بهگزارش مرکز مطالعات سورین، وبگاه مدرن دیپلماسی در مقاله تازه خود بهقلم «واسف حسین اف» عنوان کرد: از زمان فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی که منجر به تجزیه منطقه و ظهور سه کشور مستقل شد، ابتکارات مختلفی در این راستا انجام شده است.
این ابتکارات اساساً بر چارچوبهایی متمرکز بود که نه تنها شامل سه کشور (ارمنستان، آذربایجان و گرجستان) بلکه کشورهای همسایه (روسیه، ایران و ترکیه) و حتی قدرتهای غیرمنطقهای (اتحادیه اروپا و آمریکا) نیز بود.
مناقشه ارضی بین ارمنستان و آذربایجان، ناشی از اشغال منطقه قرهباغ آذربایجان و مناطق اطراف آن توسط ارمنستان، مانع مهمی برای تحقق چنین پروژههایی بود.
آذربایجان بهطور مداوم اعلام کرده است که تا زمانی که ارمنستان کنترل غیرقانونی بر سرزمینهای آذربایجان را حفظ کند، مشارکت در سکوهای منطقهای با ایروان امکانپذیر نیست.
آذربایجان از طریق جنگ 44 روزه (27 سپتامبر – 10 نوامبر 2020) و یک عملیات یک روزه ضد تروریستی در سپتامبر 2023، به اشغال سرزمینهای خود پایان داد.
این تحول فصل جدیدی را در سیاست منطقهای گشود و فرصتهای تاریخی را برای صلح، ثبات و یکپارچگی منطقهای ارائه کرد.
«الهام علیاف» -رئیسجمهور آذربایجان- تاکید کرد: «ما پیشنهاد میکنیم که آینده کشورهای قفقاز جنوبی بر اساس صلح، آرامش و توسعه حرکت کنند و روزی که آذربایجان و ارمنستان مسائل بین خود را حل و فصل کنند، معاهده صلح امضا کنند، آنگاه کشورهای قفقاز جنوبی شروع به همکاری در قالب سهجانبه میکنند.»
پلتفرم همکاری دیگری که بر اساس پیشنهادهای دهههای گذشته ساخته شده بود، بهدنبال اتحاد سه کشور قفقاز جنوبی با روسیه، ایران و ترکیه در قالب 3+3 بود.
آذربایجان نیز بهعنوان یک طرفدار قوی این ابتکار ظاهر شد. در دسامبر 2020، روسای جمهور آذربایجان و ترکیه بهطور مشترک فرمت 3+3 را پیشنهاد کردند.
با این حال، امروزه تمام این ابتکارات برای صلح و پیشرفت منطقه با چالشهای جدیدی روبرو هستند که ظهور یک محیط همکاری صلحآمیز را در منطقه تهدید میکند.
این چالشها هم از داخل و هم از خارج منطقه ناشی میشود.
مهمترین مانع بر سر راه ایجاد پلتفرم همکاری سهجانبه با مشارکت سه کشور قفقاز جنوبی فقدان معاهده صلح بین ارمنستان و آذربایجان است.
دو کشور تاکنون نتوانستهاند درباره معاهدهای که برای عادیسازی روابط آنها حیاتی است، مذاکره کنند. وجود ادعاهای ارضی در قانون اساسی ارمنستان علیه آذربایجان و ترکیه از سوی آذربایجان بهعنوان یک تهدید پنهان تلقی میشود.
در نتیجه، باکو امضای معاهده صلح را مشروط به حذف این ادعاها کرده است و نیاز به تغییر قانون اساسی دارد.
امتناع ارمنستان از همکاری در مورد این موضوع، عملاً این روند را متوقف کرده است.
حتی اگر ارمنستان موافقت کند که تغییر قانون اساسی را دنبال کند، بعید است که قبل از سال 2027 اتفاق بیفتد.
بنابراین، قفقاز جنوبی بعید است که در این مدت شاهد تحقق یک پلتفرم همکاری سهجانبه باشد، اگرچه میتوان گامهایی در این راستا برداشت.
تهدیدهای خارجی برای یکپارچگی در قفقاز جنوبی احتمالاً چالشبرانگیزتر و بالقوه مخرب هستند.
از لحاظ تاریخی، این منطقه در کانون رقابتهای قدرتهای بزرگ بوده است و امروزه این پویایی به دلیل تشدید این رقابتها و نزدیک شدن به آستانه یک جنگ جهانی، بارزتر شده است.
در نتیجه، قدرتهای بزرگ مشتاق تأمین منافع خود در قفقاز جنوبی هستند و برنامههای خود را در روند صلح ارمنستان و آذربایجان و دیگر مسائل منطقهای در اولویت قرار میدهند.
تصمیم ارمنستان برای پیگیری روابط نزدیکتر با اتحادیه اروپا و آمریکا به بهای روابطش با روسیه یکی از تحولاتی است که به تنشها در منطقه دامن میزند.
مقامات آمریکایی آشکارا قصد خود را برای استفاده از مسیرهای حمل و نقل قفقاز جنوبی برای محدود کردن نفوذ ژئوپلیتیک روسیه و چین اعلام کردهاند.
در این میان، روسیه و ایران قصد دارند نقش خود را در منطقه حفظ کنند و منافع آنها گهگاه در موضوعاتی مانند کریدور زنگزور با هم برخورد میکند.
این تقابل قدرتهای بزرگ بر سر قفقاز جنوبی و سیاستهای مربوطه آنها در قبال این منطقه، چیزی را ایجاد کرده است که الهام علیاف، رئیسجمهور آذربایجان، آن را «خطوط ژئوپلیتیکی تقسیمکننده» نامیده است.
متأسفانه، امروز قفقاز جنوبی شبیه یک منطقه منسجم به معنای سنتی نیست. بلکه بهعنوان یک آتشفشان خاموش به نظر میرسد که میتواند ناگهان فوران کند.
افزایش تدارکات نظامی از فرانسه، هند و ایران به ارمنستان به این تنشها کمک کرده است. بهویژه، فرانسه بهدنبال تقویت حضور نظامی و سیاسی خود در ارمنستان، متحد سنتی روسیه، بهعنوان اقدامی تلافیجویانه علیه مسکو در پاسخ به سیاستهای ضد فرانسوی روسیه در آفریقا و جاهای دیگر است.
در این شرایط، چشمانداز ابتکارات ادغام منطقهای حداقل است. تأخیر مداوم در مذاکرات پیمان صلح ارمنستان و آذربایجان که ناشی از ادعاهای ارضی در قانون اساسی ارمنستان است، همچنان مانع پیشرفت به سمت پلتفرم همکاری سهجانبه میشود.
علاوه بر این، رقابتهای ژئوپلیتیک خارجی که تنشها را تشدید میکند، تلاشهای ادغام گستردهتر را تضعیف میکند.
همانطور که الهام علیاف تأکید کرد، چشمانداز صلحآمیز و مرفه قفقاز جنوبی قابل دستیابی است، اما تحقق این چشمانداز مستلزم غلبه بر موانع داخلی و خارجی است.
در حالی که پتانسیل ادغام منطقهای وجود دارد، تأثیر متقابل اختلافات داخلی و تأثیرات خارجی بهطور قابلتوجهی مسیر آینده قفقاز جنوبی را شکل خواهد داد.
ثبات منطقه همچنان نامطمئن است و مستلزم چشم پوشی کامل از ادعاهای ارضی علیه کشورهای همسایه و ناوبری دقیق در چشمانداز پیچیده ژئوپلیتیک آن است.