بهگزارش مرکز مطالعات سورین، روزنامه نیویورک پست در مقالهای بهقلم «نیل فرگوسن» نوشت: برای هر کسی که در جذب کند است، «ولادیمیر پوتین» و «کیم جونگ اون» روسای جمهور روسیه و کره شمالی، روز چهارشنبه در پیونگیانگ نمایش مثمر ثمری ارائه کردند.
یک سال پیش، من هشدار دادم که «محور خصومت» (شامل کشورهای روسیه، چین، ایران و کره شمالی) جدید در حال شکلگیری است.
حالا شما منظور من را متوجه شدید.
کیم از پوتین یک پذیرایی قدیمی در دهه 1930 با پرچمهای بزرگ، فرشهای قرمز و کودکانی که سیر و راضی شده بودند، ترتیب داد.
دو طرف قراردادی را امضا کردند که در آن متعهد به کمک متقابل در صورت «تجاوز» به هر یک از کشورها میشوند.
پوتین به «توسعه همکاریهای نظامی-فنی» اشاره کرد، حداقل کاری که میتواند در ازای دهها موشک بالستیک و 11 هزار کانتینر حمل مهمات که (طبق اطلاعات آمریکا) کیم برای ادامه تجاوز روسیه به اوکراین فرستاده است انجام دهد.
کیم جونگ اون یکی از اعضای جدید «محور خصومت» است که سه هفته قبل از حمله روسیه به اوکراین در پکن شکل گرفت.
این دو دیکتاتور بار دیگر در ماه مارس سال 2023 با یکدیگر ملاقات کردند و در مورد وضعیت فعلی امور و تلاش جمعی برای تغییر بحث کردند
. چهارمین عضو، جمهوری اسلامی ایران به رهبری ]آیتالله[ خامنهای است. پس از قتلعام حماس در اسرائیل در 7 اکتبر، چین در سازمان ملل و در رسانههای اجتماعی از جمله تیک تاک طرف فلسطینی را گرفته است. چین نیز بزرگترین خریدار صادرات نفت ایران است.
در همین حال، روسها پهپادهایی از ایرانیها و مقادیر زیادی سختافزار دو منظوره از چین میخرند.
البته این محور با ترجیح جو بایدن برای «کاهش تنش» بر بازدارندگی تقویت شده است.
دولت بایدن که نتوانست جلوی طالبان در افغانستان (در سال 2021)، روسها در اروپای شرقی (2022) و ایرانیها و نیروهای نیابتی آنها در غربآسیا (2023) را بگیرد، اکنون به طرز نگرانکنندهای به نظر میرسد که میتواند این روند را در خاور دور تکرار کند.
جنگطلبان امنیت ملی جمهوریخواه مانند متیو پاتینگر و مایک گلگر شکایت دارند که سیاست بایدن بهتر از تنشزدایی دهه 1970 نیست، زیرا (آنها استدلال میکنند) نتوانست اتحاد جماهیر شوروی را از تجاوز در سراسر آنچه که در آن زمان جهان سوم نامیده میشد باز دارد.
رابرت اوبراین، مشاور امنیت ملی دونالد ترامپ، از کمبود تجهیزات مدرن، آموزش، بودجه تعمیر و نگهداری و زیرساختهای عقبافتاده ارتش آمریکا انتقاد کرده است.
راجر ویکر، خط جدید جمهوری خواهان این است که زمان آن فرا رسیده است که آمریکا با محور، مقاومت کند و نباید رقابت با چین را مدیریت کند، بلکه باید در آن پیروز شود.
پاتینگر و گلگر عقیده داشتند که یک رژیم توتالیتر که مرتکب نسلکشی، دامن زدن به درگیری و تهدید جنگ میشود، هرگز شریک قابلاعتمادی نخواهد بود.
در پاسخ، لیبرالهای سیاست خارجی استدلال میکنند که برای آمریکا، بهویژه در قبال چین، خطرناکتر است.
آرن وستاد، مورخ دانشگاه ییل هشدار میدهد که «چین [در حال] برنامهریزی نظامی برای به تایوان حمله است و جنگی را بین چین و آمریکا ایجاد کرد، همانطور که طرح شلیفن به جنگ بین آلمان و انگلیس کمک کرد».
وجه مشترک منتقدان بایدن این است که معتقدند آمریکا باید بازی نظامی خود را تقویت کند.
همانطور که خود اوبراین اعتراف میکند، حتی اگر ترامپ در ماه نوامبر پیروز شود، «افزایش بزرگ هزینههای دفاعی بعید است».
در حال حاضر در سال جاری، پرداختهای بهره برای بدهی فدرال از بودجه دفاعی فراتر خواهد رفت.
بر اساس تنها قانون تاریخ که من تا به حال کشف کردهام، هر قدرت بزرگی که بیشتر از خدمات مسلحانه خود برای پرداخت بدهی هزینه میکند، برای مدت طولانی عالی نمیماند.
هنگامی که آمریکا دسترسی خود را به پیچیدهترین نیمههادیها محدود میکند، چین با شکست مواجه میشود، اما مشخص نیست که این شکستها موقتی باشند.
همانطور که اریک اشمیت، رئیس سابق گوگل گفته است: «در حال حاضر، آمریکا همچنان پیشتاز [در هوش مصنوعی] است؛ اما چین در بسیاری از زمینهها عقبنشینی کرده و در سایر زمینهها هم پیشروی کرده است.»
در پنج سال گذشته، بهعنوان مثال، چین کمتر از نیمی از مقالات تحقیقاتی پربرخورد جهان را در مورد موتورهای هواپیماهای پیشرفته، از جمله مافوق صوت، تولید کرده است.
این مسئله باید همه آمریکاییهای باهوش را مورد توجه قرار دهد.
زیرا اگر چین نه تنها در حال عقبنشینی باشد، بلکه در برخی زمینههای کلیدی فناوری دفاعی از آمریکا پیشی گرفته باشد، هیچچیز خطرناکتر از جنگ ویرانکننده با چین به این زودی نخواهد بود.
این واقعیت سختی است که در چند بازی جنگی آشکار شده که در چنین جنگی، آمریکا سلاحهای کلیدی مانند موشکهای ضد کشتی دوربرد را در عرض یک هفته تمام خواهد کرد.