بهگزارش مرکز مطالعات سورین، «دنیل دپتریس» گزارشی در نشریه نیوزویک منتشر کردکه در آن آمده است: بهطور کلی، سوریه از مرکز توجهات خارج شده است.
علت اینکه مطبوعات بینالمللی درباره این کشور صحبت میکنند، اخبار جدیدی است که مقامات سازمان ملل به شورای امنیت سازمان ملل میدهند.
اخبار جدید مملو از هشدارهای فوری در مورد بحران انسانی، ادامه خشونت و کاهش ارزش پول سوریه است.
با این حال در چند هفته اخیر، مصائب سوریه به تیتر اول خبرگزاریها تبدیل شده است.
درحالیکه جنگ داخلی بین دولت بشار اسد و مخالفان مسلح او تا حد زیادی از بین رفته است، هنوز هم مسائل بسیاری در کشور در جریان است.
مهمترین ماجرای هفته اخیر، مربوط به استان دیرالزور در شرق سوریه میباشد که میزبان ذخایر نفتی و منابع کشاورزی این کشور است.
درحالیکه واشنگتن تلاش میکند تا کارزاری جهانی برای مقابله با چین تشکیل دهد، چین تلاش میکند تا اثرات بالقوه آن را کاهش دهد.
این منطقه بین نیروهای طرفدار دولت و نیروهای دموکرات مورد حمایت آمریکا تقسیم شده است و رودخانه فرات نیز بهعنوان خط جداکننده این نیروها عمل میکند.
دیرالزور مرکز ثقل اصلی دولت اسلامی ( داعش) بود. داعش در سالهای ۲۰۱۴ تا ۲۰۱۵ بر 8 میلیون نفر در سراسر سوریه و عراق حکومت میکرد، اما در چهار سال گذشته بدون فعالیت بوده است.
سازمان تحت کنترل کردها از آن زمان تاکنون با همکاری قبایل عرب، که در این منطقه نفوذ زیادی دارند، بر این منطقه حکومت میکند.
تنها مشکل این است که روابط بین کردها و قبایل عرب هیچگاه خوب نبوده است. به همین دلیل مبارزان کرد، تمایلی به گسترش عملیات نظامی خود علیه داعش نداشتند، اما در نهایت توسط حامیان آمریکایی خود متقاعد شدند که اختلافات را کنار بگذارند.
رابطه کردها و قبایل عرب از سر ناچاری شکل گرفته است. خلافت داعش دشمن مشترکی بود که باید از بین میرفت.
کردها و قبایل عرب بهخوبی با یکدیگر برای رسیدن به این هدف همکاری کردند. با از بین رفتن دشمن مشترک، این دو شریک به جان یکدیگر افتادند.
عربهای محلی دیرالزور از دولت کرد ناراضی هستند و به گفته منابع آگاه، این قبایل از آمریکا خواستهاند که کردها را تحت فشار قرار دهد تا کنترل بر منطقه بیشتری به آنها بدهد.
اختلافات بین کردها و قبایل عرب، در اواخر آگوست و زمانیکه نیروهای دموکرات سوریه تحت سلطه کردها به اطلاعاتی دست یافتند که ابوخوالا، رئیس شورای نظامی دیرالزور، بهدنبال اخراج مقامات کرد و تحت کنترل گرفتن دیرالزور است، شدت پیدا کرد.
کردها ابوخوالا و برخی از همکاران او را دستگیر کردند و مانع از اجرای این طرح شدند. دستگیری ابوخوالا الهامبخش یک شورش کوچک در دیرالزور شد و نیروهای دموکرات سوریه را مجبور کرد تا از نیروهای کمکی برای سرکوب آنها استفاده کنند.
گفته میشود در این درگیریها 200 نفر کشته شدهاند.
یک مقام ارشد وزارت امورخارجه آمریکا و فرمانده ائتلاف نظامی به رهبری آمریکا، به شمال شرق سوریه پرواز کردند تا راهحلی مسالمتآمیز بین نیروهای دموکرات سوریه و شورای دیرالزور و جلوگیری از خونریزی و تمرکز بر بقایای داعش بیابند.
در روزهای پساز آتشبس، کردها توانستند بر مقاومت قبایل عرب غلبه کنند، شهرهایی را که قبلاً از دست داده بودند، بازپس گیرند و باقیمانده شورشیان را محاصره کنند. کردها و مخالفان عرب آنها توافق کردند که به خشونت پایان دهند و بحث در مورد نظم سیاسی جدیدی را آغاز کنند.
برای اکثر آمریکایها، شعلهورشدن تنشها در شرق سوریه یک رویداد گیجکننده است. شما نمیتوانید آنها را به خاطر این تصور سرزنش کنید. پویایی درگیریهای درونی سوریه دائماً در حال تکامل است.
در سوریه شرکای سابق میتوانند به دشمنان یکدیگر تبدیل شوند و اختلافات خود را در طول زمان حل کنند.
درگیری بین کردها و قبایل عرب تنها بخش کوچکی از درگیریهای سوریه است. ترکیه، متحد آمریکا، گهگاه کردهایی را بمباران میکند که از حمایت آمریکا برخوردار هستند.
روسیه، دشمن آمریکا، گفتوگوهای مکرری با کردهای سوریه دارد و با این کار احتمال دستیابی به یک توافق سیاسی با بشار اسد، که او نیز از دشمنان آمریکا است را بالا میبرد. شبههنظامیان مورد حمایت ایران، که گهگاه پهپاد انفجاری و موشک به سمت پایگاههای
آمریکا در شرق سوریه شلیک میکنند، درگیر نبرد زمینی با باقیمانده داعش هستند.
بمبافکنهای روسی، که تا حد زیادی به هواپیماهای آمریکایی نزدیک میشوند، مواضع داعش در صحرای مرکزی سوریه را مورد هدف قرار میدهند.
اگر بخواهید درگیریهای سوریه را بهطور کامل متوجه شوید، گیج خواهید شد. چرا این درگیریها برای آمریکا مهم است؟
زیرا 900 نیروی آمریکایی در شرق سوریه مستقر هستند و چهار سال از انجام ماموریت اصلی آنها، یعنی حذف خلافت داعش، گذشته است.
ماموریت آنها جلوگیری از ظهور مجدد داعش و شکست آن بوده، اما اکنون به یک وظیفه همیشگی تبدیل شده است. در اصل، نیروهای آمریکایی از سوی سیاستگذاران واشنگتن موظف شدهاند که تا مدت نامعلومی مواضع خود را نگه دارند. اگر آمریکا دوباره خود را در میانه شکاف پیچیده قومی و قبیلهای سوریه بیابد و از او خواسته شود تا مشکلاتی را حل کند که در توانایی او نیست، نباید تعجب کنیم.
هر چه نیروهای آمریکایی، مدت زمان بیشتری را در سوریه سپری کنند، احتمال تکرار این اوضاع بیشتر میشود.