به‌گزارش مرکز مطالعات سورین، روزنامه نشنال اینترست در یادداشتی به‌قلم «راسل برمن» نوشت: اوکراین و اسرائیل(رژیم صهیونیستی) هر دو برای حاکمیت ملی خود می‌جنگند و با چالش‌ها و منافع منحصربه‌فردی روبرو هستند.
هر دو کشور به حمایت آمریکا متکی و با دشمنان آمریکا روبرو هستند. اوکراین با روسیه روبرو می‌شود در حالی که اسرائیل(رژیم صهیونیستی) با نیروهای نیابتی جمهوری اسلامی ایران روبرو می‌شود.
از منظر منافع ملی آمریکا، اوکراین و غزه دو جبهه یک جنگ واحد هستند که هدف آن تنزل قدرت آمریکاست.
با این حال، هفته‌های اخیر شاهد عدم تقارن در سیاست آمریکا در مورد این دو جبهه بوده است. دولت بایدن تلاش کرده است که اوکراین را از اقدامات تشدیدکننده‌ای که ممکن است روسیه را تحریک کند، مانع شود، اما بلینیکن پیشنهاد کرد که اوکراین باید اجازه داشته باشد از سلاح‌های آمریکایی برای حمله به داخل روسیه برای کاهش خطوط تدارکاتی به جبهه استفاده کند.
دولت آمریکا در حال تغییر موضع خود در قبال اوکراین است و برای بدترین سناریویی آماده می‌شود که می‌تواند به یک تراژدی برای اوکراین منجر شود و به امیدهای رئیس‌جمهور بایدن برای انتخاب مجدد پایان دهد.
این تغییر ممکن است تغییر به سمت یک سیاست تهاجمی‌تر را توضیح دهد، زیرا بلینکن پیشنهاد می‌کند که اوکراین باید در مورد نحوه هدایت جنگ تصمیم‌گیری کند.
با این حال، دولت همچنین بر مدیریت جزئی هدایت اسرائیل(رژیم صهیونیستی) در جنگ غزه تمرکز دارد.
بایدن و آستین اشاره کردند که اگر این کشور عملیاتی را در رفح، جایی که نیروهای حماس در آن مستقر هستند، آغاز کند، از ارسال تسلیحات برای اسرائیل خودداری خواهد کرد.
دولت تلاش کرده است تا تهدید را اصلاح کند، اما پیام اصلی بدون تغییر باقی می‌ماند، زیرا آن‌ها نمی‌خواهند اسرائیل نیروی نظامی باقیمانده حماس را از بین ببرد.
دولت ممکن است به حماس یک تضمین امنیتی برای جلب نظر رأی‌دهندگان عرب آمریکایی و حفظ آرای کالج انتخاباتی میشیگان ارائه دهد.
با این حال، این محاسبه سیاسی داخلی کافی نیست، زیرا احتمالاً سایر رأی‌دهندگان حامی اسرائیل(رژیم صهیونیستی) را از خود دور می‌کند.
دولت همچنان به نسخه‌ای از سیاست نزدیکی با ایران در دوران اوباما متعهد است که شامل حفاظت از دارایی‌های ایران، حماس در غزه و حزب‌الله لبنان می‌شود؛
بنابراین، مماشات غیرمستقیم ایران از طریق سیاست حماس مهم‌تر از دستیابی به امنیت اسرائیل به نظر می‌رسد.
سیاست دولت بایدن برای مماشات با ایران مغایر با منافع ملی آمریکا است و به امتناع از اجرای تحریم‌ها منجر شده است که به حکومت اجازه می‌دهد نیروهای نیابتی خود را تقویت کند.
این امر همچنین منجر به فشار برای ایجاد یک کشور فلسطینی شده است که منجر به ایجاد یک دست نشانده ایرانی دیگر به نام حماس می‌شود.
با این حال، بعید است که این طرح موفق شود، زیرا کشورهای سنی میانه‌رو اگر به‌عنوان وسیله‌ای برای حماس و تلاش تهران برای کسب قدرت عمل کنند، برای تشکیل یک کشور فلسطینی فشار نمی‌آورند.
علاوه بر این، اسرائیل(رژیم صهیونیستی) همچنان مهم است و رهبری آن، از جمله رقبای نتانیاهو، به نظر می‌رسد متعهد به تضعیف حماس هستند. دستور کار مماشات که توسط دولت بایدن ترویج می‌شود، با مقاومت منطقه‌ای مواجه شده و بعید است که اجرا شود.