بهگزارش مرکز مطالعات سورین، نشریه فارن افرز در یادداشت خود بهقلم «مایکل جی گرین» و «اوان اس مدیروس» نوشت: «لی کوآن لو» نخستوزیر سابق سنگاپور از این شاکی بود که آمریکاییها معتقدند که سیاست کشورشان نسبت به آسیا مانند یک ویدئو است. واشنگتن در مواجهه با مشکلات داخلی توقف و در فرصت مناسب دوباره آغاز به کار میکند. اما لی متذکر شد که این روشی ناکارآمد است. اگر آمریکا به دنبال اثرگذاری بر تکامل استراتژیک آسیاست، باید بهطور ثابت برای آن وقت بگذارد.
در دوران دونالد ترامپ، آمریکا از توافقنامه تجاری آسیا، یعنی شراکت ترنس-پسیفیک خارج شد. با افزایش تنشها با چین، آمریکا آسیا را رها نکرد، اما دولت ترامپ باعث شد نزدیکترین شرکای واشنگتن نسبت به حفظ قدرت آمریکا شک کنند، زیرا پکن به دنبال تغییر نظم منطقهای بود.
بایدن رویکرد رقابتی را در قبال پکن حفظ کرده است، اما در حال حاضر آمریکا با همکاری بیشتر و مؤثرتر با دیگران در تلاش است تا قدرت چین را محدود کند. در نتیجه، اعتماد به تعامل دیپلماتیک آمریکا در منطقه در حال افزایش است.
از طرفی، شی جین پینگ، رئیسجمهور چین، تواناییهای نظامی، سرکوب داخلی و اجبار همسایگان را گسترش داده است. او به دنبال رهبری بر اقتصاد اقیانوس هند-آرام است.
به همین دلیل و با وجود بحرانهای نوظهور در اوکراین و غرب آسیا، بایدن باید حرکت فعلی خود را حفظ کند و اقدامات لازم را در اقیانوس هند-آرام گسترش دهد.
آمریکا در طول 70 سال چرخههایی از دخالت در آسیا را تجربه کرده است. رئیسجمهورهای سابق نقش بهسزایی در کشورهای آسیایی داشتهاند.
اکنون نوبت بایدن است. او با چالشهای سختی روبرو میشود. رهبران آسیایی میخواهند بدانند که نظام سیاسی آمریکا، پس از کووید-19 و ترامپ، به واشنگتن اجازه میدهد تا شریکی با کیفیت باقی بماند.
بایدن از چارچوب «آزاد و باز اقیانوس هند-آرام» ژاپن استقبال میکند، که خواستار حفظ ارتباط ترنس-پسیفیک و حاکمیت قانون در سراسر منطقه است. دولت بر تعهدات دفاعی خود در قبال ژاپن و کره جنوبی تاکید کرد.
دولت بایدن سریعاً همکاری خود را با متحدان اروپایی در رسیدگی به چین افزایش داد. واشنگتن و اروپا مشترکا و با تحریمهای هماهنگ به سرکوبهای پکن در هنگ کنگ و سینکیانگ پاسخ دادند.
نظرسنجی مرکز تحقیقاتی پیو در ژوئن 2021 نشان داد که میزان محبوبیت آمریکا نسبت به سال قبل در کشورهای سراسر اقیانوس هند و آرام، استرالیا، کره جنوبی و ژاپن افزایش یافته است.
دولت بایدن به دنبال محدودسازی انتقال فناوری مانند هوش مصنوعی به چین است. اما دولت هیچ استراتژی اقتصادی بلندمدتی در قبال پکن ندارد.
سیاست دفاعی آمریکا با چالشهای متفاوت اما به همان اندازه هولناک مواجه است. دولت بایدن آشکارا با تقویت اتحادهای خود به دستاوردهایی در بازدارندگی چین دست یافته است، اما در مورد انواع قابلیتهای نظامی مستقر در آسیا و محل استقرار آنها، هدفمند نبوده است.
آمریکا باید به سرعت برنامههای خود را برای مذاکره در مورد توافقنامههای تجارت اعلام کند و درباره طرحهای متوسط منطقهای در ارتباط با امنیت زنجیره تامین و کربنزدایی به نتیجه برسد.
دولت باید گامهای سریع و جامع مشابهی مرتبط با سیاست دفاعی بردارد و قابلیتهای درخواست شده را برای فرماندهان نظامی آمریکا در آسیا فراهم آورد. واشنگتن همچنین باید توافقنامه آکوس را به چیزی بیش از یک قرارداد زیردریایی هستهای تبدیل کند.
بایدن نیز باید این ابتکارات را گسترش دهد تا کشورهای جدید بهویژه کره جنوبی را در بر گیرد. واشنگتن میتواند سئول را تشویق کند تا به چارچوب اقتصادی اقیانوس هند-آرام بپیوندد و در مذاکره بر سر یک توافقنامه تجارت دیجیتال همکاری کند؛ تا مزیتهای اقتصادی چین خنثی شود.
به نظر میرسد کاخ سفید در حال حرکت به سمت استراتژی همزیستی رقابتی با پکن است، اما محتوا همچنان مبهم باقی میماند. دولت باید نحوه رسیدگی به معاوضهها و هزینههای این رقابت را توضیح دهد، خصوصاً برای بخشهای اقتصادی که اقدامات متقابل چین در حال حاضر به سهامداران آمریکا آسیب میرساند.
در نهایت، اگر قرار است آمریکا به طور مداوم در منطقه حضور داشته باشد، سیاستهایش باید از حمایت عمیق دوحزبی و فراملی برخوردار باشد.