بهگزارش مرکز مطالعات سورین، نشریه جروزالم پست در یادداشت خود بهقلم «سث فرانتزمن» نوشت:جنجال اخیر در مورد نامه امضاشده توسط 32 نماینده کنست که از اقلیت آذری در ایران حمایت میکرد، این امکان را دارد که علیه اسرائیل(رژیم صهیونیستی) استفاده شود و برخی از اعتراضات اتفاق افتاده یا برنامهریزیشده علیه نظام را در تهران تضعیف کند.
برای این منظور، بسیاری از کسانی که این نامه را امضا کردند، امضای خود را لغو کردند و این حادثه غیرعادی و شوکهکننده نشاندهنده پیچیدگیهای غربآسیا و موقعیتی است که اسرائیل(رژیم صهیونیستی)، امروز بهعنوان کشوری که روابط قویتری در سرتاسر منطقه دارد و نقش بزرگتری در امور غربآسیا ایفا میکند، در آن قرار دارد.
در طول تاریخ اسرائیل(رژیم صهیونیستی) و قبل از ایجاد این کشور، این نوع مناقشات بارها به شکلهای مختلف صورت گرفت.
بهعنوان مثال، در طول دهههای منتهی به اعلامیه بالفور مورد حمایت بریتانیا، مقامات صهیونیستی به امید حمایت از مهاجرت یهودیان به امپراتوری عثمانی و آلمانی رفتند؛ در این زمینه، امپراتوریهای قدرتمند یهودیان را بهطور بالقوه در خدمت منافع خود میگرفتند و آنان را ابزار راهبردی خود میدیدند.
بعدها، در دهه 1950، زمانی که این دولت جوان، بهدنبال دوستانی در مرزهای جهانی بود، با فرانسه و بریتانیا در پیشبرد جنگ فرسایشی 1956 همکاری کرد.
این امر به دشمنان اسرائیل(رژیم صهیونیستی) امکان داد تا آن را بهعنوان خدمتگزار امپراتوریهای استعماری معرفی کنند، دیدگاهی که شورویها و ناسیونالیستهای عرب از آن سوءاستفاده کردند.
از سوی دیگر، حضور یک دولت یهودی در غربآسیا اغلب بهعنوان یک الهامبخش و متحد بالقوه برای سایر اقلیتهای منطقهای تلقی شده است؛
کردها که مدتها توسط کشورهای متعددی تحت ستم قرار داشتند، اغلب اسرائیل(رژیم صهیونیستی) را بهعنوان یک دوست بالقوه میدانستند.
در ماههای قبل از همهپرسی استقلال در اقلیم کردستان عراق، در سال 2017، عدهای پرچمهای اسرائیل(رژیم صهیونیستی) را به اهتزاز درآوردند و حمایت خود را بهعنوان دوست و حتی متحد اسرائیل(رژیم صهیونیستی) اعلام کردند.
امروز، به همین دلیل، نظام ایران به نظر میرسد از این حمایتها به نفع خود استفاده میکند و اسرائیل(رژیم صهیونیستی) را بهعنوان حامی جداییطلبان یا تروریستها معرفی میکند و ادعا میکند که اسرائیل(رژیم صهیونیستی) میخواهد ایران را تجزیه کند.
بنابراین، وقتی اسرائیل(رژیم صهیونیستی) یا برخی از اسرائیلیها از گروههای اقلیت در ایران حمایت میکنند، این میتواند علیه آنها یا مخالفان ایرانی به نفع خود نظام استفاده شود.
ایران دارای تعداد زیادی گروه اقلیت از جمله آذریها، کردها، مردم بلوچ و عرب است؛ اعتراضات اخیر ایران در سال گذشته که پس از مرگ مهسا امینی توسط پلیس آغاز شد.
بهوضوح در تمام خواستهها و اعتراضات مردم میشد صدای بلند زن، زندگی، آزادی را شنید و خود این شعار مشخصکننده تمام خواستههای مردم از کشور خود و تعاملشان با جهان است.
اسرائیل(رژیم صهیونیستی) و آذربایجان شرکای استراتژیک نزدیکی هستند، چیزی که اخیراً با افزایش لفاظیهای ایران علیه باکو و متهم کردن آذربایجان به همکاری نزدیک با اسرائیل(رژیم صهیونیستی)، آشکارتر شده است و بعد از امضای اعضای کنست و سفر وزیر امور خارجه به آذربایجان این تنشها و تهمتها در حالی شدت گرفت که روابط نزدیک اسرائیل(رژیم صهیونیستی) با آذربایجان در قالب روابط دولت با دولت قرار دارد و قطعاً حمایت از آذریها در داخل ایران توسط اسرائیل(رژیم صهیونیستی) میتواند بسیار بحثبرانگیزتر باشد، زیرا در نگاه بینالملل دخالت در امور داخلی است و اسرائیل(رژیم صهیونیستی) به علت روابط نزدیک با آذربایجان و روابط دوستانه با این کشور، نباید به دام این ماجرا بیافتد.
در حالی که سفر کوهن به آذربایجان در جریان بود، فرزند محمدرضا شاه فقید ایران، رضا پهلوی، از اسرائیل(رژیم صهیونیستی) دیدن کرد و همان زمان هم نامه حمایت از آذریها در ایران منتشر شد و موقعیت را پیچیده کرد.
پهلوی آن را محکوم کرد و گفت که حمله لفظی به تمامیت ارضی ایران توسط 32 نماینده مجلس اسرائیل(رژیم صهیونیستی) کاملاً غیرقابل قبول و خدمتی به منافع نظام ضد جمهوری اسلامی است و این مشخصا یک رفتار حمایتطلبانه نیست.
البته که حمایت از آذریها در ایران لزوماً به روابط اسرائیل(رژیم صهیونیستی) و آذربایجان مرتبط نیست، اما موضع کلی اسرائیل(رژیم صهیونیستی) این است که مشتاق درک آذربایجان است، بنابراین، بسیاری از اسرائیلیها از جمله نمایندگان پارلمان، احتمالاً با آرمان آذریها همدل هستند.
این احساسات به کردها نیز منتقل شده، با این حال، این میتواند به این معنا باشد که میتوان از اسرائیل برای حمایت از برخی گروههای سیاسی دعوت کرد، اما همیشه به نفع اسرائیل(رژیم صهیونیستی) نیست که با آنها مرتبط باشد، وقتی در مورد یک جامعه بزرگتر صحبت میکنیم، اینگونه حمایتها لزوماً درست نیست.
غربآسیا بسیار پیچیده است و بازی در منطقه نیاز به سیاست خاص خود دارد، اسرائیل(رژیم صهیونیستی) این را میداند، اما این بدان معنا نیست که هر یک از اعضای کنست در موضوعات یا برداشتهای گستردهتر ژئوپلیتیکی دخالت کنند، زیرا اسرائیل(رژیم صهیونیستی) بهوضوح میداند که حتی حرفهای ناخواسته و یا خیرخواهانه او نیز حمل بر نیتها و رفتارهای شرورانه میشود.
جنجال کنونی بر سر نامه ممکن است به طوفانی در منطقه ختم شود، همچنین ممکن است بهعنوان نمونهای از این شود که اسرائیل بهعنوان یک کشور مستقل که میتواند خودسرانه هر کاری بکند و از او برای اهداف دیگر استفاده شود، یادآور شد؛ آنها ممکن است فاقد این درک ظریف باشند که اسرائیل(رژیم صهیونیستی) نمیتواند برای همه، همه کار را انجام دهد یا برای همه امتیازآور باشد.