بهگزارش مرکز مطالعات سورین، موسسه مرکز تحلیل سیاست اروپا در مطلبی بهقلم «دوگ لیورمور» نوشت: در حالی که جنگ در اوکراین در دومین سال خود ادامه دارد، هم اوکراین و هم روسیه با واقعیتهای درگیری طولانیمدت و در مقیاس بزرگ دستوپنجه نرم میکنند.
پیشرفتهای بیامان روسیه در چندین منطقه، بهویژه در شرق اوکراین، بهرغم تلاشهای اوکراین برای تبلیغ و اجرای «طرح پیروزی»، بهطور قابلتوجهی بر دفاع اوکراین تأثیر گذاشته است.
این طرح که به تأمین کمکهای نظامی بیشتر، کاهش محدودیتها بر تسلیحات اهدایی غرب و انجام یک ضدحمله قاطع بستگی داشت، تاکنون نتوانسته است به هدف اصلی خود یعنی تأمین حمایت غرب دست یابد.
با این حال، هسته اصلی مشکلات اوکراین، مبارزه مستمر نیروی انسانی است که با توانایی روسیه در استفاده مستمر از منابع عظیم خود، بلکه از منابع متحدانش، مانند نیروهای کره شمالی، تشدید شده است.
در همین حال، تردید غرب در ارائه دسترسی نامحدود و استفاده از پیشرفتهترین تسلیحات، همراه با خستگی فزاینده اهداکنندگان، کییف را در موقعیتی نامطمئن قرار داده است.
در دسترس بودن پرسنل رزمی کلیدی است. روسیه تعداد زیادی از مردمش را از دست داده است، مقامات آمریکا میگویند که مجموع آنها حدود 615 هزار نفر است، در حالی که اطلاعات انگلیس میگوید که این تعداد روزانه با نرخ بیش از 1 هزار تن در حال افزایش است.
تخمین زده میشود که اوکراین نیمی از این تعداد را از دست داده، اما جمعیت آن حدود یک چهارم جمعیت روسیه است. گاهی اوقات جنگ به ریاضیات ساده مانند این خلاصه میشود.
کرملین همچنین در مورد استراتژی استخدام خود تردید بسیار کمتری دارد. سربازان جوان تا حد زیادی از خط مقدم کنار گذاشته شدهاند تا از واکنش شدید مادرانی که احتمالاً در صورت مرگ فرزندانشان به اعتراض قیام میکنند، جلوگیری کنند؛
اما از تاکتیکهای بیرحمانهای برای پر کردن صفها استفاده کرده است، از جمله استقرار مزدوران، مانند مزدوران گروه واگنر.
این کشور که از فعالیتهای ضد تحریم خود در زمینه فروش انرژی برخوردار است، به مشوقهای مالی متوسل شده است.
مبالغ ارائهشده برای عضویت در استانداردهای محلی بسیار زیاد است و به حدود 10 هزار دلار بهعنوان پاداش ثبتنام و حدود 2 هزار و 500 دلار در ماه میرسد. سایر پرداختهای پاداش در دسترس است و همچنین غرامت برای خانوادههای مردگان نیز وجود دارد.
در همین حال، دولت همچنان به ترکیب جنگجویان نامنظم از جمله چچنیها، مزدوران سوری، افراد مختلف از جنوب آسیا و غیره ادامه میدهد.
اوکراین با این موضوع به شکل محتاطانهتری برخورد کرده است.
افراد 18 تا 24 ساله از خدمت معاف هستند، چیزی که دولت میگوید به دلیل نرخ پایین زادوولد از سال 2006 الزامی است.
این امر نظاموظیفه اجباری را به مردان 25 تا 27 ساله تعمیم داده است. وزارت دفاع گفت که حدود 500 هزار نفر واجد شرایط خدمت سربازی تحت ضوابط توسعهیافته در سال جاری هستند.
یک نظرسنجی در اوایل سال جاری نشان داد که تقریباً نیمی از مردان اوکراینی که در حال حاضر در ارتش نیستند، اعلام کردند که مایل به جنگ نیستند، چیزی که در روسیه منعکس شده است، جایی که صدها هزار نفر برای اجتناب از فراخوان فرار کردهاند.
اما حتی با نرخ فوقالعاده بالای تلفات روسها در به اصطلاح «حملات گوشتی»، این احتمال وجود دارد که مسکو بتواند در یک نبرد کاملاً فرسایشی از کییف پیشی بگیرد.
با حدود 500 هزار سرباز فعال، ارتش اوکراین در یک جبهه وسیع، از خارکف در شمال شرقی تا خرسون در جنوب، گسترده شده است.
بهرغم چندین موج بسیج، کییف برای جبران خسارات میدان نبرد خود تلاش کرده است که منجر به نگرانی در مورد خستگی و روحیه نیروها شده است.
این مسئله با این واقعیت که بسیاری از باتجربهترین واحدهای اوکراین پس از ماهها درگیری شدید بهطور قابلتوجهی تخریب شدهاند، تشدید میشود.
برخی از تحلیلگران اکنون بر این باورند که قمار کییف در حمله کورسک در ماه آگوست، در حالی که در ابتدا بسیار موفقیتآمیز بود، نابخردانه و بیشتر نیروی انسانی محدود موجود در اختیار نیروهای مسلح اوکراین را از بین برده است.
هدف طرح پیروزی اوکراین که بسیار تبلیغ شده بود، معکوس کردن وضعیت از طریق جلب حمایت بیشتر غرب و آغاز یک حمله متقابل بود که نیروهای روسیه را در جبهههای حیاتی به عقب براند.
با این حال، این طرح با موانع قابلتوجهی روبرو شده است.
در حالی که اوکراین میلیاردها دلار کمک نظامی از کشورهای غربی دریافت کرده است، از جمله تسلیحات پیشرفته مانند سامانه موشکی توپخانه با تحرک بالا (هیمارس ام ۱۴۲)، موشکهای پاتریوت، تانکهای مدرن و در حال حاضر جتهای جنگنده جنرال داینامیکس اف-۱۶ فایتینگ فالکن، با محدودیتهای قابلتوجهی در مورد چگونگی استفاده از این سلاحها مواجه شده است.
آمریکا و سایر متحدان ناتو شرایطی را اعمال کردهاند، بهویژه در مورد حملات به خاک روسیه و این امر توانایی اوکراین را برای حمله به عمق روسیه محدود کرده است که در غیر این صورت میتواند خطوط تدارکات، فرودگاهها و ساختارهای فرماندهی را که موفقیتهای اخیر در میدان نبرد بر آنها متکی است، مختل کند.