بهگزارش مرکز مطالعات سورین،روزنامه نیویورک پست در مقالهای بهقلم «ویکتور هانسون» نوشت:زمانی که جو بایدن بر صندلی ریاستجمهوری آمریکا نشست، غربآسیا آرام بود، اما اکنون این منطقه وسط یک جنگ چندجانبه گرفتار شده است.
پس از اتمام کار دولت دونالد ترامپ، رئیسجمهور پیشین آمریکا، غربآسیا آنقدر آرام بود که تقریبا سه سال بعد، در ۲۹ سپتامبر ۲۰۲۳، هشت روز قبل از حمله هفتم اکتبر حماس به اسرائیل، «جیک سالیوان» -مشاور امنیت ملی بایدن- هنوز میتوانست به خود ببالد که منطقه غربآسیا امروز آرامتر از دو دهه گذشته است.
پس دقیقا چه اتفاقی برای آن آرامش موروثی رخ داد که به هرجومرج بیوقفه کنونی رسیدیم؟
در پاسخ میتوان گفت آنچه رخ داد در یک کلام این است که دست جمهوری اسلامی ایران برای اجرای اقدامهای مخرب و تروریستی آن که در دولت ترامپ مهار شده بود، در دولت بایدن باز گذاشته شد.
دولت بایدن-هریس با بازنگری و طرح اقدامی پنجمرحلهای با تهران و نیروهای نیابتیاش از جمله حماس، حزبالله و حوثیها مماشات و آنها را تشویق کردند فعالیتهایشان را گسترش دهند. درنتیجه این رویکرد، رخ دادن چیزی مانند کشتار هفتم اکتبر و یک سال خشونت و درگیری پس از آن که غربآسیا را فرا گرفت، اجتنابناپذیر بود.
به نظر میرسد پنج اقدام بایدن و هریس به جسارت یافتن جمهوری اسلامی و متحدانش و در نتیجه آشوبهای منطقهای انجامید.
نخست، بایدن در مبارزات انتخاباتی سال ۲۰۲۰ خود عربستان، متحد دیرینه آمریکا، را موردغضب قرار داد و سیاست دولتهای قبلی (اوباما و ترامپ) را لغو و از حوثیهای تحت حمایت تهران در جنگ با سعودیها حمایت کرد.
وی همچنین پادشاهی سعودی را در جنگ با حوثیها تحت فشار قرار داد. بایدن در ادامه حوثیها را از لیست تروریستی آمریکا هم خارج کرد.
افزون بر آن، در زمان انتخابات میاندورهای سال ۲۰۲۲، بایدن از عربستان خواست که قبل از انتخابات ماه نوامبر، نفت بیشتری برای کاهش قیمتهای جهانی عرضه کند
این اقدامهای خصومتآمیز برای یک متحد قدیمی در غربآسیا، به نسخهای برای آغاز هرجومرج منطقهای تبدیل شد.
دوم، بایدن-هریس «پیمان آبراهام»، ابتکار دولت ترامپ را کنار گذاشتند.
این پیشرفت دیپلماتیک برای کشورهای عربی میانهرو که بهدنبال تنشزدایی با اسرائیل بودند، الگوی موفقی بود و به پایان دادن به دههها خصومت کمک کرد و سبب شد علیه تهدید مشترک جمهوری اسلامی ایران برای غربآسیا اتحادی شکل بگیرد.
سوم، بایدن به جمهوری اسلامی ایران التماس کرد که دوباره وارد معامله هستهای شود؛ مماشاتی که عملا تضمین میکرد تهران در نهایت به بمب اتمی دست خواهد یافت.
بدتر از آن، دولت دموکرات آمریکا تحریمهای نفتی علیه جمهوری اسلامی را کنار گذاشت و به ایران تقریبا ورشکسته امکان داد ۱۰۰ میلیارد دلار سود کسب کند.
باجدهی 6 میلیارد دلاری در مقابل آزادسازی گروگانها را هم نباید از یاد برد. تهران که توانسته بود سود کلانی به دست آورد، بلافاصله میلیاردها دلار را به حمایت و ارائه تسلیحات به حماس، حزبالله و حوثیها اختصاص داد تا به اسرائیل، آمریکاییها و کشتیرانی بینالمللی حمله کنند.
بهعلاوه خیلی زود مشارکت با چین و روسیه را برای تشکیل یک محور جدید ضدآمریکایی آغاز کرد.
پس از آن نیز بایدن تصمیم به خروج ناگهانی نیروها از افغانستان گرفت و میلیاردها سلاح آمریکایی و همکاران این کشور را در افغانستان جا گذاشت.
بنابراین، بازدارندگی آمریکا در غربآسیا را عملا از بین برد، دشمنان کشور را تحریک کرد و دوستان واشنگتن را به خطر انداخت.
چهارم، دولت بایدن و معاونش هریس صدها میلیون دلار کمک به کرانه باختری و غزه را دوباره برقرار کردند، بدون آنکه هیچ تضمینی وجود داشته باشد که تشکیلات خودگردان فلسطین و حماس از اقدامهای تروریستی دست برمیدارند.
پنجم، از آغاز بالا گرفتن تنشهای اخیر، دولت بایدن-هریس فشار بر اسرائیلیها را شروع کرد تا در واکنش به کشته شدن حدود 1 هزار و ۲۰۰ اسرائیلی و پرتاب نزدیک به ۲۰ هزار موشک و پهپاد از سوی جمهوری اسلامی ایران، حوثیها، حماس و حزبالله به اسرائيل، خویشتنداری نموده و «متناسب» عمل کنند.
این محدودسازی به تروریستهای تحت حمایت تهران این پیام را داد که اکنون بین آمریکا و نزدیکترین متحد منطقهای آن فاصله افتاده است.
این محدودسازی به تروریستهای تحت حمایت تهران این پیام را داد که اکنون بین آمریکا و نزدیکترین متحد منطقهای آن فاصله افتاده است.
این محدودسازی به تروریستهای تحت حمایت تهران این پیام را داد که اکنون بین آمریکا و نزدیکترین متحد منطقهای آن فاصله افتاده است.
این محدودسازی به تروریستهای تحت حمایت تهران این پیام را داد که اکنون بین آمریکا و نزدیکترین متحد منطقهای آن فاصله افتاده است. این فرصت به ایران انگیزههای بیشتری داد تا آزمایش کند تا چه حد میتواند در حمله به اسرائیل با خیال راحت پیش برود.
این فرصت به ایران انگیزههای بیشتری داد تا آزمایش کند تا چه حد میتواند در حمله به اسرائیل با خیال راحت پیش برود.
این فرصت به ایران انگیزههای بیشتری داد تا آزمایش کند تا چه حد میتواند در حمله به اسرائیل با خیال راحت پیش برود.
این فرصت به ایران انگیزههای بیشتری داد تا آزمایش کند تا چه حد میتواند در حمله به اسرائیل با خیال راحت پیش برود.
اما این سوال مطرح است که چرا بایدن و هریس اینطور سادهلوحانه عمل کردند و غربآسیا را به آتش کشیدند؟
در پاسخ به این سوال شاید بتوان گفت آنها تا حدی خوشباورانه تلاش داشتند مفهوم قدیمی و بیاعتبار دولت اوباما «تنش خلاق» را احیا کنند؛ یعنی قدرت دادن به ایران سرکش و نیروهای نیابتی آن برای جدال با اسرائیل و نظامهای عرب میانهرو تا نوع جدیدی از موازنه قدرت در منطقه ایجاد شود.
در عین حال، دولت بایدن از افزایش یهودیستیزی در داخل آمریکا و ظهور گروههای قدرتمند و طرفدار فلسطین در دانشگاههای کشور غافل شد.
بایدن و هریس تا حدی سادهلوح بودند که با چنین اقدامهایی سبب شدند سیاستهای ضدآمریکایی و ضداسرائیلی شدت بگیرد. میراث بدخیم آنها اکنون به فاجعه در غربآسیا منجر شده است.