بهگزارش مرکز مطالعات سورین، اندیشکده کویینسی در یادداشت خود بهقلم «چاس فریمن» نوشت: واشنگتن تا حدودی از همه بازیگران کلیدی غرب آسیا بیگانه شده است و کشورهای منطقه اکنون بدون اینکه بخواهند تصمیمات خود را از آمریکا مخفی کنند، عمل میکنند.
آمریکا بیشتر نفوذ خود را در ترکیه از دست داده، با ایران در تضاد است و اکنون روابطش با عربستان تیره شده است.
واشنگتن دیگر پیوندهای سازندهای با تشکیلات فلسطینی ندارد. روابط این کشور با اسرائیل(رژیم صهیونیستی) به دلیل ارزشهای متفاوت، محاسبات متفاوت، منافع ملی در رابطه با معاملات با روسیه و چین و قطببندی سیاسی داخلی آمریکا، بهطور فزایندهای پیچیده میشود.
مصر نسبت به چهار دهه گذشته کمتر نسبت به دیدگاههای آمریکا احترام میگذارد.
روابط آمریکا با ایران عمیقاً خصمانه است. واشنگتن ترجیحات سیاسی اورشلیم، ریاض و ابوظبی را بهجای برونیابی سیاستها بر اساس منافع ملی خود منعکس میکند.
اسرائیل(رژیم صهیونیستی) و اعراب خلیجفارس اشتباهات راهبردی آمریکا را در عراق و سوریه پس از جنگ سرد فعال کردند.
این اشتباهات باعث تسهیل ایجاد حوزه نفوذ و نیروهای نیابتی ایران در هلال حاصلخیز شد که هم اسرائیل(رژیم صهیونیستی) و هم اعراب خلیجفارس را در محاصره احساس کردند.
فقدان رابطه کاری آمریکا با تهران، این کشور را قادر به ایجاد توازن قدرت منطقهای یا اعمال نفوذ بر بازیگر اصلی منطقه با اقدامات کوتاهتر از جنگ میکند.
آمریکا به این اتفاق بد، عادت کرده است که تعاملات خود با سایر کشورها را بر اساس وسواس با «رقابت قدرتهای بزرگ» و «دموکراسی در برابر خودکامگی» تنظیم کند، نه اینکه با آنها در مورد علایق و نگرانیهای ابرازشده درگیر شود.
در حالی که تمرکز سیاست آمریکا در منطقه اکنون حذف نفوذ چین است، این کشور شرقی هنوز مخالفت خود را با ادامه دخالت ایالات متحده اعلام نکرده است.
در عوض، پکن پیشنهاد کرده است که یک گفتگوی چندجانبه در مورد مسائل امنیتی شکل بگیرد و وقتی که زمان آن فرا رسید، یک «مکانیسم امنیتی جمعی برای خلیجفارس» مدیریت شود.
بهطور خلاصه، چین بهجای تحمیل ترجیحات خود یا جانبداری، پیشنهاد کرده است که به پل زدن بین دیدگاه ایران و اعراب خلیجفارس کمک کند.
اما آمریکا بهتازگی شکست آرزوهای چین برای تجدید ثروت و قدرت را هدف اصلی استراتژی امنیت ملی جهانی خود قرار داده است.
روابط چین و آمریکا در وضعیت «شبه جنگ» قرار دارد و به دلیل بسیاری از عوامل غیرمرتبط، روابط عربستان با ایالات متحده بیش از هر زمان دیگری مخاطرهآمیز است.
هیچ کشوری در غرب آسیا وجود ندارد که شبه جنگی را که آمریکا با چین آغاز کرده، به نفع خود بداند.
از دیدگاه آنها، این مانعی برای پیشرفت همراه با بدبینی آزاردهنده آمریکا در مورد همکاری آنها با چین است که هیچ جایگزینی برای این همکاری ارائه نمیدهد.
رویکرد کنونی آمریکا، ابزار مناسبی برای حفظ نفوذ خود در غرب آسیا نیست. از جمله، اضطرابی ناخوشایند را نشان میدهد که ایمان به خرد و اعتمادبهنفس آمریکایی را از بین میبرد.
نکته غمانگیز این است که چین و آمریکا منافع مشترک زیادی با یکدیگر و کشورهای منطقه دارند؛ اما شبه جنگ آمریکا با چین اجازه تعقیب ابتکارات متقابل سودمند را نخواهد داد. تابهحال، چین باوجود تلاشهای آمریکا برای متوقف کردن آن، تصمیم گرفته بود به تجارت خود ادامه دهد؛ اما این مقاومت انفعالی ممکن است در شرف پایان یافتن باشد.
دولت نادرست آمریکا فرصتی را برای چین ایجاد کرده است تا از بین رفتن سلطه آمریکا در غرب آسیا را تسریع بخشد. آیا اکنون این کار را خواهد کرد؟ بهزودی خواهیم فهمید.