بهگزارش مرکز مطالعات سورین، روزنامه موندوویس در مقاله تازه خود بهقلم «قسام معادی» «فارس جیاکمان» نوشت: در مورد منافع سیاسی «کوتاه» که نتانیاهو را وادار میکند تا بر دستیابی به «پیروزی کامل» در غزه پافشاری کند، که در عمل به معنای ادامه نسلکشی و پاکسازی قومی و در عین حال تلاش برای ریشهکن کردن مقاومت است، صحبت میکنیم.
این دیدگاه بیشتر توسط مخالفان سیاسی نتانیاهو مطرح شده است.
منافع اسرائیل(رژیم صهیونیستی) برای ادامه جنگ محدود نیست. در واقع، گرچه نتانیاهو بهوضوح منافع سیاسی کوتاهمدتی در ادامه نسلکشی غزه دارد.
اما ترکیب این منافع کوتاهمدت با اهداف بلندمدت جنبش صهیونیستی، پاکسازی قومی فلسطین است که به یک تلاقی تاریخی منحصر به فرد منجر شده است:
منافع سیاسی نتانیاهو اکنون با الزامات استعماری صهیونیسم همسو شده است.
مخالفان سیاسی نتانیاهو، که بسیاری از آنها خواستار آتشبس در غزه هستند، خاطرنشان میکنند که سرنوشت سیاسی او در حال حاضر در دست متحدان راستگرای او، بزالل اسموتریچ و ایتامار بنگویر است که بارها تهدید کردهاند که از توافق وی عقبنشینی میکنند.
از سوی دیگر، نتانیاهو در موقعیت تاریخی منحصربهفردی قرار دارد. ساختار کنونی مشوقها او را به ادامه جنگ به هر قیمتی سوق میدهد، حتی اگر به معنای دست کشیدن از اسرا باشد.
در ترسیم این مسیر حداکثری، نتانیاهو با آتش بازی میکند، زیرا یک جنگ گستردهتر با حزبالله ممکن است اسرائیل(رژیم صهیونیستی) را در باتلاق فرو ببرد.
برای دههها، نتانیاهو بر این باور بود که یک جنگ بزرگ میتواند پوششی برای اسرائیل(رژیم صهیونیستی) بهمنظور اخراج دستهجمعی فلسطینیها، نه تنها در غزه، بلکه در کرانه باختری و در داخل مرزهای اسرائیل در سال 1948 فراهم کند.
وی امیدوار است که با کشاندن آمریکا به جنگ با ایران، کاری کند و موقعیت اسرائیل (رژیم صهیونیستی) را بهعنوان تنها قدرت منطقهای در غربآسیا تضمین کند.
این سناریویی است که او برای دههها از آن حمایت کرده است.
نه ایران یک قدرت نظامی کوچک است و نه لبنان. هم ایران و هم حزبالله در سالهای گذشته نیروی کافی برای ایجاد بازدارندگی علیه اسرائیل جمعآوری کردهاند.