loader image

جستجو

فارن پالیسی:
5 تفاوت جنگ سرد آمریکا و چین با جنگ قبلی

مرکز مطالعات سورین

چکیده

نشریه «فارن پالیسی» در مقاله خود ضمن اشاره به رسمیت شناخته شدن ابر قدرت بودن امریکا و چین در سال 2022، به بررسی 5 تفاوت جنگ سرد امریکا و چین با جنگ قبلی پرداخت.

فهرست مطالب

به‌گزارش مرکز مطالعات سورین،‌ نشریه فارن پالیسی در مقاله خود به‌قلم «جو اینگه بک ولد» نوشت: سال 2022 مسلماً متلاطم‌ترین و متحول‌کننده‌ترین سال در سیاست بین‌الملل از زمان انقلاب‌های 1989 بود

. این سال به دلیل تهاجم روسیه به اوکراین و بحران بر سر تایوان، متلاطم بود، اما در شیوه‌ای که آمریکا چین را به‌عنوان یک رقیب ابرقدرت به رسمیت شناخت، تحول‌آفرین بود.

به‌طور خاص، پنج عامل ساختاری وجود دارد که دوران دوقطبی جدید را کمتر از جنگ سرد پایدار می‌کند:

اول، رقابت آمریکا و چین با پویایی انتقال قدرت ناپایدار مشخص می‌شود.

شواهد تاریخی نشان می‌دهد که وقتی یک قدرت در حال ظهور، تهدید به غلبه بر یک هژمون رو به زوال می‌کند، خطر واقعی جنگ بزرگ وجود دارد.

جنگ سرد این پویایی را نداشت: هم آمریکا و هم اتحاد جماهیر شوروی به‌عنوان ابرقدرت‌ها از خاکستر جنگ جهانی دوم ظاهر شدند و از همان ابتدا از نظر نظامی رقبای همتا بودند.

وضعیت کنونی متفاوت است و چین به‌تدریج به آمریکا می‌رسد. علاوه بر این، از طریق قدرت اقتصادی خود، پتانسیل چین به‌عنوان یک ابرقدرت بیشتر از اتحاد جماهیر شوروی است.

علاوه بر این، از آنجایی که ارتش چین هنوز در این مرحله ضعیف است، فضای کمتری برای دولتمردی برای مذاکره در مورد توافقنامه‌های کنترل تسلیحات وجود دارد.

چین حاضر نیست برای توسعه نظامی محدودیتی ایجاد کند که وضعیت فرودست این کشور را در جای خود قفل کند.

دوم، بر خلاف جنگ سرد، صحنه اصلی رقابت نظامی آمریکا و چین، نیروی دریایی است که ذاتاً ثبات کمتری دارد و در معرض خطر بیشتر جنگ محدود است.

تمرکز اصلی جنگ سرد بر تئاتر زمینی اروپا، باعث شد تا استراتژی انتقام‌جویی گسترده ظاهر شود و به‌شدت از هرگونه تلاش برای عبور از خط ثابت تقسیم‌کننده اروپا جلوگیری کند. استفاده از نیروی نظامی توسط دو ابرقدرت در آب‌های آسیا کمتر احتمال دارد که تهدیدی برای هر یک از دو کشور باشد یا خطر جنگ هسته‌ای را به همراه داشته باشد.

در صورت تهاجم چین ممکن است از تسلیحات هسته‌ای استفاده کند، اما احتمال اینکه رهبران چینی در صورت نابودی برخی از کشتی‌هایشان، خطر جنگ همه‌جانبه با آمریکا را داشته باشند، بسیار کمتر است.

سوم، تایوان منبع دیگری از بی‌ثباتی در نظم دوقطبی جدید است. نزدیک‌ترین معادل در طول جنگ سرد، شهر تقسیم شده برلین بود،

جایی که چندین درگیری تنش بین ابرقدرت‌ها رخ داد. تایوان نشان‌دهنده بزرگ‌ترین خطر جنگ قدرت‌های بزرگ در عصر رقابت آمریکا و چین است.

چهارم، حوزه‌های جنگی جدید در فضا و قلمرو سایبری، راه‌های بیشتری برای اجبار و اخلال در اختیار واشنگتن و پکن قرار می‌دهد.

حملات سایبری ممکن است یک حمله سایبری غافلگیرکننده بزرگ و پیچیده به‌منظور شکل دادن به محیط قبل از درگیری نظامی یا به تأخیر انداختن یا جلوگیری از واکنش رقیب باشد. خطر واقعی تشدید غیرعمدی به دلیل قابلیت‌های سایبری در بحران آینده چین و آمریکا وجود دارد.

پویایی مشابهی در حوزه فضایی نیز امکان‌پذیر است، با حملات پیشگیرانه به ماهواره‌ها و یا توسط ماهواره‌ها که منجر به یک نردبان تشدید نامشخص می‌شود.

پنجم، برخلاف این نظریه که وابستگی متقابل، خطر جنگ را کاهش می‌دهد، سطح بالای وابستگی متقابل اقتصادی و فناوری بین آمریکا و چین به‌طور بالقوه از نوع خودکامگی نسبی دو بلوک در طول جنگ سرد مستعد درگیری است.