بهگزارش مرکز مطالعات سورین، نشریه واریر میون در مطلب تازه خود بهقلم «کریس ازبورن» نوشت: برخاستن عمودی، ساکتبودن، شبکهسازی و چابکی، عناصر کلیدی چشمانداز ارتش برای «سیستم پهپاد تاکتیکی آینده» (فتوس) است.
یافتن اهداف در زمان کوتاه، برخاستن به صورت عمودی در زمینهای ناهموار و درحالیکه زیر آتش دشمن قرار دارد، قابلیتهای ایجاد تهدید شبکهای با استفاده از حسگرهای جنگی برنامه تیمی «هواپیماهای سرنشیندار و پهپادها» و حتی تحویل سلاحهای تهاجمی، تنها چند مورد کوچک از کاربردهای برنامه پیشرفته «فتوس» برای ارتش آمریکا است. «فتوس»، تلاش ارتش برای مهندسی یک پهپاد جدید است که قادر به انجام برخاست و فرود هلیکوپتر مانند، بررسی مناطق دشمن، پردازش دادههای هدفگیری و ارسال فوری مشخصات به نیروهای خودی میباشد.
نمونهسازی سریع و آزمایشهای بیشتر، اولویت فعلی ارتش است، به همین دلیل، روند توسعه این پهپاد وارد مرحله جدیدی شده است. یک مقاله ارتش در مورد «فتوس» نیز برخی از مزایای عملیاتی که این پهپاد برای نیروهای فعلی و آینده ارتش به ارمغان میآورد را توضیح داده است. اگر «فتوس» عملیاتی شود، به دلیل افزایش مانورپذیری، فرماندهی و کنترل بهبود یافته با پشتیبانی از قابلیت فرمانپذیری در حین حرکت، کاهش ردیابی مسیر حرکت و قابلیتهای لجستیک و همچنین بهبود قابلتوجه بقا به دلیل کاهش چشمگیر میزان صدای تولیدشده توسط پهپاد، مزیت تاکتیکی متمایزی نسبت به سیستمهای فعلی ارائه خواهد کرد.
در حال حاضر برنامهای متشکل از یک گروه ترکیبی از هواپیماهای سرنشیندار و پهپادها ایجاد شده است که به خلبانان این اجازه را میدهد تا از داخل کابین خود با یک سری پهپاد ارتباط برقرار کنند و اهداف عملیات را از طریق آنها شناسایی کنند و ریسک تلفات جانی و مالی را کاهش دهند. این برنامه باعث افزایش انعطافپذیری ماموریت، کاهش تاخیر و زمان پردازش اطلاعات و هدفگیری دشمنان شده است. نمونه برجسته این برنامه، «والکری» است. «والکری» یک پهپاد مبتنی بر هوش مصنوعی و خودکار است که بدون دخالت انسان میتواند پرواز کند و در حین عملیات نیز با کابین جنگنده اف۳۵ تبادل اطلاعات انجام دهد.
این برنامههای در حال تکامل نیروی هوایی، که مستلزم سطوح بالاتری از خودمختاری و پردازش دادههای مبتنی بر هوش مصنوعی هستند، به خاطر برنامه تیمی «هواپیماهای سرنشیندار و پهپادها» که 15 سال پیش در افغانستان به وجود آمده، انجامپذیر شده است. نمونه این برنامه تیمی، ترکیب هلیکوپترهای آپاچی و کیووا است که امکان کنترل از راه دور هلیکوپترهای کیووا را به خلبانان هلیکوپترهای آپاچی میداده است. پیشرفتهترین کاربرد این برنامه تیمی ارتش، «سطح چهار» است. این برنامه امکان کنترل مسیر پرواز و محموله حسگر پهپادهای «گری ایگل» یا «شدو» توسط خلبانان جنگندههای همراه این پهپادها را امکانپذیر کرده است. این برنامه، که فرماندهان جنگی گفتهاند در جنگ افغانستان بسیار تأثیرگذار بوده است، به ایجاد مسیرهای بعدی برای پیشرفت برنامههای پهپادهای خودمختار و مبتنی بر هوش مصنوعی کمک شایانی کرده است. فناوری برنامه تیمی «هواپیماهای سرنشیندار و پهپادها» ارتش ممکن است بر برنامههای «والکری» و هواپیماهای رزمی مشترک نیروی هوایی نیز تأثیر گذاشته باشد.
چندین سال پیش، یک سرهنگ ارتش که با برنامه تیمی «هواپیماهای سرنشیندار و پهپادها» در یک هلیکوپتر آپاچی در افغانستان مستقر شده بود، به خدمه هلیکوپتر «واریر» گفته است که قبل از بلندشدن برای انجام ماموریت، قادر به شناسایی و نهاییکردن اهداف برای هلیکوپترهای تهاجمی خود بودهاند. همه مطالب گفتهشده، بخشی از پایههای فناوری است که ارتش بر اساس آن برنامه «فتوس» خود را توسعه میدهد و انتظار میرود سطوح جدیدی از خودمختاری، پردازش دادهها و برنامه تیمی «هواپیماهای سرنشیندار و پهپادها» را معرفی کند. خودمختاری به حدی رسیده است که پهپادهای کوچکی به نام «ایر لانچد افکتس» میتوانند جزئیات اهداف را در مناطق پرخطر دشمن پیدا کنند و بهطور مستقل، مشخصات زمانی را به یک سامانه پهپادی بزرگتر ارسال کنند. این سیستم میتواند دادهها را به یک سری سیستم سرنشیندار مانند سکوهای پرتاب، مراکز فرماندهی و کنترل و حتی خودروهای زرهی زمینی ارسال کند.
«فتوس» به گونهای مهندسی شده است که بهسرعت با الگوریتمهای سنجش، محاسبات و هوش مصنوعی جدید تطبیق پیدا میکند. مقاله ارتش در مورد «فتوس» و توسعهدهندگان برنامهها و سلاحهای دفتر مدیریت پروژه سامانههای پهپادی میگویند ارزیابیهایی که بر روی «فتوس» انجامشده و از صنایع هوایی «تکسترون» و «گریفن ارواسپیس» ارسال شدهاند، معماری دقیق سیستمهای ماژولار و میزان همسویی با الزامات ارتش را نشان میدهند. در مقالهای از ارتش آمده است: «این سیستمها تحت فعالیتهای ارزیابی متعددی مانند آزمایشهای زیستمحیطی، اثرات محیطی الکترومغناطیسی، قابلیت حملونقل، پرواز و تأیید راهنمای فنی خواهند بود». این امر با توجه بهسرعت تغییر تکنولوژیهای موجود منطقی است، زیرا حسگرها، سلاحها و فنآوریهای محاسباتی جدیدی پدیدار خواهند شد و ارتش مطمئناً میخواهد اطمینان حاصل کند که تکنولوژی جدید خود برای دهها سال پیشرفته باقی بماند.