بهگزارش مرکز مطالعات سورین، نشریه فارن افرز در یادداشت خود بهقلم «آدری کورث کرونین» نوشت: حتی در تاریخ تروریسم نیز حمله حماس در تاریخ 7 اکتبر برجسته است. آنها بیش از 1 هزار و 300 شهروند اسرائیلی را به قتل رساندند.
در این زمان و با این اقدامات؛ خشم و تمایل اسرائیلیها برای انتقام قابل درک است.
به گفته گالانت، وزیر دفاع اسرائیل، هدف اسرائیل محو حماس از روی زمین است، اما اسرائیل (رژیم صهیونیستی) بهجای صرفاً یک واکنش نظامی، باید انتخابهای سخت راهبردی و سیاسی داشته باشد؛
همانطور که آمریکا پس از حملات روز 11 سپتامبر متوجه شد نحوه واکنش یک دولت به یک حمله تروریستی میتواند مسیر یک کشور را برای چندین دهه تعیین کند؛
بنابراین همانطور که مقامات اسرائیلی اظهار تأسف میکنند، باید از آنچه دولتهای دیگر پس از حملات گسترده تروریستی انجام دادهاند، بیاموزند.
همه گروههای تروریستی با استراتژیهای زیر اقدامات خود را پیش میبرند؛ اجبار، قطبیسازی، تحریک و بسیج کردن.
حماس نیز از استراتژی تحریک استفاده کرده است و برای همین فیلمهای بسیاری از جنایات خود منتشر کرد و با گروگانگیری سعی کرد اسرائیل(رژیم صهیونیستی) را تحت فشار روانی قرار دهد
و بهاحتمالزیاد امیدوار است که واکنش افراطی اسرائیل(رژیم صهیونیستی) ممکن است حرکت دیپلماتیک «عادیسازی» در غربآسیا را از بین ببرد و اسرائیل را به یک طوفان غیرقابل کنترل بکشاند.
از طرف دیگر سرکوب گسترده مردمی همچنین هزینه هنگفتی از نظر پول، تلفات و حقوق فردی را به دنبال دارد و برای تروریستها موقعیت مناسبی است تا خود را مخفی یا ناپدید کنند.
بنابراین هنگامی که مقامات دولت اسرائیل(رژیم صهیونیستی) از نابودی حماس صحبت میکنند باید بیاندیشید که آنها تنها هزینههای معینی را برای حماس، غیرنظامیان غزه، گروگانها و فلسطینیان در کرانه باختری کنار نمیگذارند، بلکه هزینههای بالقوه بلندمدتی را نیز برای ثبات منطقهای، دموکراسی اسرائیل(رژیم صهیونیستی) و اسرائیلیهای یهودی در تمام دنیا باید متحمل شوند.
در همین حال، اسرائیل(رژیم صهیونیستی) محاصرهای را ایجاد کرده که برق، غذا و آب غزه را با بیاعتنایی آشکار به اثرات آن بر اکثریت قریب بهاتفاق غزه که هیچ ارتباطی با حماس ندارند، قطع کرده است.
مفسران اسرائیلی این وضعیت را خوب میدانند زیرا که آنها معتقدند هرگونه ضرر برای حماس سودی برای اسرائیل(رژیم صهیونیستی) است.
اما غافل از آناند که ظلم و ستم نظامی عظیم در غزه نتیجه معکوس خواهد داشت و حمایت از مقاومت را تحریک میکند و دشمنان اسرائیل را علیه آن همسو میکند.
دولت اسرائیل(رژیم صهیونیستی) باید با ایجاد مناطق امن و ایجاد یک کریدور بشردوستانه، اجازه دهد تا سازمانهای امدادی برای تأمین آب و غذا به فراریان غزه آماده شوند و مردم غزه جایی برای رفتن پیدا کنند.
اسراییل(رژیم صهیونیستی) باید به تشکیلات خودگردان فلسطینی دلیلی بدهد که در این جنگ کنار بیاید و آرام شود؛
در غیر این صورت اسراییل(رژیم صهیونیستی) با جنگ در هر دو سرزمین فلسطینی محاصره خواهد شد.
در نهایت، اسرائیلیها باید از نظر سیاسی گرد همآیند و افکار تفرقهاندیشانه خود را کنار بگذارند، زیرا اشغال مجدد غزه میتواند کشور را بیشتر تجزیه کند.
تنها یک رهبری سیاسی یکپارچه واقعاً دموکراسی اسرائیل(رژیم صهیونیستی) را برای عملیاتهای نظامی دشوار پیش رو تقویت میکند و به آن قدرت داخلی لازم برای ایجاد یک استراتژی برنده و پایان دهنده در راستای گروههای تروریستی برای همیشه میدهد.