بهگزارش مرکز مطالعات سورین، نشریه نیوزویک در یادداشت خود بهقلم «الچین امیربایف» نوشت: قفقاز جنوبی نقطه تلاقی بین آسیای میانه، غنی از منابعی است که اقتصاد اروپا به آن وابسته است.
صلح بین ارمنستان و آذربایجان باعث رونق نهتنها ارمنیها و آذربایجانیها، بلکه در کل اوراسیا خواهد شد.
پیروزی قاطع آذربایجان در جنگ دوم قرهباغ در سال 2020 فرصتی تاریخی برای پشت سر گذاشتن خصومتها و عادیسازی روابط بر اساس قوانین بینالمللی ایجاد کرد.
برای استفاده از این فرصت، غرب باید از حقایق انکارناپذیری که دیدگاههای آذربایجان بر آن استوار است آگاهی بیشتری کسب کند. متأسفانه، ارمنستان و حامیان خارجی آن اخیراً یک کارزار تبلیغاتی را به راه انداختهاند که این حقایق را ازنظر پنهان میکند.
هدف فوری این کارزار اعمال فشار آمریکا و اروپا بر باکو است. هدف بلندمدت، خنثی کردن روند صلح است که در نوامبر 2020، زمانی که ارمنستان شکست خود را در جنگ اعتراف کرد، آغاز شد.
این کارزار بر اطلاعات نادرست بر وقایع در امتداد جاده لاچین متمرکز است که ارمنستان را با منطقه قرهباغ آذربایجان مرتبط میکند و دو ادعای اصلی را مطرح میکند.
اول، مسدود کردن جاده، که در 12 دسامبر توسط فعالان محیطزیست آذربایجان آغاز شد، که یک فاجعه انسانی ایجاد کرد و جان ارامنه قومی قرهباغ را به خطر انداخت. دوم اینکه این بخشی از تلاش گستردهتر آذربایجان برای انکار حقوق و امنیت ارامنه قرهباغ است.
بیایید این ادعاهای گمراهکننده را بهنوبه خود، با بحران انسانی ادعایی شروع کنیم. محمولههای بشردوستانه ازجمله دارو، غذا و سایر کالاهای ضروری بهراحتی به قرهباغ منتقل میشوند. غیرنظامیان محلی که با نیازهای فوری پزشکی و سایر نیازهای ضروری روبرو هستند میتوانند به ارمنستان رفته و در طول جاده بازگردند.
برای جلوگیری از هرگونه بحران انسانی، باکو به صلیب سرخ بینالمللی دسترسی بلامانع به جاده میدهد.
همچنین به نیروهای حافظ صلح روسیه اجازه حرکت آزاد میدهد. سربازان روسیه، بزرگترین متحد ارمنستان، بهتر از هر بازیگر بینالمللی دیگری برای اطمینان بخشیدن به ایروان در مورد امنیت فیزیکی ارامنه قرهباغ، قرار دارند.
که ما را به دومین ادعای ساختگی میرساند، یعنی اینکه آذربایجان حقوق ارمنیهای قومی قرهباغ را انکار میکند.
درک اینکه چرا اینیک دروغ آشکار است، نیاز به زمینه تاریخی دارد. در طول جنگ اول قرهباغ، که در سال 1994 به پایان رسید، نیروهای ارمنی قرهباغ و سایر مناطق اطراف آذربایجان را از آذربایجانیهای قومی پاکسازی نژادی کردند.
آنها صدها غیرنظامی بیگناه را مورد تجاوز و شکنجه و قتل رساندند و بیش از 800 هزار نفر را اغلب در فصل زمستان از خانههایشان بیرون کردند و قتلعام خوجالی اوج این وحشیگری بود.
این جنایات هنوز در انتظار اجرای عدالت هستند، بهخوبی مستند شده بودند. در پی این امر، قوانین بینالملل و هر قدرت بزرگ در جهان، قرهباغ را بهعنوان سرزمین مستقل آذربایجان تأیید میکند و بازگرداندن کامل کنترل مؤثر آذربایجان بر قرهباغ بهعنوان مبنایی برای صلح عادلانه و پایدار تلقی میشود.
به همین دلیل، قطعنامههای 822، 853، 874 و 884 شورای امنیت سازمان ملل متحد، همگی خواستار خروج کامل، فوری و بدون قید و شرط نیروهای ارمنی از خاک آذربایجان هستند.
(حتی در حال حاضر، 10 هزار سرباز ارمنستان در قرهباغ باقیماندهاند، بمب ساعتی که صلح و ثبات را تهدید میکند).
سازمان ملل متحد این دستورات را در سال 1993 صادر کرد. برای نزدیک به سه دهه آذربایجانیها صبورانه منتظر بودند تا جامعه بینالمللی آنها را اجرا کند. در همین حال، ارمنستان در حال زمان خریدن بود، درست همانطور که اکنون انجام میدهد: صحبت از صلح، آماده شدن برای جنگ، و انتشار اطلاعات نادرست. نیروهای آن، شهرها و روستاهای آذربایجان را غارت کردند و هر نشانهای از میراث فرهنگی آذربایجان را محو کردند و منابع معدنی آن را غارت کردند.
تا سال 2020، صبر آذربایجان به پایان رسیده بود. در جنگ دوم قرهباغ، عزم قاطع خود را برای بازپسگیری زمین دزدیدهشده خود نشان داد.
در بیانیه سهجانبه 10 نوامبر 2020 (توافقنامه امضاشده توسط رهبران آذربایجان، ارمنستان و روسیه که به قرهباغ دوم پایان داد)، ارمنستان پذیرفت که واقعیت جدیدی را در زمین بپذیرد و صلح را ایجاد کند.
اما از آن زمان، ارمنستان از جاده لاچین برای صادرات منابع معدنی غارتشده آذربایجان از قرهباغ به ارمنستان سوءاستفاده کرده است و نیروهای نظامی خود را در قرهباغ مستقر کرده است.
اینها اقدامات کشوری نیست که برای صلح آماده میشود و آذربایجان کاملاً با این تاکتیکها آشنا است. و به ارمنستان اجازه نخواهد داد که در تمام مدت آماده شدن برای جنگ، آن را در دام مذاکرات پایانناپذیر گرفتار کند.
سیاست عاقلانه مبتنی بر واقعیت هنوز هم میتواند از تراژدیهای جدید جلوگیری کند. ایروان باید از تکیهبر رویاها و خیالات دست بردارد و با حقایق روبرو شود.
ارمنستان و متحدانش باید استفاده از ارامنه قرهباغ را بهعنوان مهره در یک بازی بدبینانه سیاست قدرت متوقف کنند.
اگر دستاندرکاران تسهیل روند صلح، واقعیتها را بهدقت بخوانند، میتوانند به ارمنستان کمک کنند تا از اشتباهات گذشته اجتناب کند.