بهگزارشنشریه «دیپلمات» نوشت: عملکرد ضعیف اقتصادی ممکن است به شهرت رییس جمهور چین لطمه بزند، اما اساساً به حکومت سیاسی او آسیب نمیرساند.
رسانههای غربی شروع به پیشبینی کردند که چین وارد یک حلقه نابودی اقتصادی شده است. اگرچه شی جین پینگ تلاش میکند تا شکست را کاهش دهد، اما نمیتواند شکافهایی ک ایجاد شده است را ببندد.
در واقع، رشد اقتصاد چین به دلیل کاهش تورم، بحران املاک، صادرات ضعیف و بیکاری بالای جوانان در حال کاهش است.
تغییر دولت از رشد مبتنی بر بدهی به رشد کیفی، اقدامات محرک محدودی داشته است.
سرمایهگذاران اعتماد خود را از دست میدهند و پول خود را بیرون میکشند، اما باید در نظر داشت که وضعیت کنونی اقتصاد چین بسیار بهتر از دوران حکومت مائو است. اقتصاد چین در طول انقلابفرهنگی در آستانه سقوط بود. بااینحال، حکومت مائو زنده ماند.
درست است که اقتصاد معمولاً دغدغه اصلی اکثر مردم و رضایت آنان است، اما امروز، مشروعیت شی نهتنها به عملکرد اقتصادی، بلکه بر کنترل سیاسی توسط تبلیغات، زور اجباری و سازمانهای هرمی متکی است.
عملکرد ضعیف اقتصادی ممکن است به شهرت شی لطمه بزند، اما اساساً به حکومت سیاسی او آسیب نمیرساند.
پروژههای بیشماری که توسط خود شی جینپینگ کارگردانی شده است، موقعیت او را بهعنوان رهبر عالی پیشبردهاست.
حکومت شی سقوط نخواهد کرد مگر اینکه دو سیستم حمایتی اقتصادی و سیاسی بهطور همزمان سقوط کنند.
بیشتر اقتصادها یک چرخه توسعه منظم از رونق و رکود را پشت سر میگذارند. در دوران پس از مائو، اقتصاد چین در اوایل دهه ۱۹۸۰ رشد کرد و در سال ۲۰۱۱ شروع به کاهش کرد.
تحریمهای آمریکا و روند در حال ظهور جدایی جهانی از چین میتواند اقتصاد چین را بهتر کند.
بااینحال، ممکن است این چالشها به یک پیشرفت اقتصادی جدید برای چین و شروع چرخه توسعه دیگری منجر شود.
اقتصاد چین یک اقتصاد بهاصطلاح سوسیالیستی است که تحت کنترل و مدیریت شدید حزب کمونیست چین است.
در همین حال، نشانههای کمی وجود دارد که مردم چین بهدنبال شورش باشند. از زمانی که دولت ترامپ جنگ تجاری خود را با چین آغاز کرد، ناسیونالیسم فرهنگی و سیاسی چین بالاتر رفته است.
چنین ناسیونالیسمی به جذب دولت کمک میکند تا قدرت خود را حفظ کند، زیرا حزب مسئولیت مشکلات اقتصادی را به دوش آمریکا و جوامع غربی میسپارد.
بهرغم این واقعیتها، آمریکا توهمات خود در مورد حزب را رها نکرده است؛
اما در اینجا یک حقیقت ساده وجود دارد: همه مقامات ارشد اساساً یکسان هستند، زیرا توسط جمهوری خلق چین تولید میشوند و باید منافع آن را نمایندگی کنند.
پس از کنگره بیستم حزب کمونیسم چین، اکثر جناحهای سطح بالای حزب حذف شدهاند و اکنون هفت عضو فعلی کمیته دائمی دفتر سیاسی، همگی اعضای حلقه داخلی شی جینپینگ هستند.
هیچکس نیست که بخواهد علیه شی بپیوندد یا بتواند جایگزین او شود و با این تفاسیر جای پای او بسیار محکم است.
حکومت شی به دلیل توسعه اقتصادی متزلزل چین به پایان نخواهد رسید و صحبتهای ضد او، تنها حزب را برمیانگیزد تا خود را برای رقابت با آمریکا تجدید کند، حتی در شرایطی که میتواند آمریکا را به سمت دوستی با خود سوق دهد و فرصت را برای ساختن یک قرن آمریکایی دیگر از دست بدهد.