بهگزارش مرکز مطالعات سورین، وبگاه کتیکو در مطلب تازه خود بهقلم «جردن فینست» نوشت: هند و روسیه شراکت جدیدی را اعلام کردهاند که سیستمهای پرداخت مربوطه آنها، ارز هند و روسیه را یکپارچه میکند تا امکان انجام تراکنشهای بینمرزی یکپارچه بدون نیاز به تغییر به دلار آمریکا را فراهم کند.
این همکاری پس از سفر نارندرا مودی، نخستوزیر هند به مسکو انجام خواهد شد. جایی که آنها اتحادها و توافقات تجاری جدیدی را ایجاد میکنند و هدف این است که تا سال 2030 به گردش تجاری 100 میلیارددلاری بین روسیه و هند برسند.
انتظار میرود استفاده از سیستمهای پرداخت داخلی و ارزهای محلی به نفع کشورها باشد، زیرا به آنها اجازه میدهد میلیونها دلار در نرخ ارز پسانداز کنند و از دلار آمریکا دور شوند و به تقویت ارزهای محلی و اقتصادشان کمک کنند.
«آندری کوستین» مدیرعامل بانک VTB روسیه، گفت: «کشورهای بریکس باید سیستم تسویهحساب خود را ایجاد کنند که شامل جنوب جهانی باشد تا آنها را قادر سازد که معاملات را با ارزهای ملی خود انجام دهند نه با دلار آمریکا.»
درحالیکه بسیاری از تحلیلگران ادعا میکنند که تهدید دلارزدایی یک ادعای پوچ است، اما غیرقابلانکار است اگر نگوییم در صورتی که کشورهای بریکس استفاده از سیستمهای پرداخت محلی و ملی برای تجارت را افزایش دهند، استفاده از دلار آمریکا در معاملات بهطور قابلتوجهی کاهش مییابد.
بخشهای بانکی و مالی آمریکا میتوانند بیشترین ضربه را از دورشدن بریکس از دلار ببینند، این موضوع منجر به تغییر در بازارهای فارکس میشود و جفتارزهای جدید افزایش مییابد و دلار را تضعیف میکند.
سیستم مالی گستردهتر آمریکا نیز میتواند تحتتأثیر قرار گیرد، زیرا کاهش استفاده از دلار در سراسر جهان منجر به بازگشت این سرمایهها به سواحل آمریکا میشود و احتمالاً تورم را حتی بیشتر افزایش میدهد که این امر ضرری بر جیب آمریکاییها خواهد داشت.
بر اساس گزارش مرکز ژئواکونومیکس شورای آتلانتیک، نقش دلار بهعنوان ارز ذخیره اولیه جهانی در کوتاهمدت و میانمدت امن است.
دلار همچنان بر ذخایر خارجی، صورتحسابهای تجاری و معاملات ارزی در سطح جهان تسلط دارد و رقبای بالقوه مانند یورو، توانایی محدودی برای به چالش کشیدن آن در آینده نزدیک دارند.
اعضای بریکس توجه خود را از یک ارز مشترک و به سمت سیستمهای پرداخت فرامرزی جدید معطوف کردهاند و چین با سرعتبخشیدن به توسعه سیستم پرداخت بینبانکی فرامرزی (CIPS) و یک مکانیسم تسویه منحصر به فرد این تلاش را مدیریت میکند.
سیستم پرداخت بینبانکی فرامرزی بین تاریخ ژوئن 2023 و می 2024، 62 شرکتکننده دیگری اضافه کرد و اکنون شامل 142 شرکتکننده اصلی و 1 هزار و 394 شرکتکننده فرعی است.
SWIFT با بیش از 11 هزار بانک متصل همچنان بازیکن غالب است. در حالی که مذاکرات پیرامون سیستم پرداخت درون بریکس در مراحل اولیه است، اعضا به توافقات دوجانبه و چندجانبه با یکدیگر دست یافتهاند که بر روی ارز دیجیتال بانک مرکزی عمده فروشی فرامرزی (CBDC) و قراردادهای سوآپ ارز تمرکز دارد.
این قراردادها ممکن است در طول زمان مبنایی برای یک پلت فرم مبادله ارز باشد.
طلا، برنده واقعی بحث دلارزدایی بوده است، زیرا همه اعضای بریکس ذخایر طلای خود را با نرخی سریعتر از سایر نقاط جهان از سال 2018 افزایش دادهاند.
تقریباً یک سوم کل بانکهای مرکزی قصد دارند ذخایر طلای خود را در سال آینده افزایش دهند. یورو بهعنوان یک ارز ذخیره جذاب در حال تضعیف است و کسانی که بهدنبال کاهش ریسک به دور از دلار هستند به طلا روی آوردهاند.
به گفته مایک پمپئو، وزیر امور خارجه سابق آمریکا، تهدید واقعی برای برتری دلار، رشد ناپایدار بدهی ملی آمریکا است.
گزارش اخیر دفتر بودجه کنگره (CBO) تخمین میزند که کسری بودجه امسال 2 تریلیون دلار خواهد بود و بدهی ملی در 10 سال به 122 درصد تولید ناخالص داخلی خواهد رسید.
دونالد ترامپ، رئیسجمهور احتمالی آمریکا هشدار داده است که دولت فدرال نسلهای آینده را با بدهیهای عظیمی بر دوش میکشد که غلبه بر آن دشوار خواهد بود.
این بدهی پیامدهای جدی از جمله افزایش تورم و نرخ بهره بالاتر را به همراه دارد که میتواند سرمایهگذاری خصوصی و نرخ رشد اقتصادی را کاهش دهد.
ترکیب این عوامل میتواند ارزش دلار آمریکا را در بلندمدت تضعیف کند و به نفع دشمنان آمریکا در پکن، مسکو و تهران باشد.
افزایش هزینه خدمات بدهی یکی دیگر از عوامل کلیدی است. هر دلار بدهی جدید منابع گرانبهایی را از بین میبرد که بهتر میتوان از آنها برای قوی نگهداشتن کشور یا نگهداشتن آن در دست مردم آمریکا استفاده کرد.
پمپئو تأکید کرد که مخارج استحقاقی منبع اصلی مشکل است. او از طرح فعلی برای افزایش 5 تریلیون دلاری مالیات عقبنشینی کرد.
زیرا بار مالیاتی، تولید ناخالص داخلی آمریکا را بالای 20 درصد قرار میدهد. با این حال پمپئو پیشنهاد کرد که بحران بدهی ملی نباید سرنوشت ساز باشد، زیرا راههایی برای کاهش هزینههای استحقاقی بدون دست زدن به تامین اجتماعی وجود دارد. اینها شامل لغو وام دانشجویی بایدن، برچیده شدن قانون کاهش تورم و توقف روش ارائه مراقبتهای بهداشتی با بودجه مالیاتدهندگان به مهاجران است.