loader image

جستجو

کارنگی:
بریکس پلاس و آینده نظم جهانی

مرکز مطالعات سورین

چکیده

اندیشکده « کارنگی» در مقاله تازه خود ضمن اشاره به میزبانی روسیه برای اولین نشست بریکس پلاس،‌ تاکید کرد: ظهور بریکس پلاس شکل دنیای آینده است که چگونه به نظر برسد و تا حدی به انتخاب‌هایی که سیاست‌گذاران امروز انجام می‌دهند بستگی دارد. ب

فهرست مطالب

به‌گزارش مرکز مطالعات سورین،‌ اندیشکده کارنگی در مقاله تازه خود به‌قلم «استوارت پاتریک» نوشت: «ولادیمیر پوتین» -رئیس‌جمهور روسیه- میزبان اولین نشست بریکس پلاس در کازان است که از پنج عضو جدید از مصر، اتیوپی، ایران، عربستان و امارات استقبال می‌کند.

این رویداد نشان‌دهنده دوستی جهانی روسیه است. درحالی‌که برخی بریکس پلاس را تهدیدی برای نظم جهانی می‌دانند، تأثیر نهایی احتمالاً بسیار بزرگ خواهد بود و بستری را برای قدرت‌های نوظهور و میانی فراهم می‌کند تا منافع خود را پیش ببرند و قوانین و نهادهای نظام چندجانبه را به چالش بکشند.

ظهور بریکس، گروه7 و گروه20 ناشی از این باور است که نظم بین‌المللی تحت سلطه غرب منسوخ شده و در برابر اقتصادهای نوظهور قرار گرفته است.

این نام اختصاری توسط جیم اونیل، بانکدار گلدمن ساکس ابداع شد که پیش‌بینی کرد برزیل، روسیه، هند و چین رشد اقتصادی جهانی را به همراه خواهند داشت.

بریکس در ابتدا به‌عنوان وزنه تعادلی برای غرب در نظر گرفته شد که ‌به‌دنبال مدیریت اقتصاد جهانی از طریق باشگاه کوچک خود بود، اما با بحران مالی جهانی سال 2007 تا 2008 لحظه مهمی را برای گروه 20 رقم زد و به اقتصادهای بزرگ اجازه داد تا به‌طور مشترک اقتصاد جهانی را مدیریت کنند.

در طول بحران، گروه 20 به‌طور مؤثر تقاضای جهانی را متأثر کرد، صندوق بین‌المللی پول و بانک جهانی را احیا کرد و هیئت ثبات مالی را تأسیس کرد.

به‌رغم انتظارات اولیه، گروه20 برای تبدیل شدن به یک کمیته راهبری پایدار تلاش کرد و تنش‌های ژئوپلیتیکی منجر به اخراج روسیه شد.

ائتلاف بریکس، متشکل از برزیل، هند، روسیه، چین و آفریقای جنوبی، با هدف به چالش کشیدن هژمونی غرب از طریق اصلاحات حاکمیت جهانی، نهادهای موازی کوچک، رقابت دلار و کاهش نفوذ آمریکا است.

اما با این‌حال، موفقیت آن‌ها متفاوت بوده است و بانک توسعه جدید و ترتیبات ذخایر مشروط، فاقد سرمایه هستند. به‌رغم اختلافات سیاسی، استراتژیک و اقتصادی، رهبران بریکس اغلب این نابرابری‌ها را نادیده می‌گیرند و ترتیب نابرابرتری را آشکار می‌کنند.

گسترش بریکس پلاس در سال 2023 ممکن است ناهمگونی و ناهنجاری بالقوه ائتلاف را افزایش دهد، اما همچنین می‌تواند به نظم بین‌المللی عادلانه‌تر منجر شود. تنوع روزافزون ممکن است تدوین مواضع سیاستی یکپارچه و ایجاد یک دستور کار منسجم برای اصلاح نظم جهانی را دشوارتر کند.

گسترش بریکس پلاس می‌تواند ‌به‌طور بالقوه گروه20 را به جناح‌های مخالف تقسیم کند و باعث ایجاد شکاف در این گروه شود.

قدرت‌های نوظهور مانند هند، برزیل، آفریقای جنوبی و عربستان ممکن است همسویی استراتژیک خود را حفظ کنند، درحالی‌که کشورهای غربی، از جمله آمریکا، ممکن است به دلیل تعهد برزیل به دیپلماسی سازنده چندجانبه، در سال 2026 ریاست روند گروه20 را بر عهده بگیرند.

اجلاس بریکس پلاس نقش این گروه را به‌عنوان صدای اکثریت جهانی برجسته می‌کند، اما گسترش آن می‌تواند بر عملکرد آن تأثیر بگذارد.

عدم شفافیت این گروه در مورد معیارهای پذیرش و اصول اصلی می‌تواند انسجام آن را کم‌رنگ کند و منجر به دشمنی‌های داخلی یا رقابت‌های جناحی شود.

ظهور بریکس پلاس شکل دنیای آینده است که چگونه به نظر برسد و تا حدی به انتخاب‌هایی که سیاست‌گذاران امروز انجام می‌دهند بستگی دارد.

برای آمریکا و سایر دولت‌های غربی، بریکس پلاس یادآور خطرات نادیده گرفتن خواسته‌های مشروع کشورها و مردم سراسر جهان برای عاملیت، نفوذ و قدرت بیشتر در ساختارهای حکمرانی جهانی است که سرنوشت آن‌ها را شکل می‌دهد.

نادیده گرفتن یا مقاومت در برابر این فشارها، به جای درگیر شدن و در صورت لزوم، سازگاری با آن‌ها، تنها شکاف‌های جهانی را بیشتر می‌کند، اقتدارگرایان را جسورتر می‌کند و فرصت‌هایی را برای بازیگران بدخواه فراهم می‌کند.

یک واکنش دوراندیشانه غرب این است که نسبت به ایجاد بریکس پلاس به‌عنوان یک انگیزه و فرصتی برای تعامل با قدرت‌های نوظهور مهم تلقی شود، از جمله کشورهایی مانند برزیل، هند، اندونزی، آفریقای جنوبی و ویتنام که هیچ تمایلی به رعیت بودن برای چین را ندارند این موضوع بیشتر صدق می‌کند.

برای ایجاد نظم جهانی فراگیرتر چنین استراتژی همراه با تمایل به ایجاد تغییرات محسوس در سیاست، اشتراک امتیازات قدرت و ارائه منافع مادی واقعی را دارد که شروع به بی‌اعتنایی به انتقادات گسترده از نظم موجود می‌کند و خطرات قدرت‌های در حال رشد را در یک سیستم مشترک اصلاح‌شده افزایش می‌دهد.

دولت جو بایدن در مورد اصلاحات شورای امنیت سازمان ملل متحد موضعی جدید و متمایل به جلو دارد که یک گام در این مسیر است، اما تقریباً کافی نیست.

برای منصرف کردن قدرت‌های نوظهور و میانی در جنوب جهانی از ورود نهادهای جایگزین بریکس پلاس یا حتی نقش‌آفرینی در چین و روسیه، غرب باید به این کشورها نشان دهد که از ظهور یک نهاد چندقطبی‌تر استقبال می‌کند (به جای اینکه بخواهد مانع شود).

جهانی که آن‌ها را تحت فشار قرار نمی‌دهد تا انتخاب‌های غیرواقعی در مورد همسویی استراتژیک خود داشته باشند، قطعا باعث می‌شود تا مایل به مذاکره آشکار در مورد قوانین خود درمورد نظم جهانی آینده داشته باشند.

ظهور بریکس پلاس اهمیت مشارکت قدرت‌های نوظهور را برای ایجاد نظم جهانی فراگیرتر نشان می‌دهد.

غرب نیز باید نشان دهد که از جهان چندقطبی استقبال می‌کند و آن‌ها را برای همسویی استراتژیک غیرواقعی تحت‌فشار قرار نمی‌دهد و آماده مذاکرات در مورد قوانین نظم جهانی آینده است.