بهگزارش مرکز مطالعات سورین، روزنامه آسیا تایمز در مطلبی بهقلم «نیکولای ملادینوف» نوشت: در بیشتر قرن بیستم، دیپلماسی بینالملل عمدتاً توسط یک چارچوب جهانی شکل میگرفت که در آن ابرقدرتها بر بیشتر داراییهای سیاسی و اقتصادی جهان تسلط داشتند.
با این حال، اوایل دهه 1990 تغییری به سمت یک ساختار قدرت مسلط منحصر به فرد شکل گرفت و آمریکا نقش رهبر جهانی را بر عهده گرفت.
با این حال، امروز، دگرگونی تازهای در جریان است، تحولی که در آن یک چشمانداز چندقطبی، قدرتهای میانی را بهعنوان بازیگران حیاتی نشان میدهد.
تصمیم برای دعوت از 6 عضو جدید، آرژانتین، مصر، اتیوپی، ایران، عربستان و امارات (که همگی از قدرتهای متوسط محسوب میشوند)، به گروه اقتصادهای بریکس، ارزش قابلتوجهی برای پیشبرد دیپلماسی اقتصادی و آشتی سیاسی در یک چشمانداز جهانی که بهسرعت در حال تغییر است، دارد.
همکاری در جهانی که با چالشهای مشترک جهانی دست و پنجه نرم میکند ضروری شده است. با این حال، چارچوب موجود روابط بینالملل زیر بار رقابتهای ژئوپلیتیکی پایدار و در حال ظهور شکننده شده است.
برافروختن مجدد جنگ زمینی طولانیمدت از طریق تهاجم روسیه به اوکراین، این تصور را که چنین درگیری به تاریخ سپرده شده بود، از بین برد.
واگرایی قریب الوقوع در تجارت و فناوری بین آمریکا و چین پیامدهای گستردهای دارد.
گذار به نظم جهانی چندقطبی به این معنی است که قدرتهای میانی اکنون نقش فعالی در شکلدهی هنجارها، میانجیگری درگیریها و تقویت همکاری دارند.
چالشهایی مانند تغییرات آبوهوایی، بحرانهای بهداشتی و تروریسم راهحلهای جمعی را میطلبد و قدرتهای متوسط، مسلح به زیرکی دیپلماتیک و سازگاری، برای پر کردن شکافها وارد عمل میشوند.
برای امارات، پیوستن به گروه بریکس، متشکل از برزیل، روسیه، هند، چین و آفریقای جنوبی، نشاندهنده جاهطلبی این کشور برای تقویت نفوذ ژئوپلیتیک، تشویق همکاری چندجانبه و انطباق با دنیای چندقطبی است.
بهعنوان کشوری که راه خود را به سمت برجسته شدن در صحنه جهانی طی کرده است، علاقه امارات به همسویی با این پیمان فراتر از ملاحظات صرفاً مالی اهمیت پیدا میکند.
امارات با همسویی با اقتصادهای بریکس میتواند روابط تجاری خود را متنوع کند و از روابط جدید استفاده کند.