بهگزارش مرکز مطالعات سورین، وبگاه ایندیپندنت در گزارش تازه خود اعلام کرد: ادامه جنگ اسرائیل(رژیم صهیونیستی) در نوار غزه به شعلهور شدن تنشهای منطقهای در غربآسیا منجر شد.
در ژانویه گذشته، شبههنظامیان وفادار به جمهوری اسلامی در عراق، پس از دو سال وقفه، حملاتشان به نیروهای آمریکایی را از سر گرفتند و سه سرباز را کشتند.
در عین حال، حوثیهای یمن به تهدید خطوط کشتیرانی بینالمللی در دریای سرخ موفق شدند. از سوی دیگر، درگیری حزبالله و اسرائيل رژیم صهیونیستی در جنوب لبنان، منطقه را در آستانه جنگی گسترده و ویرانگر قرار داد.
سپس ترور فواد شکر، بلندپایهترین رهبر نظامی حزبالله، در بیروت و ترور اسماعیل هنیه، رئیس دفتر سیاسی حماس، در تهران، درگیری را وارد مرحله خطرناکتری کرد.
اکنون بیم آن میرود که کشمکش جاری در منطقه به جنگی گسترده و خونین بدل شود و حتی پای آمریکا را به یک جنگ تمامعیار و علنی در منطقه بکشاند.
رویکرد جمهوری اسلامی و حزبالله نشان داده است که بهرغم اقدامهای تحریکآمیز اسرائیل، نظام ایران و گروه نیابتیاش در لبنان ترجیح میدهند از درگیری مستقیم با دولت یهود اجتناب کنند.
برای مثال، جمهوری اسلامی حمله به ساختمان مجاور سفارت خود در دمشق را، که به کشته شدن یکی از فرماندهان ارشد سپاه پاسداران منجر شد، تشدید تنش بزرگی تلقی کرد.
اما پس از شلیک دهها موشک و پهپاد به سمت اسرائيل رژیم صهیونیستی ، که بیشتر آنها رهگیری شد، دست از تشدید تنش برداشت.
حزبالله لبنان هم، به تبعیت از جمهوری اسلامی، همواره بهدنبال محدود کردن درگیری بوده است، حتی زمانی که اسرائيل رژیم صهیونیستی شخصیتهای برجسته و فرماندهان ارشد آن را هدف قرار داد و حملات هوایی را در عمق خاک لبنان انجام داد.
با این حال، از اکتبر ۲۰۲۳ تا ژوئن ۲۰۲۴، اسرائیل حدود ۸۳ درصد از حملات برونمرزیاش را در لبنان انجام داده و بیش از ۹۰ هزار شهروند لبنانی را آواره کرده است. در مقابل، حملات حزبالله به شمال اسرائيل رژیم صهیونیستی نزدیک به ۶۰ هزار نفر را وادار به ترک خانههایشان کرد.
اکنون به نظر میرسد که هدف از حملات دردناک اخیر اسرائيل رژیم صهیونیستی و ترور فرماندهان ارشد حزبالله، تحریک این حزب به جنگ و یا کشاندن پای جمهوری اسلامی به یک رویارویی مستقیم است.
برخی از رهبران اسرائیل رژیم صهیونیستی معتقدند که تلآویو قادر به حذف کامل حزبالله است، در حالی که جنگ دو طرف نهتنها به کشته شدن دهها هزار نفر میانجامد، که بحران انسانی بزرگی را به همراه دارد.
با ورود اسرائيل رژیم صهیونیستی و حزبالله به میدان رویارویی فاجعه جنگ ۳۴ روزه سال ۲۰۰۶ بار دیگر تکرار و دهها هزار شهروند آمریکایی در لبنان اسیر خواهند شد.
حتی بهفرض اینکه اسرائیل رژیم صهیونیستی بتواند با یک حمله پیشگیرانه زرادخانه موشکی حزبالله را نابود کند، باز هم با چالش برخورد با یک گروه مسلح، که عمیقا در مناطق شهری مستقر شده و به شبکه گستردهای از تونلها مجهز است، مواجه خواهد شد.
علاوه برآن، اسرائیل رژیم صهیونیستی و آمریکا باید با حملات شبههنظامیان حوثی در یمن مقابله کنند.
در روز ۱۹ جولای گذشته، دولت حوثی مسئولیت حمله پهپادی به تلآویو، در نزدیکی سفارت آمریکا، را بر عهده گرفت.
در این حمله، یک غیرنظامی اسرائیلی کشته و ۱۰ نفر دیگر زخمی شدند. این نخستین باری بود که گروه حوثی با حمله مستقیم به تلآویو، اسرائیل را متحمل تلفات جانی کرد. در پاسخ به این حمله، اسرائيل بندر حدیده را، که تنها راه نجات جمعیت ۲۷ میلیون نفری یمن در شمال این کشور است، بمباران کرد. این حمله به کشته شدن 6 تن و زخمی شدن حدود ۹۰ نفر انجامید.
عمدهترین چالش فراروی رهبران آمریکا این است که جمهوری اسلامی و گروههای نیابتیاش نیروهای آمریکایی در منطقه را اهدافی قانونی برای انتقامجویی تلقی میکنند. در مقابل، واشنگتن نیز جمهوری اسلامی را که از گروههای نیابتیاش در منطقه حمایت همهجانبه میکند.
مسئول حملات حوثیها و گروههای شبههنظامی عراقی میداند، بهویژه اینکه گروههای مسلح عراقی، که از فوریه گذشته حمله به منافع آمریکا را متوقف کرده بودند، هدف قرار دادن پایگاههای این کشور را بار دیگر از سرگرفتهاند.
اگر حملات شبههنظامیان وفادار به جمهوری اسلامی به کشته شدن نیروهای آمریکایی و تشدید تنش منجر شود، دولت بایدن جز حمله متقابل چاره دیگری نخواهد داشت.
با این حال، وضعیت را نمیتوان در محدوده این ارزیابی تضمین کرد، زیرا با توجه به وخامت اوضاع، کوچکترین اشتباه محاسباتی میتواند به درگیری گسترده و کنترلناپذیری منجر شود.
بنابراین، بهترین راه برای جلوگیری از رفتن به سوی جنگی گسترده و ویرانگر این است که آمریکا دولت نتانیاهو را برای توقف جنگ و برقراری آتشبس در نوار غزه تحت فشار بگذارد و با این ابتکار، منطقه را از خطر درگیری نجات دهد.
هرچند انتخاب پزشکیان درمقام رئیسجمهور جدید جمهوری اسلامی اقدامی برای گشایش روابط با غرب و آمریکا تلقی میشد، اما ترور اسماعیل هنیه در نخستین روز کاری او همه چیز را دگرگون کرد.
اکنون جمهوری اسلامی جز دادن پاسخ به اسرائيل رژیم صهیونیستی چاره دیگری ندارد، اما ماهیت پاسخ و تصمیمگیری درباره آن کار پزشکیان نیست، بلکه رهبر جمهوری اسلامی و سپاه پاسداران درمورد آن تصمیم خواهند گرفت.
رهبر ایران با نشر پیامی در شبکههای اجتماعی نوشت: «وظیفه ماست که انتقام بگیریم» و دستور انتقام از اسرائيل را صادر کرد.
با این حال، به نظر میرسد که نتانیاهو قصد حرکت به سمت یک جنگ منطقهای را دارد و میکوشد پای جمهوری اسلامی ایران و حزبالله را به جنگ بکشاند.
به همین دلیل، در تلاشند تا بهگونهای به اسرائيل رژیم صهیونیستی پاسخ دهند که در معرض حملات تلافیجویانه و ویرانگر آن قرار نگیرند.
اکنون این پرسش مطرح میشود که آیا آمریکا قادر است تنش را مهار و از کشیده شدن پای منطقه به جنگی گسترده و تمامعیار جلوگیری کند؟
اگر اسرائيل (رژیم صهیونیستی) وارد جنگی همهجانبه با حزبالله یا رویارویی مستقیم با جمهوری اسلامی شود، واشنگتن ناگزیر به مداخله در جنگ میشود. به همین دلیل، دولت بایدن باید با استفاده از کلیه گزینههای ممکن اسرائيل(رژیم صهیونیستی) را به حرکت به سمت کاهش تنش سوق دهد.