بهگزارش مرکز مطالعات سورین، نشریه فارن افرز در یادداشتی بهقلم «تانک ژائو» نوشت: گسترش سریع زرادخانه هستهای چین با هدف جمعآوری هزار کلاهک تا سال 2030، نگرانی واشنگتن را برانگیخته است.
این اقدام بهعنوان واکنشی به پیشرفتهای فناوری آمریکا یا یک استراتژی هستهای تهاجمیتر تلقی میشود.
درک این ادراکات برای هدایت روابط آمریکا و چین و اجتناب از عواقب بالقوه بسیار مهم است.
تنشهای فزاینده چین با آمریکا به تغییر موازنه قدرت بین دو کشور نسبت داده میشود که ناشی از توسعه سریع اقتصادی چین است.
واشنگتن بهطور فزایندهای با پکن دشمنی میکند و استراتژیهای مهار را برای حفظ سلطه ژئوپلیتیک آمریکا ایجاد کرده است
. برای متقاعد کردن واشنگتن به پذیرش ظهور چین بهعنوان یک بازیگر اصلی، پکن باید قدرت خود را تقویت کند. این امر باعث شده است که چین به آمریکا بهعنوان یک تهدید نگاه کند و اهمیت ژئوپلیتیک زیادی به سلاحهای هستهای بدهد.
«شی جین پینگ» مدافع سرسخت نگرش خصمانه آمریکا نسبت به ظهور چین، نیروی موشکی را به خدمت کامل نظامی رسانده، نوسازی هستهای را تسریع کرده و زرادخانه هستهای چین را تقویت کرده است.
هدف این مأموریت متوازن استراتژیک، وادار کردن آمریکا به اتخاذ موضع سازگارتر در قبال چین است. از آنجایی که پکن خواهان رفتار بهتر از واشنگتن و رد گفتوگو از موضع برتری آمریکا است، رهبران افکار عمومی چین استدلال میکنند که یک زرادخانه هستهای بزرگتر واشنگتن را وادار میکند که به پکن احترام بگذارد و با احتیاط بیشتری رفتار کند.
توسعه هستهای چین به جای عوامل نظامی-فنی، ناشی از استدلال سیاسی مبهم و تفکر درهم است.
تحليلگران و سیاستگذاران آمريكايي نياز آمريكا به ايجاد نيروهاي هستهای و دفاعي را ناديده میگیرند.
رویکرد آمریکا در قبال برنامه هستهای چین بیاثر است، زیرا نگرانیهای اساسی را که باعث افزایش اتمی این قدرت شرقی میشود، برطرف نمیکند.
برای تثبیت رقابت تسلیحاتی، گفتوگوهای مستقیم در مورد مسائل کلیدی امنیتی بین پکن و واشنگتن مورد نیاز است. این امر با اهداف آمریکا و چین همسو است، زیرا هر دو کشور بر اهمیت به رسمیت شناختن منافع مشروع و ابزارهای قابلقبول برای پیگیری آنها تأکید میکنند.
این گفتوگو میتواند منعکسکننده توافقنامه هلسینکی سال 1975 باشد که تنشها را بین بلوکهای شوروی و غرب کاهش داد.