بهگزارش مرکز مطالعات سورین،نشریه تایمز آسیای میانه در گزارش تازه خود اعلام کرد:در مقابل سکوت کشورهای آسیای میانه و همچنین عدم موضع هماهنگ آنها در مورد ساخت کانال قوش تپه در شمال افغانستان، طالبان با اعتماد به نفس روزافزون و بدون توجه به ایجاد موقعیت نامتناسب برای همسایگان خود، این پروژه را پیش میبرند.
در ماه اکتبر گذشته، «عبدالسلام حنفی» -معاون نخستوزیر افغانستان- در مراسم آغاز فاز دوم ساخت این کانال، قوش تپه را «یکی از مهمترین پروژههای عمرانی افغانستان» خواند که تحقق آن باید مسیر را هموار کند.
بحث در مورد منطق اقتصادی کانال فایدهای ندارد؛ مانند دیگر اقدامات عملی طالبان در حوزه آب و انرژی، برای افغانستان که 90 درصد جمعیت آن در زراعت اشتغال دارند، بدون شک تأمین آب یک کار حیاتی است.
بر اساس گزارش سازمان ملل متحد، طی چهار دهه گذشته، بیابانزایی بیش از 75 درصد از مساحت کل اراضی شمال، غرب و جنوب کشور را تحت تأثیر قرار داده است و پوشش گیاهی مراتع را کاهش داده، تخریب زمین را تسریع کرده و محصولات را تحت تأثیر قرار داده است.
با این حال، این معضل اجتماعی_محیطی منافع تمام مردم آسیای میانه را که از نظر جغرافیایی شمال افغانستان را در برمیگیرد، تحت تأثیر قرار میدهد.
این امر بهعنوان یک نیاز عینی برای توسعه است و حل آن مستلزم تلاش مشترک همه کشورهای منطقه است که در حال حاضر در آستانه یک بحران جدی آب قرار دارد و زندگی میلیونها نفر را تهدید میکند.
بهطور کلی، طالبان بر صراحت خود در مورد مدیریت آب فرامرزی تأکید کرده است، اما تاکنون این مسائل تنها در حد حرف بوده است.
آنها بیشتر به خاطر مسائل سیاسی پیرامون به رسمیت شناخته شدن بینالمللی انگیزه دارند.
به همین دلیل برای آنها مهم است که در رویدادهای جهانی مانند کنفرانسهای تغییرات آب و هوایی سازمان ملل متحد شرکت کنند، اما هنوز در هیچ گفتگوی آب و هوایی شرکت داده نشده و امیدواریم که نمایندگان افغانستان به کنفرانس تغییر اقلیم سازمان ملل متحد در باکو دعوت شوند، بهویژه که یکی از موضوعات کلیدی این مجمع «تقسیم عادلانه انرژی» خواهد بود.
اگرچه مقامات کابل در تقسیمات آبی با ایران موفقیتهایی داشتهاند، اما نمیتوان همین موضوع را در مورد آسیای میانه صادق دانست.
این مسئله بهوضوح ناشی از این واقعیت است که پنج جمهوری آسیای میانه در مورد آبهای فرامرزی با افغانستان موضع واحدی اتخاذ نکردهاند و افغانستان نیز از این فرصت استفاده کرده است تا در مورد کانال قوش تپه مانعی نداشته باشد.
افغانستان عضو توافقنامه آسیای میانه در زمینه همکاری، مدیریت مشترک در استفاده و حفاظت از منابع آب نیست.
در آن زمان، کشورهای آسیای میانه به شوروی برای تنظیم تقسیم آب متکی بودند و افغانستان در هیچ معاهدهای مشارکت نداشت.
پروژه قوش تپه، «پروژه غرور و افتخار ملی» افغانستان است و از اهمیت استراتژیک بالایی برخوردار است اما ممکن است بر کشورهای آسیای میانه تأثیر منفی بگذارد.
تئوریهای سیاسی حاکی از آن است که مخالفان طالبان ممکن است مناطق حاصلخیز در امتداد کانال را از طریق داعش محل استقرار تروریستها کنند.
نسخههای ضدغربی نشان میدهند که آمریکا ممکن است این پروژه را برای به دست آوردن نفوذ در آسیای میانه و ممانعت در منافع چین تأمین مالی کند.
با وجود این تهدیدها، کشورهای آسیای میانه در حال حاضر بهصورت دوجانبه با افغانستان کار میکنند و هیچ نتیجهای نیز نگرفتند.
طالبان باید درک کند که آب نباید موضوع چانهزنی باشد و کشورهای آسیای میانه میتوانند بهعنوان یک جبهه متحد برای حفاظت از منافع خود عمل کنند.
کشورهای آسیای میانه به این نتیجه رسیدهاند که به هر نحوی کانال قوش تپه به بهرهبرداری میرسد و در آینده سوابق جدیدی برای استفاده از آب در مرز طولانی با افغانستان به وجود خواهد آمد.
این مهم است که این پروژه و پروژههای دیگر در این حوزه چگونه به نتیجه خواهند رسید. مشخص نیست که آیا بستر کانال پوشش داده خواهد شد و از هدررفت قابلتوجه آب جلوگیری میکند و یا استانداردهای فنی رعایت خواهد شد و سیستم سرویسدهی به ساختار پیچیده این کانال بهخوبی خواهد رسید یا نه. تمام این موارد بر نگرانی و ضرورت همکاری بین افغانستان و کشورهای آسیای میانه میافزاید.
آب موضوعی برای تصمیمگیریهای مشترک و مسئولانه است. همانطور که خود طالبان ادعا میکند، کانال قوش تپه ممکن است درواقع نقطه شروعی برای توسعه روابط همجواری بر اساس احترام متقابل باشد.
در همین حال، کشورهای آسیای میانه نیازی به ایجاد یک نهاد جدید برای گفتوگو با کابل ندارند.
هیچ چیز مانع از پیوستن افغانستان به این آسیای میانه در مسائل آب نیست و آنان میتوانند افغانستان را مستقیماً در این موضوع دخیل کنند.
برای شروع، افغانستان میتواند در کمیسیون بین کشوری برای هماهنگی آب [ICWC] که تنها نهاد آسیای میانه است که مجاز به اتخاذ تصمیمات الزامآور در مورد مسائل جاری و آتی تخصیص و استفاده از آب بین کشوری است، وضعیت ناظر را داشته باشد.
راه دیگری برای طالبان وجود ندارد که بخواهد در مورد این پروژه تصمیم بگیرد، زیرا در مورد استفاده مشترک از آب آسیای میانه نمایندگی دارد و در حال گسترش آن به نفع کشور و آبادی زمینهایش است.