رقابت بزرگ چین و آمریکا در عرصه فناوریهای کلیدی
رقابت بزرگ چین و آمریکا در عرصه فناوریهای کلیدی را باید یکی از اصلیترین و مهمترین عرصههای رقابتی بین این دو کشور دانست. آغاز این
رقابت بزرگ چین و آمریکا در عرصه فناوریهای کلیدی را باید یکی از اصلیترین و مهمترین عرصههای رقابتی بین این دو کشور دانست. آغاز این
با آنکه بودجه دفاعی آمریکا در مقایسه با سایر کشورها فاصله چشمگیری دارد و هماکنون در سال 2022 رقم 768 میلیارد دلار است، اما با خیزش و جهش چشمگیر چین که بودجه دفاعی خود را تا یکچهارم بودجه دفاعی آمریکا رسانده و در حال نزدیک شدن بهسمت یکسوم است، نگرانی واشنگتن بهطور چشمگیر افزایش یافته است. در این میان، بسیاری از ناظران و تحلیلگران معتقدند که حتی با وجود این تفاوت، در صورت وقوع جنگ بین دو کشور -بهویژه در موضوع تایوان- احتمال شکست آمریکا زیاد است. مرکز مطالعات سورین، در مطلب حاضر بهبررسی جزییات رقابت نظامی بین آمریکا و چین میپردازد.
بررسی سیر رفتارهای آمریکا و چین در فضای رابطه و رقابت سایبری، نشاندهنده این است که مسیر بیشتر بهسمت افزایش تنش میرود تا کاهش آن؛ و اگر دو کشور نتوانند به تعامل در پرتوی یک رابطه برابر برسند، بروز یک جنگ سایبری بزرگ و سرایت آن به سایر زمینههای غیرسایبری اجتنابناپذیر است. امروز، ضرورت رفع اشتباهات گذشته و تنظیم روابط سایبری از سوی آمریکا و چین، بیش از همیشه احساس میشود. در غیر این صورت، تنشهای دیجیتال آینده بین این دو کشور، نهتنها خود آنها، که همه جهان را تهدید میکند.
امروز، منطقه خاکستری بهعنوان یکی از سرنوشتسازترین میدانهای رقابت بین قدرتهای بزرگ مطرح است. منطقهای که با خاصیت ابهاماش، نه لزوما در فضای صلح قرار میگیرد و نه لزوما در فضای جنگ؛ و درست بهلطف همین ویژگی است که با بههم ریختن قواعد بازی کلاسیک، دست برتر را دارد. از این روست که بهدست گرفتن ابتکار عمل در این منطقه کلیدی و حساس، بهمثابه پیروزی در بسیاری از میدانها رقابت بین دشمنان است.
آنچه که از «قدرت نرم» در سیاست بینالملل میدانیم، این است که برخلاف «قدرت سخت»، بهجای اجبار، توانایی جذب و انتخاب دارد. به بیانی دیگر، قدرت نرم شامل شکل دادن به اولویتهای دیگران از مجرای ایجاد جذابیت و جذب است. اجباری نبودن، اصلیترین ویژگی تعیینکننده قدرت نرم است. قدرت نرم، فرهنگ، ارزشهای سیاسی و سیاست خارجی را در بر میگیرد.
قضیه اوکراین را باید یکی از اساسیترین و پرتنشترین میدانهای تنش بین روسیه در یک سو و آمریکا و ناتو در سوی دیگر دید. قضیهای که هر چند سبقه تاریخی دارد اما شروع واقعی آن از سال 2014 میلادی بود. اما سوال بزرگ این است که هدف غرب از خلق این بحران چیست؟ «مرکز مطالعات سورین»، در این نوشتار ضمن بررسی جزییات بحران، به این سوال پاسخ میدهد.
«ابتکار کمربند و جاده» (Belt and Road Initiative/ BRI) که پیشتر «یک کمربند و یک جاده» نامیده شده بود، طرح سرمایهگذاری در زیربناهای اقتصادی نزدیک به 70 کشور جهان و توسعه دو مسیر تجاری «کمربند اقتصادی راه ابریشم» و «راه ابریشم دریایی قرن بیست و یکم» است که در محوریت سیاست خارجی «شی جین پینگ» -دبیرکل حزب کمونیست چین و رئیس جمهور این کشور- قرار دارد. BRI هسته مرکزی استراتژی «دیپلماسی کشور بزرگ» شی است، که از چین می خواهد تا نقش رهبری بیشتری را برای امور جهانی مطابق با قدرت و موقعیت رو به رشد خود بر عهده بگیرد.
موضوع تایوان یکی از مهمترین موضوعات مربوط به تقابل بین چین و آمریکاست. جزیرهای که رهبران چین آن را جزئی از سرزمین اصلی چین میدانند و در نقطه مقابل، رهبران تایوان آن را یک کشور مستقل وسرزمین اصلی چین را متعلق به حکومت خود میدانند. در حالیکه سازمان ملل و جامعه بینالملل تایوان را بهرسمیت نشناختهاند، آمریکا از این جزیره بهعنوان یکی از قدرتمندترین اهرمهای فشار علیه پکن در جهت حفظ منافع و تحقق بازدارندگیاش بهره میبرد اما بههمان اندازه تلاش دارد تا با پیاده کردن سیاست ابهام استراتژیک، موجبات خروش پکن که میتواند هزینه بسیار بالایی به نام جنگ را در پی داشته باشد، فراهم نیاورد.
بهگزارش مرکز مطالعات سورین، «نورد استریم» (Nord Stream) که پیشتر با نام «خط لوله گاز شمال اروپا» (North European Gas Pipeline) شناخته میشد، خط لوله انتقال
سازمان همکاری شانگهای (SCO) که بهنوعی بهعنوان رقیب شرقی ناتو شناخته میشود، در حال حاضر یکی از مهمترین نهادهای بینالمللی است و بهنوعی تسلط کامل غرب بر سیاست بینالملل را بهچالش میکشد. عضویت ایران در این سازمان، یک پیروزی دیپلماتیک در شرایط خاص است و در صورت استفاده بهینه، میتواند یک برگ برنده در سه محور سیاسی، امنیتی و اقتصادی برای آن باشد.