بهگزارش مرکز مطالعات سورین، اندیشکده کویینسی در مقاله تازه خود بهقلم «جینفر کاوانا» نوشت: اگرچه واشنگتن زمانی با تهاجم اسرائیل به لبنان مخالف بود، اما گزارشها حاکی از آن است که برخی از اعضای دولت «جو بایدن» -رئیسجمهور-اکنون فرصتی را میبینند، زیرا ارتش اسرائیل(رژیم صهیونیستی) به دستاوردهای تاکتیکی علیه حزبالله میرسند.
آنها که مشتاق استفاده از شکستهای حزبالله هستند، امیدوارند از کمک و آموزش امنیتی آمریکا برای ارتقای نیروهای مسلح ضعیف و کم بودجه لبنان استفاده کنند تا بتواند آینده امنیتی کشور را از دست نیابتی ایران خارج کند و مسئولیت تثبیت مرز جنوبی لبنان با اسرائیل(رژیم صهیونیستی) را بر عهده بگیرد.
آمریکا چندین دهه است که پروژههای پرهزینهای را برای ایجاد ارتشهای خارجی آغاز کرده است، اما موفقیت چندانی نداشته است.
فروپاشی چشمگیر نیروهای دفاعی و امنیتی افغانستان پس از 20 سال و سرمایهگذاری 90 میلیارد دلاری آمریکا یکی از بدنامترین شکستهای کمکهای امنیتی است، اما مطمئناً تنها نیست.
نیروهای آموزشدیده توسط آمریکا در ویتنام در دهه 1970 و در عراق در دهه 2000 ناامید شدند.
در ساحل صحرا، شرکای آمریکا، مسلح به تسلیحات و دانش نظامی آمریکا، کودتاهای نظامی موفقی را رهبری کردند.
حتی در اوکراین که زمانی بهعنوان یک داستان موفقیتآمیز کمکهای امنیتی تلقی میشد، سؤالاتی در مورد ارتباط و مشارکت آموزشهای ارائهشده توسط آمریکا مطرح گردیده است.
با این حال، آمریکا که از شکستهای گذشته خود سرکشیده شده است، آماده است دوباره تلاش کند، این بار در لبنان.
نهتنها ارتش آمریکا بهطور مداوم در آموزش نیروهای امنیتی شریک ناکارآمد است، بلکه انجام چنین پروژه پرهزینه و وقتگیر در لبنان منافع راهبردی آمریکا را پیش نمیبرد و میتواند بیش از آنکه مفید باشد برای ثبات بلندمدت لبنان ضرر داشته باشد.
برای جلوگیری از این هزینهها و خطرات سنگین برای واشنگتن و بیروت، آمریکا باید از آینده امنیتی لبنان دور بماند.
ارتش آمریکا دارای نقاط قوت بسیاری است، اما ساختن ارتشهای خارجی یکی از آنها نیست. تجربه آمریکا در افغانستان یکی از بررسیشدهترین شکستهای کمکهای امنیتی در تاریخ اخیر است، اما اشتباهات آن بسیار بدیع هستند.
از سال 2006، آمریکا حدود 3 میلیارد دلار کمک امنیتی به لبنان ارائه کرده است که بیشتر آن از طریق تأمین مالی نظامی خارجی که هزینه سختافزارهای پیشرفته نظامی آمریکا مانند موشک، توپخانه، هواپیما و وسایل نقلیه را پرداخت کرده است.
تنها بخش کوچکی به آموزش پرسنل نظامی یا اصلاحات مؤسسات دفاعی مورد نیاز برای تضمین شفافیت، پاسخگویی یا انطباق با قوانین بینالمللی اختصاص یافته است.
چالشهای دیگر، بهعنوان مثال، سیاست فرقهای کشور و تاریخ پیچیده آمریکا در لبنان، موانع بیشتری برای موفقیت هر مأموریت آموزشی ایجاد میکند.
«آموس هوخشتاین»فرستاده بایدن که مذاکرات میان اسرائیل و حزبالله را مدیریت میکند، اعتراف کرد که سرعت بخشیدن به نیروی زمینی یک تلاش طولانیمدت و پرهزینه خواهد بود.
او در ژوئن 2024 گفت: «شما باید استخدام، آموزش و تجهیز کنید و این زمان میبرد.» این دقیقاً همان موقعیتی است که کمکهای امنیتی آمریکا در گذشته کمترین اثربخشی را داشته است.
آمریکا در غربآسیا خطر چندانی ندارد. اگرچه به نظر میرسد غربآسیا دائماً در آشفتگی است، بیثباتی در منطقه بهطور عمده بر واشنگتن تأثیر نمیگذارد. گروههای افراطی باقیمانده منطقه تهدید مستقیم کمی برای آمریکا یا منافع آمریکا در خارج از کشور هستند و آمریکا اکنون که نسبت به گذشته در برابر شوکهای قیمت نفت مقاومتر است، تعهدات اقتصادی کمتری در غربآسیا دارد.
منافع استراتژیک آمریکا در درگیری فعلی بین اسرائیل (رژیم صهیونیستی)و حزبالله حتی محدودتر است.
مطمئناً آمریکا دوست دارد حزبالله، بزرگترین نیابتی ایران خود را با یک نیروی امنیتی دوست جایگزین کند، اما نه حزبالله و نه ایران توانایی حمله به آمریکا را ندارند و تهدیدهای محدود آنها علیه منافع آمریکا در خارج از کشور با اعزام پرسنل نظامی بیشتر آمریکا به منطقه قابل رفع نیست.
علاوه بر این، قرار دادن نیروهای آمریکایی در داخل لبنان برای اهداف آموزشی، آمریکا را امنتر نمیکند و نیروهای نظامی را مستقیماً در معرض آسیب قرار میدهد.
علاوه بر این، حضور مستمر نیروهای آمریکایی در عراق و سوریه باید بهعنوان یادآوری که مأموریتهای آموزشی و کمکی اغلب به آن تبدیل میشوند.
هدف واشنگتن در غربآسیا باید اجتناب از تعهدات جدید و کاهش تعهدات قدیمی باشد، نه برعکس، بهویژه با توجه به اولویتهای استراتژیک بالاتر درجاهای دیگر، بهعنوان مثال در آسیا. مهمتر از همه، دخالت واشنگتن میتواند وضعیت در حال حاضر ضعیف در لبنان را بدتر کند. مداخله آمریکا میتواند هر توازن ظریفی را که وجود دارد، مختل کند و منجر به درگیریهای داخلی گستردهتر، آشفتگیهای سیاسی و آسیبپذیریهای جدید در برابر تأثیرگذاران خارجی شود؛
بنابراین، مانند جاهای دیگر، هزینههای شکست کمکهای امنیتی آمریکا در لبنان عمدتاً بر دوش مردم محلی خواهد بود. آنچه در لبنان یک فرصت به نظر میرسد یک تله است. واشنگتن باید در برابر وسوسه افتادن در آن مقاومت کند.