بهگزارش مرکز مطالعات سورین، نشریه نیوزویک در یادداشت خود بهقلم «متیو سی مای» نوشت: روابط نزدیک بین عربستان و ایران با میانجیگری چین، تسریع عادیسازی روابط منطقه با سوریه، و روند صلح یمن، همگی نشان میدهد که چگونه دشمنان میتوانند به یک روش زنده برای انطباق با منافع یکدیگر دست یابند.
در اینجا یک درس برای واشنگتن وجود دارد: اتخاذ یک سیاست خارجی مبادلاتی که بر دیپلماسی انعطافپذیر متکی باشد و در عین حال درگیریهای مخاطرهآمیز را به حداقل میرساند، آمریکا را برای تعامل با منطقه با شرایطی که نشاندهنده اهمیت ناچیز آن برای امنیت و رفاه آمریکا است، موقعیت بهتری خواهد داد.
کاهش نفوذ و علاقه آمریکا به غربآسیا نتیجه طبیعی چندقطبی بودن و تمرکز واشنگتن بر رقابت قدرتهای بزرگ است.
اما سیاست کلی آمریکا در قبال منطقه با این تحولات هماهنگ نیست. در سوریه، آمریکا بهدنبال یک مأموریت نامشخص اما پرخطر است.
دولت اوباما برای اولین بار در سال 2015 بهعنوان بخشی از ائتلاف بینالمللی برای شکست خلافت ارضی داعش، نیروهای زمینی را در این کشور مستقر کرد.
تنها گروه محلی موجود برای مبارزه طولانیمدت ضد تروریسم، شبههنظامیان کرد مرتبط با حزب کارگران کردستان بودند.
با این حال، ترکیه که میزبان نیروهای آمریکایی و تسلیحات هستهای است، پکک را با توجه به سابقه جداییطلبی مسلحانه و حملاتش به خاک ترکیه از سوریه و عراق، یک گروه تروریستی میداند.
چهار سال پس از شکست داعش، واشنگتن مدعی است که ادامه حضور 900 نیروی آمریکایی در سوریه برای تامین امنیت اردوگاههای موقت پناهجویان و زندانیان حاوی اعضای خانواده جنگجویان داعش ضروری است.
اما حملات موشکی بیپایان ایران، تیراندازی متقابل ترکها و کردها، و درگیریهای منظم با نیروهای روسی نشان میدهد که چگونه این ترتیب برای سربازان آمریکایی خطرناکتر میشود. چنین اقدامی کردها را وادار میکند که مستقیماً با ترکیه مذاکره کنند یا از دمشق حمایت کنند.
این رویکرد همچنین تثبیت مجدد دولت سوریه را تسریع میکند. بهطور مشابه، روابط آمریکا با عربستان آسیب دیده است.
تغییرات در بازار جهانی انرژی اهرم ژئوپلیتیکی کشورهای اوپک را افزایش داد.
به گفته تحلیلگران ژئواکونومیک، ترکیب فشار بر سرمایهگذاران برای انصراف از سوختهای فسیلی و عدم اطمینان در مورد آینده نفت نگرانیهایی را ایجاد میکند که سطوح سرمایهگذاری ممکن است در سالهای آینده بهشدت کاهش یابد.