loader image

جستجو

The time has come to change the approach in West Asia

نشنال اینترست:
زمان تغییر رویکرد در غرب‌آسیا فرا رسیده است

مرکز مطالعات سورین

چکیده

روزنامه «نشنال اینترست» در یادداشت تازه خود با اشاره به اینکه جنگ بین اسرائیل و حماس باید وضعیت موجود سیاست غرب‌آسیایی آمریکا را بی‌اعتبار کند، تاکید کرد: زمان تغییر رویکرد در غرب‌آسیا فرا رسیده است

فهرست مطالب

به‌گزارش مرکز مطالعات سورین، روزنامه نشنال اینترست در یادداشت تازه خود به‌قلم «جان هافمن» «جاستین لوگان» نوشت: شروع جنگ بین اسرائیل(رژیم صهیونیستی) و حماس ضربه بزرگی به سیاست غرب‌آسیایی آمریکا وارد کرد.

درست چند روز قبل از شروع جنگ، جیک سالیوان، مشاور امنیت ملی کاخ سفید، دستاوردهای دولت بایدن را تبلیغ می‌کرد و مدعی شد «منطقه غرب‌آسیا امروز نسبت به دو دهه گذشته ساکت‌تر است».

برخی میگویند شروع جنگ به‌معنای ورود آمریکا به منطقه باید باشد؛ این جنگ همان چیزی است که «غرب‌آسیا پس از آمریکا» خواهد داشت.

اما این یک تصور غلط است؛ جنگ بین اسرائیل(رژیم صهیونیستی) و حماس در بحبوحه طرح‌های بزرگ برای اصلاح نظم منطقه‌ای شعله‌ور شد و سیاست خارجی آمریکا در منطقه ریشه در تداوم دارد نه تغییر.

جنگ بین اسرائیل(رژیم صهیونیستی) و حماس باید وضعیت موجود سیاست غرب‌آسیایی آمریکا را بی‌اعتبار کند؛

تعهد واشنگتن به نظم منطقه‌ای بی‌ثبات و ‌‌غیر‌لیبرال بوده و برای ثبات منطقه و منافع آمریکا مضر بوده است.

اکنون، آمریکا خود را در آستانه تشدید تنش و به دام افتادن طولانی‌مدت در غرب‌آسیا می‌بیند.

به نظر می‌رسد که دولت بایدن به‌جای ارزیابی مجدد رویکرد معکوس خود در منطقه، به برنامه خود مبنی بر تمرکز سیاست آمریکا بر تضمین‌های امنیتی و همکاری هسته‌ای با عربستان در ازای عادی‌سازی روابط با اسرائیل(رژیم صهیونیستی) علاقه مند است.

البته که جهت‌گیری به سمت عادی‌سازی برای کشورهای عرب و همچنین اسرائیل(رژیم صهیونیستی) منطقی است و منافع بسیاری را می‌تواند برای ثبات منطقه و منافع آمریکا داشته باشد.

اما این نیز یک تصور غلط است؛ عادی‌سازی بین عربستان و اسرائیل(رژیم صهیونیستی) تنش‌ها را در غرب‌آسیا کاهش نخواهد داد.

رسمی کردن این همسویی، در ازای هزینه‌های بسیار واقعی که در پی خواهد داشت، مزایای ناچیزی را برای آمریکا نوید می‌دهد.

جنگ اخیر اسرائیل(رژیم صهیونیستی) با حماس باید زنگ خطری برای واشنگتن باشد.

این باید یک بازنگری اساسی در سیاست غرب‌آسیایی آمریکا ایجاد کند، نه اینکه سیاست‌های شکست‌خورده را دوچندان کند.

حمایت چندین دهه واشنگتن از نظم منطقه‌ای بی‌ثبات منجر به یک چرخه معیوب شده است:

آمریکا با متعهد شدن به ریشه‌های بی‌ثباتی منطقه‌ای، بارها خود را مجبور به مقابله با چالش‌هایی می‌بیند که عمدتاً محصول حضور شرکا و خود اوست.

در دهه‌های اخیر، تفکر متعارف بارها آمریکا را در غرب‌آسیا به ویرانی کشانده است. آمریکا به‌جای تشدید یا به دام انداختن خود، باید شکست‌های سیاست‌های گذشته خود را بشناسد و سیاست غرب‌آسیایی خود را به سطحی متناسبی با منافعش تغییر دهد.