بهگزارش مرکز مطالعات سورین، شبکه خبری سیانان در مطلب تازه خود «بردلنون» نوشت: یک اندیشکده برجسته هشدار میدهد که ارتش چین میتواند تایوان را منزوی، اقتصاد آن را فلج و این جزیره دموکراتیک را بدون شلیک گلوله تسلیم اراده حزب کمونیست حاکم پکن کند.
ترس از اینکه حزب کمونیست ممکن است به وعده خود مبنی بر اینکه روزی کنترل تایوان را در صورت لزوم به زور در دست بگیرد عمل کند، در سالهای اخیر با اقدامات ستیزهجویانه روزافزون شی جین پینگ، رهبر چین در قبال این جزیره خودگردان تشدید شده است.
امتناع چین از محکوم کردن تهاجم روسیه به اوکراین تنها بر این ترس افزوده است.
در چنین سناریویی، تحلیلگران و استراتژیستهای نظامی مدتهاست که بر دو گزینه کلیدی در دسترس چین تمرکز کردهاند، تهاجم در مقیاس کامل یا محاصره نظامی.
اما مرکز مطالعات استراتژیک و بینالمللی [CSIS]، یک اندیشکده در واشنگتن، هشدار میدهد که راه سومی نیز وجود دارد، راهی که مقابله با آن را برای آمریکا و دیگر دموکراسیهای همفکر آن سختتر میکند: قرنطینه.
با استفاده از تاکتیکهای «منطقه خاکستری» یعنی اقداماتی درست زیر آنچه ممکن است اقدامات جنگی تلقی شود، گارد ساحلی چین، شبههنظامیان دریایی آن و آژانسهای مختلف پلیس و ایمنی دریایی میتوانند قرنطینه کامل یا جزئی تایوان را آغاز و احتمالاً دسترسی را قطع کنند.
«بانی لین» «برایان هارت» متیو فونیوله، سامانتا لو و ترولی تینزلی، نویسندگان مینویسند که اجزای دریایی، هوایی و زمینی ارتش آزادیبخش خلق [PLA]، بزرگترین نیروی نظامی جهان، ممکن است تنها نقشهای کمکی و پشتیبانی ایفا کنند.
چین در سالهای اخیر فشارها را بر تایوان بهطور قابلتوجهی افزایش داده است و نگرانیهایی را در مورد اینکه تنشها میتواند به درگیری آشکار تبدیل شود، افزایش داده است.
توجه زیادی به تهدید تهاجم شده است، اما پکن علاوه بر تهاجم، گزینههایی برای اجبار، مجازات یا الحاق تایوان دارد.
در اوایل ماه جاری در نشست دفاعی گفتوگوی شانگری لا در سنگاپور، دریاسالار دونگ جون، وزیر دفاع چین، به کسانی که از هرگونه اقدام برای استقلال تایوان حمایت میکنند، هشدار داد که «در نهایت به خود ویرانگری خواهند رسید».
دونگ که از طریق یک مترجم صحبت میکرد، گفت: «ما اقدامات قاطعانهای را برای مهار استقلال تایوان انجام خواهیم داد و مطمئن خواهیم شد که چنین توطئهای هرگز موفق نخواهد شد.»
تشدید تاکتیکهای منطقه خاکستری چین در این هفته با درگیری کشتیهای گارد ساحلی چین با قایقهای نیروی دریایی فیلیپین در دریای چین جنوبی آشکار شد.
ویدئوها نشان میدهد که نیروهای پکن فیلیپینیها را با تبر و سایر سلاحهای تیغهدار تهدید میکنند و مانیل میگوید یکی از سربازانش انگشت شست خود را در برخوردی به تحریک چین از دست داده است.
سطح خشونت نسبت به درگیریهای قبلی در نزدیکی توماس شول دوم، جایی که فیلیپین پاسگاهی بر روی یک کشتی جنگی ساحلی در آبهایی دارد که پکن و مانیل ادعای مالکیت آن را دارند، گام بزرگی بود.
بهطور مشابه، ارعاب نظامی و اقتصادی پکن از تایوان، یک اقتصاد بسیار توسعهیافته با بازار آزاد، در دوران شی جینپینگ بسیار بارزتر شده است.
حزب حاکم کمونیست چین، بهرغم اینکه هرگز آن را کنترل نکرده، ادعا میکند که این جزیره متعلق به این کشور است و متعهد شده که در صورت لزوم با زور با آن متحد شود.
اما گزارش مرکز مطالعات استراتژیک و بینالمللی میگوید پکن گزینههای قوی دارد که نه تنها میتواند ارتش آزادیبخش خلق را از جنگ دور نگه دارد، بلکه میتواند در واقع دموکراسی جزیره یا حامیان آن مانند آمریکا را در نقش آغازگر درگیری نظامی برای حفظ خودمختاری تایوان قرار دهد.
تحلیلگران خارجی که گزارش مرکز مطالعات استراتژیک و بینالمللی را بررسی و با سیانان صحبت کردند، آن را قابل قبول دانستند؛ اما آنها همچنین شک و تردیدهای مهمی در مورد چگونگی انجام همهچیز داشتند.
برخی اشاره کردند که چگونه اقتصاد لزوماً به نفع پکن نیست.
«کارل شوستر» مدیر سابق عملیات در مرکز اطلاعات مشترک فرماندهی اقیانوس آرام آمریکا، گفت: «حفظ قرنطینه پرهزینه و زمانبر خواهد بود».
شوستر میگوید: «تایپه در کمتر از 60 روز تسلیم نمیشود.» آیا پکن میتواند تلاشها و واکنشهای احتمالی بینالمللی را تا این مدت ادامه دهد؟
کارشناسان هشدار میدهند که تلاشها برای برهم زدن وضعیت موجود در سراسر تنگه تایوان میتواند تجارت خارجی پکن را بیشتر کاهش دهد.
«آلسیو پاتالانو» استاد جنگ و استراتژی در کالج کینگ در لندن، به چالشهایی اشاره میکند که حزب کمونیست چین در حال حاضر با اقتصادی مواجه شده که همچنان در تلاش برای بهبودی از انزوای کروناست که شاهد کاهش نرخ رشد و محدودیتهای تجاری جدید، مانند تعرفهها بر روی صادرات خودروهای برقی بوده است.
تایوان و چین نیز از نظر اقتصادی عمیقاً در هم تنیده هستند. به گفته وزارت امور اقتصادی تایوان، سال گذشته 35 درصد از صادرات جزیره به سرزمین اصلی چین رفت که بیشتر آنها مدارهای مجتمع، سلولهای خورشیدی و قطعات الکترونیکی بودند.