بهگزارش مرکز مطالعات سورین، نشریه وار آن راکس در مقاله خود بهقلم «رایان پالاس» نوشت: داستان در مورد خطرات تغییراتی است که آهسته و تدریجی به وجود میآید. داستان میگوید: «اگر قورباغهای را در آب داغ و در حال جوش بیندازید، او بلافاصله بیرون میپرد.»
روش جوشاندن قورباغه این است که با آب همدمای اتاق شروع کنید و سپس بهآرامی دما را یکدرجه یکدرجه افزایش دهید.
قورباغه که نمیتواند تغییرات تدریجی را حس کند، بنابراین از آب بیرون نمیپرد.
نیروی کاملاً داوطلبانه ارتش، مانند قورباغه میماند؛ تغییرات و چالشهای فعلی خود را که بهآرامی به وجود آمدهاند، بسیاری این تغییرات را درک نکردند ازآنجاییکه در طول دههها و در طول
حرفهشان این تغییرات آهسته به وجود آمده است، آنان نمیتوانند این موانع را برطرف کنند.
بسیاری از رهبران ارشد و ارتش آمریکا متأسفانه در این مورد قورباغه هستند و اگر آب بجوشد، پایان ناخوشایندی برای داستان است.
ارتش آمریکا از سال 1945 بهدنبال تأمین نیروی برتر از نظر کیفی در چارچوب بودجه معین بوده است. ارتش آمریکا تقاضا را برای استانداردهای کیفی افزایش داده است که اکنون از نظر محاسباتی، ارزیابی و اعمال این استانداردها برای استخدامکنندگان نظامی غیرممکن است.
تغییر تدریجی از کی آغاز شد؟ از زمان ظهور نیروی تمام داوطلبانه در سال 1973، ارتش آمریکا دو تغییر تدریجی غالب را تجربه کرده است.
اول، کاهش قدرت نهایی (تعداد پرسنل فعال در آخرین روز پایان دورهها که از زمان جنگ جهانی دوم منجر به تمرکز بر افزایش استانداردهای کیفی شده است.
این امر منجر به چالشهای طولانیمدت در جذب و حفظ داوطلبین شده است و همینطور منجر به افزایش سطوح آموزشی و پیش نیازهای بدنی شده است و همچنین استانداردهای کیفی که بر افزایش عملکرد آمادگی جسمانی تمرکز دارد.
این رویکرد هم اثرات مثبت و هم اثرات منفی دارد و دوم، قانون مجوز دفاع ملی است که میگوید: «به هر خدمه نظامی، قدرتهای خاصی داده میشود.» که این امر منجر به تمرکز بر رعایت استانداردهای کیفی شده است.
بااینحال، شرایط بیرونی (مانند مدلهای خانواده، جمعیتشناسی اجتماعی و کاهش جوانان آمریکایی واجد شرایط) نیز تغییر کرده است و یک محیط چالشبرانگیز برای استخدام در ارگانهای نظامی ایجاد شده است.
افزایش استانداردهای عملکرد و ترجیحات اجتماعی نسبت به صلاحیتها، استخدامکنندگان نظامی را به چالش کشیده است.
رهبران ارشد نظامی باید اعتراف کنند که نمیتوانند به استانداردهای تعیینشده توسط پیشینیان خود دست یابند و این نوع خدمات با گزینههای خارج از خدمت سربازی رقابت میکنند.
این امر تعداد داوطلبین را محدود کرده است؛ حتی هنگام بازبینی مجدد شرائط قبلی استخدام، این خدمات به دلیل «کاهش استاندارد» در رسانههای اجتماعی مورد انتقاد قرار میگیرند.
استانداردهای غیرممکن برای راضیکردن مردم؛ در مصاحبهای در سال 2016، براد کارسون، معاون وزیر دفاع در امور پرسنل و آمادگی، اظهار داشت: «برای ایجاد 60 هزار قرارداد در ارتش آمریکا باید 16 میلیون تماس گرفته شود.»
با این حال، این عدد قدیمی است و ممکن است دقیق نباشد. وزارت دفاع باید سالانه حدود 90 هزار نفر را استخدام کند از بین 7 میلیون نفری که واجد شرایط خدمت سربازی هستند.
در 11 درصد این 7 میلیون (که میشود هفتصد و هفتاد هزار مرد و زنی که داوطلب هستند)، اگر از هر 30 متقاضی یک نفر پاک باشد، وزارت دفاع 26 هزار نفر را برای قرارداد بدون چشمپوشی در اختیار دارد.
محیط فعلی استخدام چالشبرانگیز است؛ کسانی استخدام میشوند که زندگیشان از نظر کیفی نامطلوب است. نظرسنجی استخدامکنندگان وزارت دفاع، نشاندهنده چالشهای مداوم در جذب نیرو است.
توصیهها؛ وزارت دفاع میتواند با سه رویکرد به مسائل جاری بپردازد.
اولین گزینه این است که به سرویسها اجازه داده شود تا با تکیه بر معافیتها و تنظیم استانداردهای عملکرد بهطور مستقل این مسائل را بررسی کنند.
این رویکرد به هر سرویس اجازه میدهد تا رویکرد خود را با نیازهای خود تنظیم کند، اما یکنواخت نیست و ممکن است راهحلهای استثنائی را به وجود بیاورد.
دومین گزینه این است که وزارت دفاع در موردنیازهای ورودی یک بازنگری بکند و عملکرد فعلی در سراسر خدماتش را مدیریت کند؛
این یک گزینه جامع است که میتواند منابع را جمع کند و راهحلهای بلندمدت ارائه دهد، اما به زمان، تلاش و مدیریت فرماندهان ارشد نیاز دارد.
سومین گزینه، گزینه لانگ شات برای ایجاد یک کمیسیون جدید است تا شرایط استخدام ارتشهای جهان را بررسی کند و از فشار بیش از حد بر روی نیروی ارتشی در حال کاهش جلوگیری کند.
مقاومت؛ ارتش آمریکا ممکن است با بازنگری در الزامات و استانداردهای فعلی با مخالفت روبرو شود و برخی استدلال میکنند که ارتش استانداردهای خود را کاهش نخواهد داد.
این استدلال که جنگ ذاتاً فیزیکی است، نقش بسیاری را در مشاغل فنی و فناوری در استراتژیهای ملی و نظامی را نادیده میگیرد.
استانداردهای عملکرد باید بر اساس شغل متفاوت باشد و سیستم فعلی کشور بین مشاغل شدید فیزیکی و مشاغل غیرفیزیکی (مانند عیبیاب شبکه کامپیوتری) تفاوتی قائل نمیشود.
نتیجهگیری این است که وضعیت کنونی ارتش آمریکا مناسب نیست و فرماندهان باید استانداردها را برای اعضای جدید و نیروهای موجود بررسی کنند.
سیستم فعلی، بر اساس سیاستهای جنگ جهانی دوم، ممکن است نیاز به بازبینی و طراحی مجدد داشته باشد تا شرایط مناسبتری را ایجاد کند.