بهگزارش مرکز مطالعات سورین، وبگاه بسا در گزارشی بهقلم «گلا وسادزه» نوشت: مردم بسته به انتظارات خود نسبت به رویدادها واکنش نشان میدهند و این در مورد سیاست بسیار صدق میکند.
در گرجستان، بهرغم استانداردهای زندگی متوسط و احترام به حقوق و آزادیهای شهروندان، اکثریت مردم بهبود استانداردهای زندگی و توسعه کشور خود را با یکپارچگی اروپایی مرتبط میدانند.
در ماه آوریل، حزب حاکم لایحهای را با عنوان «عوامل خارجی» ارائه کرد که غیرمنطقی به نظر میرسید. این موضوع منجر به اعتراضات گستردهای شد که در تاریخ گرجستان بیسابقه بود.
سؤال این است که چرا این موضوع به کانون اصلی سیاست گرجستان تبدیل شده است.
«بیدزینا ایوانیشویلی» بنیانگذار و رئیس افتخاری حزب رویای گرجستان گفت که قبل از تسلطش بر کشور، گرجستان از خارج اداره میشد و یک حزب خاص میخواست گرجستان را نابود کند و اتحادیه اروپا به گرجستان علاقهای ندارد.
ایوانیشویلی و حزبش میخواهند برای همیشه حکومت کنند و این با مسیری که اروپا نیاز دارد ناسازگار است.
حکومت برای همیشه غیرممکن است، اما بهسختی کسی از اطرافیان ایوانیشویلی جرئت یادآوری این موضوع را به او دارد.
در واقع، باید دلیل موجه دیگری وجود داشته باشد که او مجبور به ترک منطقه امن خود شده است و این دلیل فقط میتواند مسکو باشد.
از نظر تاریخی، گرجستان همیشه برای مسکو مشکلساز بوده است. گرجستان با وجود رشوه دادن به نخبگان، کانون مقاومت در برابر امپراتوری باقی ماند.
گرجستان کریدور شرق به غرب را مسدود میکند و روسیه و ایران را دور میکند، بنابراین روسیه همیشه بهدنبال کنترل سیاسی آن بوده است.
در اوایل دهه نود، روسیه نتوانست گرجستان را به کشورهای تحت کنترل خود ملحق کند. به لطف نفوذ بینالمللی ادوارد شواردنادزه، آمریکا و اروپا این طرحها را خنثی کردند، اما گرجستان بهطور موقت تحت نفوذ روسیه قرار گرفت.
مسکو بعدها سعی کرد با ساکاشویلی رهبر بعدی گرجستان در مواردی مذاکره کند که مهمترین آنان عدم خروج نیروهای روسی از پایگاههای باتومی، آخالکلکی و وازیانی بود.
این به معنای از دست دادن حضور نظامی روسیه در بخش غربی قفقاز جنوبی و ایجاد کریدورهای حمل و نقل برای منابع انرژی از طریق آذربایجان و آسیای میانه بود که دیگر دست روسیه در کنترل قدرت انرژی کوتاه میشد.
روسیه همچنین خواستار خرید خط لوله شمال به جنوب شد که گاز را به گرجستان و ارمنستان منتقل میکرد.
خرید این خط لوله به مسکو این فرصت را داد تا پروژه انتقال گاز خود به ترکیه را نهایی کند.
این امر وابستگی گرجستان به گاز روسیه را افزایش داده و مانع از پروژه باکو-تفلیس-جیهان و نیز انتقال منابع انرژی از آسیای میانه با دور زدن روسیه میشود.
از زمان انقلاب انتخاباتی سال 2012، روسیه خود را به رفع انجماد روابط تجاری با گرجستان و برخی عملیاتهای سازنده محدود کرده است، اما پس از فوریه 2024، روسیه خود را تحت تحریم دید و از نظر لجستیکی از غرب منزوی شد.
در چنین شرایطی، توسعه یک اکوسیستم لجستیک مستقل، بهویژه در قفقاز جنوبی که دسترسی به غربآسیا و مدیترانه را فراهم میکند، برای مسکو حیاتی شده بود.
کاهش نفوذ روسیه در آذربایجان پس از پایان مناقشه قرهباغ و افکار عمومی منفی ارمنستان به چالش بزرگی برای مسکو تبدیل شد. در این شرایط، گرجستان به منطقهای کلیدی تبدیل شده بود که میتواند نفوذ روسیه را بازگرداند.
فدراسیون روسیه در حال حاضر شروع به بازگرداندن نفوذ خود در گرجستان از طریق شکلگیری بحران سیاسی ناشی از مقامات گرجستان کرده است.
این امر منجر به افزایش تنش بین تفلیس و متحدان غربی آن شده است و مسکو فعالانه از این وضعیت سوء استفاده میکند.
اهداف کوتاهمدت روسیه شامل ایجاد این توهم در اذهان مقامات گرجستان از طریق متحدان خود در غرب (مجارستان، اسلواکی) مبنی بر این است که غرب روابط خود را با گرجستان قطع نمیکند و افکار عمومی را به این باور سوق میدهد که میتوان اروپایی ماند و با روسیه نیز دوست باشند.
گسترش همکاری تجاری و اقتصادی بین روسیه و گرجستان در چارچوب اکوسیستم بقای روسیه در شرایط تحریم را تضمین میکند و توسعه طرحهای تجاری و مالی غرب با گرجستان به روسیه نیز کمک میکند.
مشارکت شرکتهای روسی در پروژههای زیربنایی بزرگ بهویژه در بخش حمل و نقل و انرژی بیشتر میشود؛ افزایش حضور سرمایه روسیه در گرجستان بهنفع آنان نیز خواهد بود و با تغییر روایت جریان اصلی رسانههای گرجستان و افکار عمومی در مورد جنگ اوکراین، روسیه اعتماد گرجستان را جلب میکند.
رفع سندروم بیزاری از روسیه، از طریق شکلگیری تصویر دشمن در میان گرجیها بر اساس ترک هراسی و اسلام هراسی، با تکیه بر نمایندگان خاص کلیسای ارتدوکس گرجستان یکی از این شیوهها است.
اهداف نظامی، اقتصادی، تجاری و فرهنگی بسیار دیگری در پس نیات روسیه وجود دارد که با گذشت زمان بزرگتر و برجستهتر میشوند و در نهایت با کمی صبر به مرحله نهایی خود میرسند.
روسیه مدتهاست که در حال توسعه برنامههایی برای تقویت نفوذ خود در گرجستان است و امروز آنها به تحقق نزدیک شدهاند. هدف اصلی، تقویت نفوذ روسیه در این کشور است و اینکه روسیه چگونه ایوانیشویلی را وادار به انجام آن میکند واقعاً مهم نیست.
گرجستان تحت نفوذ روسیه قرار گرفته است، اگرچه این امر از نظر فنی رسمی نیست، اما واکنش غرب نیز آسیبزا بوده و پیشبینی در چنین شرایطی دشوار است.
اعتراضات حتی پس از انتخابات نیز ادامه خواهد داشت و یک آینده نامشخص پیش روی ما است.