ظهور چین اهداف دیگری را به منصه ظهور رسانده است.
قابلدرک است که مقامات میخواهند با محدود کردن دسترسی چین به فناوری پیشرفته که میتواند قدرت نظامی آن را افزایش دهد، از امنیت ملی محافظت کنند و زنجیرههای تأمین جایگزین در مناطقی ایجاد کنند که چین تسلط مشابهی را در اختیار دارد.
عواقب این تفکر جدید اکنون آشکار میشود. متأسفانه نه تابآوری به همراه دارد و نه امنیت. زنجیرههای تأمین با انطباق با قوانین جدید پیچیدهتر و غیرشفافتر شدهاند و اگر دقت کنید، مشخص میشود که اتکای آمریکا به ورودیهای حیاتی چین همچنان باقی است.
موضوع نگرانکنندهتر، این است که این سیاست تأثیر منفی نزدیکتر کردن متحدان آمریکا به چین داشته است.
همه اینها ممکن است تعجبآور باشد، زیرا در نگاه اول، سیاستهای جدید مانند یک موفقیت بزرگ به نظر میرسد. پیوندهای مستقیم اقتصادی چین و آمریکا در حال کاهش است.
در عوض، آمریکا به سمت هند، مکزیک و آسیای جنوب شرقی روی آورده است.
جریانهای سرمایهگذاری نیز در حال تعدیل هستند.
در سال 2016 شرکتهای چینی 48 میلیارد دلار در آمریکا سرمایهگذاری کردند. شش سال بعد، این رقم به 3.1 میلیارد دلار کاهش یافت.
برای اولین بار در یک ربع قرن، چین دیگر یکی از سه مقصد اصلی سرمایهگذاری برای اکثر اعضای اتاق بازرگانی آمریکا نیست.
در بهترین بخش از دو دهه، چین سهم بزرگی از پروژههای جدید سرمایهگذاری خارجی در آسیا را به خود اختصاص داده است؛ سال گذشته جایگاه پایینتری نسبت به هند یا ویتنام دریافت کرد.
بااینحال، اگر بیشتر دقت کنید متوجه میشوید که اتکای آمریکا به چین بدون تغییر باقی میماند. آمریکا ممکن است تقاضای خود را از چین به سمت کشورهای دیگر هدایت کند؛
اما تولید در آن مکانها اکنون بیش از هر زمان دیگری به نهادههای چینی متکی است. بهعنوان مثال، با افزایش صادرات آسیای جنوب شرقی به آمریکا، واردات نهادههای متوسط آن از چین افزایش یافته است.
صادرات قطعات خودرو چین به مکزیک، کشور دیگری که از ریسکزدایی آمریکا سود برده است، طی پنج سال گذشته دو برابر شده است.
تحقیقات منتشر شده توسط صندوق بینالمللی پول نشان میدهد که حتی در بخشهای تولیدی پیشرفته، جایی که آمریکا بیشتر تمایل دارد از چین دور شود، کشورهایی که بیشترین نفوذ را به بازار آمریکا داشتهاند، کشورهایی هستند که نزدیکترین پیوندهای صنعتی با چین دارند. زنجیرههای تأمین پیچیدهتر شده و تجارت گرانتر شده است؛ اما سلطه چین کاهش نیافته است.
در فاجعهبارترین موارد، کالاهای چینی بهسادگی بستهبندی میشوند و از طریق کشورهای ثالث به آمریکا ارسال میشوند.
در پایان سال 2022، وزارت بازرگانی آمریکا دریافت که چهار تأمینکننده اصلی خورشیدی مستقر در آسیای جنوب شرقی چنان فرآوری جزئی محصولات چینی را انجام میدهند که درواقع تعرفههای کالاهای چینی را دور میزنند.
در حوزههای دیگر، مانند فلزات خاکی کمیاب، چین همچنان به ارائه نهادههایی ادامه میدهد که جایگزینی آنها دشوار است.
بازارهای آزاد صرفاً برای یافتن ارزانترین راه برای عرضه کالا به مصرفکنندگان سازگار میشوند و در بسیاری از موارد، چین، با نیروی کار گسترده و تدارکات کارآمد، ارزانترین تأمینکننده باقی میماند.
قوانین جدید آمریکا این قدرت را دارد که تجارت خود با چین را تغییر دهد؛ اما آنها نمیتوانند کل زنجیره تأمین را از نفوذ چین خلاص کنند.
بنابراین، بسیاری از جداسازیها ساختگی است. بدتر از آن، از دیدگاه بایدن، رویکرد او همچنان تعمیق پیوندهای اقتصادی بین چین و سایر کشورهای صادرکننده است.
با این کار، منافع آنها را در مقابل آمریکا قرار میدهد. حتی در جایی که دولتها نگران قاطعیت فزاینده چین هستند، روابط تجاری آنها با بزرگترین اقتصاد آسیا در حال تعمیق است.
مشارکت اقتصادی جامع منطقهای، یک قرارداد تجاری که در ماه نوامبر 2020، توسط بسیاری از کشورهای آسیای جنوب شرقی و چین امضا شد، نوعی بازار واحد را دقیقاً در کالاهای واسطهای ایجاد میکند که تجارت در آنها در سالهای اخیر رونق گرفته است.
برای بسیاری از کشورهای فقیرتر، دریافت سرمایهگذاری چینی و کالاهای واسطهای و صادرات محصولات نهایی به آمریکا منبع شغل و رفاه است.
بیمیلی آمریکا به حمایت از توافقات تجاری جدید یکی از دلایلی است که آنها گاهی آن را شریکی غیرقابلاعتماد میدانند. همه اینها درسهای مهمی برای مقامات آمریکایی دارد.