بهگزارش مرکز مطالعات سورین، روزنامه آبزرور در مطلب تازه خود بهقلم «ولینا چاکارووا» نوشت: از آنجایی که اروپا به کمک به جنگ روسیه علیه اوکراین ادامه میدهد، چشمانداز اثرات مخرب آن در افق ظاهر میشود.
کارشناسان نظامی غربی اظهار میدارند که رویکرد چندوجهی مسکو شامل سه بعد متمایز و در عین حال مرتبط است:
تهاجم نظامی به اوکراین. جنگ علیه ارزشها، هنجارها و معیارهای غربی؛ جنگی که اقتصاد اروپا را از طریق تسلیحاتی کردن کالاها هدف قرار میدهد.
این بحرانهای به هم پیوسته چالش مهمی برای انسجام و وحدت اتحادیه اروپا و کشورهای عضو آن و همچنین ثبات و امنیت کل قاره اروپا است.
جنگ علیه ارزشهای غربی نظم امنیت داخلی اتحادیه اروپا را تهدید میکند، در حالی که جنگ علیه اقتصاد، اروپا را در موقعیتی آسیبپذیر قرار میدهد.
پس از تقریباً یک سال جنگ، زمان انعکاس و ارزیابی رویدادهایی است که در این قاره رخ داده است.
نقطه عطف در سیاست خارجی و امنیتی آلمان با سخنرانی اولاف شولتز در فوریه 2022 آغاز شد که نشاندهنده یک تغییر ژئوپلیتیکی مهم است.
با این حال میزان این تغییر و اهداف واقعی آن نامشخص است. تردید در پرداختن به موضوع تحویل تانک به اوکراین تنها یکی از بسیاری از مظاهر عدم تمایل برلین برای به عهده گرفتن نقش رهبری و هدایت اروپا از طریق این تغییرات تاریخی است.
در حال حاضر، تغییرات دیگری در افق دیده میشود و واکنش سریع به آن ضروری است زیرا نتیجه جنگ را تعیین میکند.
با این حال، جدیدترین نمونه عدم اتحاد، در مورد تحویل احتمالی جتهای نظامی به اوکراین، بار دیگر ثابت میکند که قدرتهای غربی در یک جبهه ژئوپلیتیک قرار ندارند.
درست است که اروپا از نظر هماهنگی و انسجام در پاسخ به جنگ روسیه علیه اوکراین به چیزهایی دست یافته است که به ظاهر غیرممکن بود. با توجه به سرعت معمول و دامنه تصمیمگیری اروپایی، این یک دستاورد عظیم است که هنوز پابرجاست. عزم برای ارائه کمکهای دیپلماتیک، سیاسی و بشردوستانه به اوکراین به انسجام بین نهادها و دولتهای اتحادیه اروپا نسبت داده میشود.
با این حال، با وجود اختلافات مداوم بین کشورهای عضو، بر اساس وابستگی آنها به منابع روسیه، منافع ملی و پویاییهای سیاسی داخلی، یک استراتژی ماندگار ایجاد شد.
فقدان وحدت میان کشورهای عضو اتحادیه اروپا ریشه در روابط تاریخی، دیپلماتیک، ژئواکونومیک و فرهنگی برخی از قدرتهای اروپایی با روسیه دارد.
بهعنوان مثال، فرانسه و آلمان، قبل از آغاز جنگ، مسکو را درگیر نزدیکی ژئوپلیتیکی و عادیسازی روابط میکردند. عدم هماهنگی بین کشورهای عضو نیز باعث شده است که برخی از کشورهای اروپایی مانند اتریش یا مجارستان بدون مشورت با اتحادیه اروپا اقدامات خود را انجام دهند. افکار عمومی در اروپا یکی دیگر از خطوط جداکننده بود.
حتی با وجود اینکه مردم کشورهای غربی عمدتاً از آرمان اوکراین حمایت میکنند، برخی از دولتها باید این موضوع را در نظر بگیرند که شهروندان آنها برای درگیر شدن در یک درگیری نظامی تردید دارند.