loader image

جستجو

Integrated deterrence and defense concepts in a multi-domain environment

ریل کلیر دیفنس:
مفاهیم بازدارندگی و دفاع یکپارچه در یک محیط چند دامنه

مرکز مطالعات سورین

چکیده

روزنامه «ریل کلیر دیفنس» در گزارش تازه خود به بررسی مفاهیم بازدارندگی و دفاع یکپارچه در یک محیط چند دامنه، پرداخت.

فهرست مطالب

به‌گزارش مرکز مطالعات سورین، روزنامه ریل کلیر دیفنس در گزارش تازه خود به‌قلم «جیسون اتول» نوشت: مفهوم بازدارندگی استراتژیک از زمانی که درگیری وجود داشته، قابل لمس بوده است، اما با ظهور سلاح‌های هسته‌ای و شروع جنگ سرد، به شدت اصلاح و تقویت شد.

این زمانی بود که بازدارندگی در پیشرفته‌ترین (و مخاطره‌آمیز) کاربرد عملی خود بود. اکنون فضای مجازی به عنوان حوزه عملیات نظامی و قدرت ملی در حال بلوغ است. به‌رغم پختگی در حال ظهور سایبری، همیشه به خوبی سایر حوزه‌ها در مدل‌های بازدارندگی یکپارچه نیست.

برای نزدیک به یک قرن، بازدارندگی عمدتاً بر قابلیت‌های هسته‌ای و رابطه آن‌ها با تشدید و کاهش تنش متمرکز بوده است. مفیدترین راه برای انجام این کار، دستیابی به ریشه جنگ هسته‌ای است. ساده‌ترین تعریف بازدارندگی، تهدید به خشونت در پاسخ به اقدامات دشمن است.

این مورد توسط توماس شلینگ اصلاح شد تا شامل سایر اعمال غیر خشونت‌آمیز در پاسخ به اقدامات دشمن یا «جلوگیری از اقدام با ترس از عواقب» شود، زیرا پیامدها لزوماً نباید ماهیت خشونت‌آمیزی داشته باشند تا بازدارنده باشند.

توانایی اصلی تحمیل «پیامدها»، اعتبار و اثربخشی روشی است که توسط آن یک طرف این کار را انجام خواهد داد. در اهداف سایبری، بازدارندگی را می‌توان به دو عنصر تقسیم کرد.

اول، ابزارهای فعلی که برای «مجازات» بازیگران خطرناک برای تخلفاتشان استفاده می‌شود و دوم، دفاع شبکه‌های هدف برای جلوگیری از هر حمله‌ای، کافی خواهد بود. توانایی «دفاع» برای تحمیل هزینه ضروری است. این پویایی به خودی خود تازگی ندارد.

آنچه جدید است، یا پیچیده و از نظر فناوری پیشرفته است، سیستم‌های فرماندهی و کنترل و اطلاعات لازم برای حفظ انعطاف‌پذیری و تلافی مستقیم و سایر اقدامات تهاجمی/ضدحمله‌ای است.

این سیستم‌ها تقریباً به معنای امروزی کاملاً مبتنی بر شبکه هستند. آن‌ها برای عملکرد به رایانه‌ها و اتصالات اینترنت پرسرعت وابسته هستند، خواه این اتصالات تلفن ثابت، بی‌سیم یا حتی ماهواره‌ای باشند. نکته اصلی این است که امنیت سایبری بالفعل زیربنای اعتبار هر ظرفیت بازدارندگی است، صرف نظر از شکل آن.

در گذشته، آمریکا نتوانسته است به طور مداوم و جامع دسترسی دشمنان را متوقف کند و بنابراین یکپارچگی قابلیت‌های بازدارندگی را نشان دهد.

نهادهای مهم دولتی مانند وزارت امور خارجه، وزارت دفاع و دفتر اجرایی رئیس‌جمهور تقریباً سالیانه در سراسر شبکه‌های خود دچار نقض جدی شده‌اند که به استفاده آن‌ها از اینترنت برمی‌گردد.

اخیراً، یک سرور ناامن کشف شد که پیام‌های نظامی داخلی را افشا می‌کرد که برخی از آن‌ها حاوی اطلاعات کارکنان بود. مدارس و بیمارستان‌ها که برای قدرت ملی و جمعیت حیاتی هستند، در برابر تهدیدات مداوم پیشرفته بسیار آسیب‌پذیر هستند. آن‌ها منجر به اقدامات تهاجمی مربوطه در میان دشمنان ما خواهند شد.

آمریکا ثروتمندترین کشور روی زمین و خاستگاه ارائه‌دهندگان خدمات ابری پیشرو در اقتصاد جهانی است، این امر باعث می‌شود تا دو برابر بیشتر مورد هدف تهدیدهای مخرب قرار گیرد.

بازدارندگی بر فرضیات متکی است. احتمال اینکه چیزی می‌تواند اتفاق بیفتد، به جای درس‌هایی که از آنچه قبلاً اتفاق افتاده است، تأثیرگذاران اصلی رفتار دشمن هستند. بسیاری از بخش‌های سایبری تهاجمی به عنوان کلیدی برای جلوگیری از فعالیت‌های متخاصم در آینده ساخته شده است.

با این حال، بر خلاف مدل هسته‌ای جنگ سرد، چیزی به نام «تخریب تضمین شده متقابل» در مورد سایبری وجود ندارد. بازدارندگی یکپارچه بیشتر شبیه به یک مسابقه تسلیحاتی است، مسابقه‌ای که در آن مقیاس پذیری مبتنی بر قابلیت‌های قابل درک و نشان داده شده است، چیزی که به آرامی به حوزه سایبری می‌رسد اما به طور فزاینده‌ای در دسترس است.

علاوه بر این، عدم انتساب و انکار نقش بزرگی در شکل دادن به حوزه سایبری، به ویژه در میان کشورهایی که بیشتر به حاکمیت قانون متعهد هستند، ایفا کرده است. هیچ کدام از این‌ها به این معنی نیست که آمریکا و متحدانش توانایی ندارند.

با این حال، این بدان معناست که آمریکا و متحدانش هنوز دشمنان را متقاعد نکرده‌اند که توانایی‌های آن‌ها بیشتر از اشتهای دشمنان برای ریسک است.

آمریکا و متحدان ما باید از قابلیت‌های تهاجمی و دفاعی معتبر همراه با امکانات استراتژیک برای ترکیب این دو به شیوه‌ای منسجم برخوردار باشند تا به «بازدارندگی یکپارچه» دست یابند.

بسیاری از ادبیات کنونی در مورد بازدارندگی یکپارچه تقریباً به طور کامل بر جمع‌آوری قابلیت‌های تهاجمی و ترکیب ساختارهای فرماندهی متعدد با هم تمرکز دارند، همان‌طور که مضامین و سناریوهای همگرایی پروژه در میان سایر موارد نشان می‌دهد.

تا کنون، غرب به دنبال تشدید و تنش‌زدایی در فضای سایبری از طریق اعمال یا تشویق «هنجارها» به وسیله ابزارهای قانونی و دیپلماتیک بوده است. همان‌طور که برنتلی و دیگران اشاره کرده‌اند، این نوع سیگنال دهی «مقطع دامنه» همیشه به اثرات مطلوب خود نمی‌رسد و در واقع زمانی می‌تواند خطرناک باشد که برای پاسخ جنبشی درخواست کند.