بهگزارش مرکز مطالعات سورین، روزنامه نشنال اینترست در مطلب تازه خود بهقلم «جیمز هلمز» نوشت:فرهنگ یک موسسه بزرگ برای موفقیت آن بسیار مهم است.
این نگرش جمعی نسبت به مشکلات و راهحلها است که در بین انسانها حاکم است.
اگر مشکلات سیستماتیک به یک موسسه مبتلا شود، واداشتن تودههای مهمی از اعضا به اذعان و احساس در استخوانهای خود که مشکلی وجود دارد، اولین قدم به سوی راهحل است.
اگر اعضای گروه موافق باشند که مشکلی وجود دارد و حل آن مهم و فوری است، تلاشی هماهنگ برای اصلاح هر آنچه که مؤسسه را درگیر میکند، انجام خواهند داد.
اگر نیروی دریایی آمریکا در وضعیت بدی قرار داشته باشد، تغییر ذهنها و قلبها شروعی برای بازسازی جایگاه آن بهعنوان برترین نیروی جنگی آب شور جهان خواهد بود.
با پیشرفت مجدد، شهرت خود را در میان دشمنان، دوستان و اطرافیان به دست خواهد آورد و آن را بدترین دشمن یا بهترین دوست خود میدانند.
سیاست و استراتژی خارجی آمریکا در آب و هوای جنگی مانند غرب اقیانوس آرام، غربآسیا و اقیانوس اطلس شمالی پیشرفت خواهد کرد.
برای هر دریانوردی، از سبزترین ملوان سرباز گرفته تا باستانیترین افسر ارشد یا دریاسالار، ضروری است که مستقیماً در ثروت سیاستخارجی کشور، از جمله افسران جوان، نقش داشته باشد.
افسران جوان باید وظایف خود را اینگونه ببینند و مطابق با آن عمل کنند و در صورت لزوم ریسک شخصی را بپذیرند.
چالش بازدارندگی در میدان دادن به نیروهای نظامی است که قادر به انجام تهدید ما باشند. برای استفاده از این نیروها در شرایطی که ما میگوییم این کار را انجام خواهیم داد، اراده را جمعآوری کرده، نشان دهیم و حریف را به توانایی و عزم خود برای استفاده از آن متقاعد کنیم.
این ضرب است نه جمع. اگر هر یک از این عوامل، توانایی، اراده و باور به صفر برسد، بازدارندگی نیز به صفر میرسد.
زمانی که عامل انسانی در توانایی به معادله بازدارندگی، اجبار و اطمینان افزوده شود، چشمانداز تیرهتر میشود.
افراد نظامی اغلب توانایی را با مواد ترکیب میکنند، اما این واقعیت را پنهان میکند که بهترین سلاح، بهتر از خود شخص نیست.
فقط یک سرباز ماهر و با انگیزه میتواند حداکثر عملکرد طراحی را از سختافزار خود بگیرد. تقلیل همه چیز به ابزارکها نقش عامل انسانی در رقابت استراتژیک و جنگ را گمراه و مبهم میکند.
صلاحیت نیروی دریایی آمریکا برای بازدارندگی، اجبار و تلاشهای اطمینانبخش بسیار مهم است. همانطور که در اولین انحراف در برابر عراق و صدام مشاهده شد، میتوان یک سلاح عالی به اهتزاز درآورد و شکست خورد.
با این حال، اگر امروز شک و تردید در مورد صلاحیت دریایی و نظامی آمریکا در اذهان دشمنان رخنه کند، آنها دیگر تهدیدات واشنگتن را جدی نخواهند گرفت یا از وعدههای واشنگتن دلجویی نخواهند کرد.
شهرت همه چیز است و اشتباهات مکرر و عملکرد ناقص در انسداد اساسی و رسیدگی به امور دریایی عواقبی فراتر از آشکار دارد. مهارت یک نیروی دریایی در تجهیز، آموزش و بهرهبرداری از ناوگان جنگی اهمیت زیادی دارد
. بدون عامل انسانی سالم، چشمانداز ناوگان برای نبرد در دریاهای آزاد کم رنگ میشود.
رقابت استراتژیک در زمان صلح، جنگی برای ادراکات است و نیرویی که به بهترین وجه مجهز و ماهرانهتر به نظر میرسد، خود را برای موفقیت در این جنگ مجازی قرار میدهد.
فعالیت یک جریان جدید میتواند فرهنگ یک سازمان را تغییر دهد، همانطور که در طول جنگ جهانی دوم مشاهده شد، زمانی که اضافهشدن افسرانی که بهتازگی از دنیای غیرنظامی استخدام شده بودند، فرهنگ نظامی را در نیروی زیردریایی تغییر داد.
SUBPAC، فرماندهی زیردریایی ناوگان اقیانوس آرام در پرل هاربر، به کاپیتانها دو گشت اختصاص داد تا نتایج را نشان دهند و شلیکها فراوان شد و منجر به اخراج 30 درصد از کاپیتانها در سال شد.
تغییر فرهنگی ممکن است سریع اتفاق بیفتد و جنبش جوانان در خدمت دریا باید این را درک کند و عهد کند که در سالها و دهههای آینده تغییراتی را ایجاد کند که به موقعیتهای اقتدار ارتقا یابد.
در برخی مواقع، آنها برای تأثیر مستقیم بر فرهنگ خدمات، از نفوذ استفاده خواهند کرد. متأسفانه، تاریخ نشان میدهد که برای شکستن یک فرهنگ یک شبه و آماده کردن راه برای اتفاقی ناگهانی و بهتر، به پرل هاربر نیاز است.
نسل آینده افسران نیروی دریایی آمریکا و سربازان وظیفه باید برای القای فرهنگی مناسب برای زمان در بخشهای کوچک خود تلاش کنند.
با اجرای تدریجی اصلاحات فرهنگی، نسل نوظهور شهرت این سرویس را برای شایستگی باز میگرداند و چشمانداز آن را برای برتری در نبرد و شکلدهی به عقیده در عملیاتهای کوتاهتر از جنگ بازمیگرداند.
با این حال، حرفهای بودن بسیار مهم است، زیرا بوروکراسیها ماشینهایی هستند که با تغییر شرایط عملیاتی به راحتی خود را دوباره اختراع نمیکنند.
این ممکن است منجر به تلفات در میان دریانوردانی شود که روشهای استاندارد انجام کارها را به چالش میکشند و مشاغل ممکن است به پایان برسد.
یک گروه بی باک برای التیام یک فرهنگ بیمار و روشن کردن چشماندازهای کشور در دنیای خارج از کنترل مورد نیاز است.