بهگزارش مرکز مطالعات سورین، نشریه جیمز تاون در مطلب تازه خود بهقلم «پائول گوبل» نوشت: در اوایل بهار امسال، به نظر میرسید کرملین در حال تسلیم بسیاری از مواضع خود در قفقاز جنوبی است.
برخی از مفسران روسی درباره این موضوع بحث کردند که چگونه مسکو ممکن است این منطقه را بهطور کامل و برای همیشه به غرب «تحویل داده» باشد.
آنها دلایل قانعکنندهای داشتند. اول، مسکو بهتازگی «حافظان صلح» خود را از قرهباغ بیرون کشیده و برخی از افسران خود را که از مرز ارمنستان خارج کرده است.
دوم، ارمنستان مشارکت خود را در کشورهای مشترکالمنافع (CIS) و سازمان پیمان امنیت جمعی (CSTO) به رهبری روسیه کم کرده است و در مورد پیوستن به اتحادیه اروپا و حتی سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) صحبت میکند.
سوم، گرجستان همچنان از روسیه فاصله میگیرد و روابط خود را با غرب گسترش میدهد.
چهارم، ارمنستان و آذربایجان در حال پیشرفت به سوی یک توافق صلح مستقل از میانجیگری مسکو بودند.
پنجم، باکو در حال انجام یک تمرین دریایی بزرگ و بسیار مستقل در دریای خزر با ترکیه است و موارد بسیار دیگر که باعث شده بتوانیم نتیجه بگیریم که روسیه قدرت خود را از دست داده است.
اما اخیراً به نظر میرسد که وضعیت این کشورها کماکان به سمت روسیه هدف گرفته شده است. دولت گرجستان از طریق حزب حاکم رویای گرجستان، مواضع طرفدار روسیه و ضد غربی اتخاذ کرده است.
این حزب قانون جنجالی «عوامل خارجی» را مجدداً معرفی و اجرا کرد و اعتراضات گستردهای را برانگیخت.
در ارمنستان، پاشینیان به توافق صلح با باکو و ادغام کشورش با غرب متعهد است، اما با این حال، مذاکرات بین ایروان و باکو به دلیل تظاهرات گسترده ارمنیان علیه تسلیم پاشینیان کند شده و سؤالاتی را در مورد ثبات و دوام نظام او ایجاد کرده است.
از همه مهمتر علیاف است که مدتها خط مستقلتری را دنبال میکند، اکنون او میگوید که روسیه هرگز قفقاز جنوبی را ترک نخواهد کرد و قدرتی است که باکو و سایر پایتختها باید به آن احترام بگذارند.
مسکو دقیقاً به دلیل بهرهبرداری از اعتراضات در ارمنستان و گرجستان به این نتیجه رسیده است. مقامات و مفسران روسی بهطورکلی این تصور را مطرح کردهاند که چرخشهای گذشته ارمنستان و گرجستان به سمت غرب باعث بیثباتی دو کشور شده تا جایی که با شبح انقلابهای رنگی روبرو هستند.
کرملین همچنین تأکید کرده است که آذربایجان که رهبران آن بهطور طبیعی میخواهند از چنین نتیجهای اجتناب کنند، اکنون «تنها شریک باثبات روسیه» در منطقه هستند.
اینکه آیا مسکو میتواند بر اساس بیانیه اخیر رئیسجمهور آذربایجان در مورد اهمیت روسیه در قفقاز جنوبی و گرم بودن دیدارهای دوجانبه اخیر بین علیاف و ولادیمیر پوتین، تکیه کند یا خیر، باید فعلاً صبر کرد.
با این حال، تردیدی وجود ندارد که این یک گام مهم رو به جلو برای مسکو است که مسلماً همیشه آذربایجان را مهمترین کشور در قفقاز جنوبی میداند.
در قفقاز جنوبی برای مسکو؛ «گرجستان راه است، ارمنستان ابزار است، اما آذربایجان جایزه است.» این پیروزی بهویژه زمانی به دست میآید که بسیاری در غرب روی از دسترفتن نفوذ روسیه در منطقه حساب میکنند.
همزمان، مسکو سخت در تلاش است تا مواضع خود را در گرجستان و ارمنستان تقویت کند.
در گرجستان، جایی که دولت از قبل طرفدار روسیه است، معترضان در اتحاد با زورابیشویلی و آن دسته از روسهایی که از بسیج پوتین فرار کردند، با نفوذ فزاینده کرملین مخالف هستند.
با این حال، مسکو حمایت خود را از دولت طرفدار روسیه نشان میدهد و شبکه خود را در گرجستان برای انتخابات حساس آتی بسیج میکند.
باز هم اینکه آیا اقدامات روسیه کافی خواهد بود یا در عوض، نتیجه معکوس خواهد داشت و مخالفتهای مردمی بیشتری ایجاد میکند، باید منتظر بمانیم. بهطورکلی، کرملین بر این باور است که میتواند روی متحدانش در تفلیس برای تداوم دوستی حساب کند و تقریباً هر کاری برای اطمینان از انجام آنها انجام خواهد داد.
در ارمنستان، جایی که دولت پاشینیان همچنان طرفدار غرب است، مسکو حمله نمیکند، اما میتواند بهطور پنهانی از تظاهرکنندگانی حمایت کند که هدفشان جلوگیری از امضای هرگونه توافق مرزی با باکو است.
چنین موضعی کاملاً با استفاده مسکو از مناقشه ارمنستان و آذربایجان بهعنوان بخشی از رویکرد خود در قفقاز جنوبی برای تفرقه و حکومت همسو است. دولت روسیه نیز در حال گفتوگو با پاشینیان است.
کرملین مدعی است که این گفتوگوها نشان داد که خروج مرزبانان روسی «خصلت حضور روسیه در ارمنستان را تغییر نداده است».
مسکو همچنین اصرار دارد که هرگونه مشکل در روابط دوجانبه میتواند از طریق کانالهای دیپلماتیک حلوفصل شود.
توصیف روسیه نشان میدهد که کرملین همچنان معتقد است که دارای اهرم کافی برای مهار ایروان است یا میتواند پاشینیان را سرنگون کند.
این الگوی رویدادها در قفقاز جنوبی حداقل سه درس مهم برای غرب دارد.
اول، ضروری است که عوامل زمینهای را در ذهن داشته باشیم و تنها بر اساس آخرین تحولات به نتیجه نرسیم.
دوم، به همان اندازه مهم است که به یاد داشته باشیم که آنچه ممکن است در یک موقعیت شکست به نظر برسد، ممکن است مبنای پیروزی در جای دیگر باشد.
سوم، بسیار مهم است که به یاد داشته باشیم که پیروزی یا شکست نهایی در ژئوپلیتیک منطقهای به پیچیدگی قفقاز جنوبی بستگی دارد.