loader image

جستجو

Urgent case against China

نشنال اینترست:
پرونده فوریت علیه چین

مرکز مطالعات سورین

چکیده

روزنامه «نشنال اینترست» در یادداشتی ضمن اشاره به اینکه ترامپ و بایدن به درستی چین را بزرگترین  تهدید برای منافع آمریکا معرفی کردند، به بررسی موضوع پرونده فوریت علیه چین، پرداخت.

فهرست مطالب

به‌گزارش مرکز مطالعات سورین، روزنامه نشنال اینترست در یادداشتی به‌قلم «الکزندر ولزگرین» نوشت: سیاست‌گذاران تصور می‌کنند که آمریکا می‌تواند چین را از حمله به تایوان منصرف کند یا در صورت شکست بازدارندگی، پیروز میدان نبرد شود.

بسیار محتمل است که آمریکا نتواند در انجام این نقشه موفق شود. این احتمال وجود دارد که ارتش آزادی‌بخش خلق بتواند نیروهای آمریکایی را در نبرد بر سر تایوان شکست دهد.

ما در این وضعیت قرار داریم زیرا واشنگتن سرمایه‌گذاری در ایجاد بازدارندگی مقابل چین را در اولویت قرار نداده است.

اما حالا چاره دیگری نداریم. اگر بخواهیم از جنگ با چین اجتناب کنیم، یا در صورت وقوع آن پیروز شویم، باید فوراً روی تقویت بازدارندگی در هند و اقیانوس آرام و افزایش سرمایه‌گذاری‌های منطقه‌ای تمرکز کنیم.

ترامپ و بایدن به درستی چین را بزرگ‌ترین تهدید برای منافع آمریکا معرفی کردند.

حزب کمونیست چین ‌به‌دنبال هژمونی در هند و اقیانوس آرام است. اگر چین موفق به این کار شود، کنترل بزرگ‌ترین منطقه تجاری جهان را خواهد داشت که پیامدهای بدی برای امنیت، آزادی و رفاه آمریکایی‌ها خواهد داشت.

اما برای مقابله با جاه‌طلبی‌های پکن، باید بتوانیم از تسلط بر همسایگانش جلوگیری کنیم. اوضاع در اقیانوس آرام وخیم است.

ترامپ و بایدن هر دو از استراتژی انکار برای بازدارندگی مقابل چین استفاده کرده‌اند. این استراتژی بر جلوگیری از حمله موفقیت‌آمیز چین به تایوان استوار است.

با این حال مشخص نیست که آمریکا بتواند این کار را انجام دهد.

واشنگتن می‌تواند با انجام کارهایی در قلمروهای آمریکا، برخی از محدودیت‌ها خود را برطرف کند، اما ساخت‌و‌ساز در گوام و تینیان مدت‌هاست از مشکلات زنجیره تامین و تاخیر در تامین مالی رنج می‌برد.

درحالی‌که وزارت دفاع قصد دارد دفاع موشکی در گوام را بهبود بخشد، مشخص نیست که آیا آن‌ها در برابر همه تهدیدها، ازجمله سلاح‌های مافوق صوت، موثر خواهند بود یا خیر.

همچنین مشخص نیست وزارت دفاع چگونه از گوام در برابر حملات نیروهای ویژه چین محافظت خواهد کرد.

نیروهای آمریکایی در حوزه‌های دیگر نیز دچار مشکل هستند. ‌به‌عنوان مثال، حوزه هوایی.

نیروهای هوایی چین از مزیت عددی قابل‌توجهی در مقابل نیرو‌های هوایی آمریکا برخوردار خواهند بود.

سنسورهای تهدید و قابلیت‌های پس‌پردازش، هواپیماهای هشدار و کنترل زودهنگام هوابرد، جنگنده‌های رادارگریز و موشک‌های دوربرد هوا‌به‌هوای چین، به نیروهای هوایی چین اجازه می‌دهند که زودتر از هواپیماهای آمریکایی، آن‌ها را ببینند و به آن‌ها شلیک کنند.

نیروهای هوایی آمریکا از خلبانان بهتر نسبت به چین، مفاهیم نوآورانه و کمک‌های متحدانی همچون استرلیا بهره‌مند هستند، اما به دلیل ناوگان هشدار و کنترل زودهنگام هوابرد قدیمی، موشک‌های هوا‌به‌هوای دوربرد نامناسب و کمبود مهمات محدود خواهند شد.

نیروی دریایی آمریکا نیز دچار مشکل است. نیروی دریایی چین بزرگ‌ترین نیروی دریایی جهان است و ‌به‌سرعت در حال رشد است.

ناوگان دریایی چین از ناوچه‌های نظامی قدرتمند، ناوشکن و شناورهای شبهه‌نظامی و غیرنظامی که برای عملیات‌های آبی‌خاکی، ضد هدف‌گیری و هدف‌گیری مناسب هستند، تشکیل شده است.

شبکه متراکم حسگرها و نیروهای ضربتی چین کار ناوهای هواپیمابر آمریکایی و سایر کشتی‌ها را در نزدیکی تایوان دشوارتر می‌کند.

آمریکا در سایر حوزه‌ها همچون حوزه‌های هوایی و دریایی نیز دچار مشکل است.

نیروهای آمریکایی با مشکلات مشابهی در حوزه جنگ الکترونیک مواجه هستند. چین بزرگ‌ترین گروه هکرهای تحت حمایت دولتی جهان را در اختیار دارد و هک‌های اخیراً منتشر‌شده توسط اپراتورهای چینی نشان می‌دهد که آمریکا ممکن است نتواند روی برتری در فضای سایبری حساب کند.

قابل ذکر است که هرگونه نقص در حوزه جنگ الکترونیک یا سایبری بر توانایی نیروهای آمریکایی در اعمال قدرت در حوزه‌های هوایی، دریایی و سایر حوزه‌ها نیز تأثیر می‌گذارد.

چالش‌های پیش روی نیروهای آمریکایی در اقیانوس هند و آرام شدید است، اما نباید آن‌ها را غیرقابل حل دانست.

شاید آمریکا در بیش‌تر حوزه‌های جنگی نسبت به چین برتری نداشته باشد، اما این نوع برتری ضروری نیست.

همان‌طور که البریج کلبی استدلال کرده است، هدف ما در رویداد احتمالی تایوان، دفاعی است، بنابراین، نیازی به تسلط بر چینی‌ها نداریم. ما فقط باید بتوانیم از فتح تایوان توسط چین جلوگیری کنیم.

با این حال، برنامه سیاسی آمریکا به اندازه کافی سرعت عمل ندارد تا حتی به این هدف محدود دست بیابد. این امر بیش‌تر به دلیل عدم اولویت‌بندی در بودجه دفاعی است.

پیشرفت در هند و اقیانوس آرام به نیرو، بودجه و سرمایه سیاسی بیش‌تری نیاز دارد. ‌به‌عنوان مثال، آمریکا می‌تواند زیردریایی‌ها، کشتی‌ها، هواپیماها و واحدهای زمینی خاصی را به اقیانوس هند و آرام منتقل کند تا وضعیت بازدارندگی و توانایی واکنش سریع خود را تقویت کند.

افزایش قابل توجه و پایدار هزینه‌های دفاعی بعید به نظر می‌رسد. بنابراین، پرداختن به تهدید چین مستلزم تخصیص مجدد منابع از سایر بخش‌های بودجه دفاعی است.

بدون شک، این یک انتخاب دشوار است، اما واشنگتن سال‌ها از تصمیمات سخت اجتناب کرده است. در نتیجه این کار، ما با خطر جنگ و حتی شکست مواجه هستیم. این ریسکی است که ما نباید بپذیریم. تنها راه اجتناب از این ریسک، اولویت‌دادن به ایجاد بازدارندگی مقابل چین است.