بهگزارش مرکزمطالعات سورین، روزنامه جروزالم پست در یادداشت خود بهقلم «سث فرانتزمن» نوشت: واضح است که آمریکا در حال رفتن به دورانی است که به طور فزایندهای حزبی میشود.
پس از متحمل شدن هزینههای پنهان سیاستهای تفرقهانگیز دوره ترامپ، نقش آمریکا در جهان چگونه خواهد بود؟
این پرسش تلاشی برای عبور از جنگ جهانی علیه تروریسم است که نماد آن مشارکت در افغانستان بود. معنای آن، تغییر از مبارزه با تروریسم به مقابله با چین و روسیه است.
بدیهی است که کشورهای حاشیه خلیجفارس، جایی که آمریکا پایگاههایی در بحرین، قطر و امارات دارد، بهشدت به نقش امنیتی این کشور اهمیت میدهند.
جو بایدن پنجشنبه شب در یک سخنرانی جنجالی از حزب جمهوریخواه به عنوان افراطگرا انتقاد کرد.
ما اخیراً دیدهایم که چگونه سیاست خارجی آمریکا به سیاست داخلی تبدیل شده است، به این معنی که مسائل مربوط به نحوه برخورد با ایران یا روسیه، در سطح داخلی خود را نشان میدهند.
حمایت از اسرائیل(رژیم صهیونیستی) یا روابط با عربستان و قطر همگی در سطح داخلی مورد بحث است. اتاقهای فکر، در واشنگتن بهشدت حزبگرا به نظر میرسند. فراتر از این تلاشها برای لابیگری، اختلافات عمیقی نیز در خود کاخ سفید وجود دارد.
سایر مجلات و مقالات، اوکراین را مورد انتقاد قرار میدهند و ادعا میکنند که حمایت آمریکا از کییف، به آمریکا در داخل کشور آسیب میرساند. این بدان معناست که حتی در مورد چیزهای ساده نیز اجماع واقعی وجود ندارد.
همه اینها اکنون در نگاه کشورهای خلیجفارس به رویکرد آمریکا طنینانداز است. برخی کشورها بهشدت خواهان حمایت آمریکا هستند. برخی از کشورها مانند عراق در هرج و مرج فرو میروند و آمریکا سیاست روشنی در مورد اینکه چه باید بکند، ندارد.
با این حال، هرج و مرج داخلی احتمالی، با مشاهده واکنشها به سخنرانی اخیر بایدن، کشورها را به این فکر وا میدارد که آیا آمریکا در صورت مواجهه با جناحگرایی و افراطگرایی داخلی میتواند تصمیمات محکم سیاست خارجی خود را ادامه دهد.
از سوی دیگر، کسانی که به جایگاه قدیم آمریکا اهمیت میدهند، ممکن است تعجب کنند که آیا واشنگتن میتواند به طور کامل با روسیه و چین مقابله کند؟