loader image

جستجو

The failed government and the backward step of America

فارن پالیسی:
دولت شکست‌خورده و گام رو به عقب آمریکا

مرکز مطالعات سورین

چکیده

نشریه «فارن پالیسی» در یادداشتی با اشاره به دولت شکست خورده و گام رو به عقب آمریکا، نوشت: حماس ممکن است در جنگ‌های آینده متحدان جدیدی داشته باشد که می‌تواند نیروهای اسرائیلی را تهدید دهد و خطراتی را برای آمریکا و متحدان عرب آن ایجاد کند.

فهرست مطالب

به‌گزارش مرکز مطالعات سورین،‌ نشریه فارن پالیسی در یادداشتی به‌قلم « دنیل بیمن» نوشت:آینده غرب‌آسیا نامشخص است، اما این احتمال وجود دارد که اسرائیل (رژیم صهیونیستی) و حماس در نهایت، حمله به یکدیگر را متوقف کنند.

این می‌تواند منجر به آتش‌بس شود و حوثی‌ها تمایلی به جنگ از جانب حماس ندارند و درگیری‌ها در لبنان ‌به‌طور بالقوه فروکش کند.

بااین‌حال، حتی یک آتش‌بس موفق، غرب‌آسیا را قبل از حمله حماس در 7 اکتبر که ویرانگر بود، به مسیر خود باز می‌گرداند.

پیش‌بینی آینده در غرب‌آسیا اغلب یک بازی احمقانه است، اما پنج تغییر عمده پویایی منطقه را در سال‌های آینده شکل خواهد داد.

اول، اسرائیل(رژیم صهیونیستی)  احتمالاً تحمل کمتری برای خطرات حماس، حزب‌الله، ایران یا سایر دشمنان خواهد داشت.

اسرائیلی‌ها مدت‌هاست که می‌دانند دولت‌های مختلف، گروه‌های شبهه‌نظامی و سازمان‌های بین‌المللی، مانند حماس و حزب‌الله، اسرائیل را به‌عنوان یک وجود شرور می‌بینند و مردم و نهادهای آن را در سراسر جهان هدف قرار خواهند داد.

شکست‌های اطلاعاتی گذشته هرگز خاک نمی‌شوند و خطر حمله غافلگیرانه دیگری بر سر اسرائیل(رژیم صهیونیستی)  وجود دارد.

آژانس‌های اطلاعاتی به ارزیابی‌های خود، به‌ویژه آن‌هایی که صلح را پیش‌بینی می‌کنند، اعتماد کمتری خواهند داشت و مردم اسرائیل کمتر به آن‌ها اعتماد خواهند کرد.

در نتیجه، دولت اسرائیل(رژیم صهیونیستی)  به‌احتمال زیاد با اطلاعات محدود عمل می‌کند، زیرا می‌ترسد که عدم انجام این کار ممکن است منجر به حمله غافلگیرانه دیگری شود.

دوم، تشکیلات خودگردان فلسطین (PA) نسبت به قبل از روز 7 اکتبر کمتر مرتبط خواهد بود، زیرا پیش از حمله حماس ‌به‌طور گسترد‌ ای فاسد و ناکارآمد دیده می‌شد.

نیروهای امنیتی تشکیلات خودگردان نقش مهمی در سرکوب حماس در کرانه باختری ایفا کردند و در مرکز هر دیدگاهی برای راه‌حل دو دولتی قرار داشتند.

حتی زمانی که مذاکرات بیشتر به یک بازی مسخره تبدیل شد، هیچ یک از مقامات آمریکایی حاضر نبودند ادعا کنند که روند صلح کاملاً مرده است.

تشکیلات خودگردان فلسطین پس از حملات 7 سپتامبر شاهد کاهش حمایت‌ها بوده است که منجر به چرخه معیوب خشونت و بی‌ثباتی شده است.

این به استعفای عباس منجر نشده است، اما عملیات نظامی اسرائیل در جنین و دیگر مناطق کرانه باختری در ماه سپتامبر نشان داد که دیگر به تشکیلات خودگردان به‌عنوان یک شریک امنیتی اعتماد ندارد.

حملات اسرائیل(رژیم صهیونیستی)  و خشونت شهرک‌نشینان علیه فلسطینیان، تشکیلات خودگردان را بیش از پیش بی اعتبار کرده و یک چرخه معیوب ایجاد کرده است.

عباس 88 ساله است و جانشین مشخصی ندارد و همین امر مبارزه قدرت را حتی یک جنگ مسالمت‌آمیز را دشوارتر می‌کند.

اسرائیل(رژیم صهیونیستی)  دیگر شریکی برای امنیت و مذاکره در کرانه باختری نخواهد داشت و ممکن است در کوتاه‌مدت چندان نگران‌کننده نباشد.

با گذشت زمان، فشار آمریکا  بر این موضوع ممکن است افزایش یابد و کشورهایی مانند عربستان ادعا کرده‌اند که تا زمانی که یک کشور فلسطینی وجود نداشته باشد، ‌به‌طور رسمی با اسرائیل(رژیم صهیونیستی)  صلح نمی‌کنند.

فقدان یک شریک امنیتی فلسطینی، اسرائیل(رژیم صهیونیستی)  را ملزم می‌کند تا حملات بیشتری را در کرانه باختری انجام دهد و گذرگاه‌های مرزی و محدودیت‌های دیگری را اعمال کند که احتمالاً مؤثرتر از خود پلیس فلسطینی‌ها و هزینه بیشتری برای اسرائیل(رژیم صهیونیستی)  است.

حماس ممکن است در جنگ‌های آینده متحدان جدیدی داشته باشد که می‌تواند نیروهای اسرائیلی را تهدید دهد و خطراتی را برای آمریکا و متحدان عرب آن ایجاد کند.

در یک درگیری آینده، حماس ممکن است انتظار داشته باشد که این متحدان دوباره به آن بپیوندند و احتمال حمله این گروه را افزایش دهند.

اسرائیل(رژیم صهیونیستی)  ممکن است از حمله این متحدان احتمالی و ایجاد انگیزه برای حملات پیشگیرانه بترسد.

غزه احتمالاً یک کشور شکست‌خورده خواهد بود و پیشنهادات برای اداره غزه پس از آتش‌بس در اختلاف است.

در چنین سناریویی، حماس یک شورش در سطح پایین علیه نیروهای اسرائیلی و متحدان محلی آن‌ها به راه می‌اندازد، در حالی که نیروهای اسرائیلی ‌به‌طور مکرر رهبران و مبارزان حماس را برای جلوگیری از تشکیل مجدد مورد حمله قرار می‌دهند.

این منجر به بحران‌های کوچک مکرر و خشونت‌های سطح پایین می‌شود و مردم غزه از توجه کمتر بین‌المللی و طیف وسیعی از مسائل بشردوستانه رنج می‌برند.

آمریکا  باید اقدامات بیشتری در غرب‌آسیا برای حفظ ثبات آن انجام دهد، اما احتمالاً اقدامات کمتری انجام خواهد داد.

برای جلوگیری از تبدیل درگیری‌های کوچک به جنگ‌های منطقه‌ای، آمریکا باید در برنامه‌های آموزشی و کمکی، مداخله دیپلماتیک و فشار بر اسرائیل(رژیم صهیونیستی)  برای جلوگیری از حملات پیشگیرانه سرمایه‌گذاری کند.

این گام‌ها زمان‌بر و از نظر سیاسی چالش‌برانگیز هستند و تعداد کمی از دولت‌ها مایل به تلاش برای شکل‌دادن به منطقه هستند.

مدیریت بحران دستور اصلی امروز است و بحران‌ها و با مدریت درست درگیری‌های وحشتناک می‌تواند به احتیاط و آرامش منجر شود.

جنگ 2006 اسرائیل(رژیم صهیونیستی)  و حزب‌الله بی‌نتیجه بود و هر دو طرف برای جنگ آماده شدند، اما تصمیم گرفتند از دور مجددی از درگیری اجتناب کنند که منجر به تقریبا 20 سال ثبات متزلزل اما واقعی در غرب‌آسیا شد.

خطرات جنگ مجدد و بدتر شدن شرایط منطقه واقعی است و حتی در صورت دستیابی به آتش‌بس، امیدها برای بازگشت به حالت عادی باید کاهش یابد.