بهگزارش مرکز مطالعات سورین، روزنامه جروزالم پست در مقالهای بهقلم «سالم الکتبی» نوشت: اظهارات مقامات آمریکا در ماههای اخیر نشان میدهد که این کشور ایده ایران هستهای را بدیهی میداند.
بنابراین، تمرکز از جلوگیری از تحقق این خطر به عقب انداختن آن تغییر کرده است.
این توافق، ایران را از نظر در اختیار داشتن مواد مورد نیاز برای ساخت بمب هستهای چند ماه عقب میاندازد.
تمام این تلاشهای بزرگ دیپلماتیک با هدف به تعویق انداختن تهدید هستهای ایران است، نه برای پایان دادن به آن یا حتی متوقف کردن یا به تعویق انداختن آن برای سالها، بلکه فقط برای چند ماه.
این بیانیه که چندین بار از سوی مقامات دولت بایدن تکرار شد، قصد نداشت افکار عمومی آمریکا را در مورد بازگشت به توافق و اشتباه خروج از آن از بین ببرد.
بلکه اساساً بیانگر اعتقاد این است که دولت، وجود ایران هستهای را به رسمیت میشناسد.
بزرگترین برنده در مذاکرات برای احیای توافق هستهای، ایران است.
این حدس و گمان نیست، بلکه در واقع یک محدودیت است، نه یک شرط، به ویژه با توجه به شرط اخیر ایران برای دریافت غرامت در صورت خروج دولت آینده آمریکا از توافق. این توافق عملاً از تصمیمات مصون است، مانند تصمیمی که ترامپ هنگام خروج از توافق در سال 2018 اتخاذ کرد.
غرامت مطالبهشده مطمئناً توسط ایرانیها با دقت محاسبه میشود. ایران دستاوردهای دیگری نیز دارد، مانند زمانی که توانسته مواد شکافتپذیر را انباشته کند.
در واقع، توانایی این کشور برای مذاکره پیوسته و عدم دادن هیچگونه امتیاز مهمی تا کنون، خود یک پیروزی سیاسی جدید برای آن است.
فضای بینالمللی واقعاً به تقویت موقعیت مذاکرهای ایران کمک کرده است، بهویژه از زمان آغاز جنگ در اوکراین، نیاز به بازگرداندن نفت ایران به بازارها، به ویژه اروپا، و حمایت قویتر چین و روسیه از تهران در مذاکرات وین.
بایدن در مورد تنبیه ایران بسیار محتاطانه عمل کرد تا جایی که ایران متوجه شد که گزینه نظامی علیه خود به هیچوجه توسط سیاستگذاران آمریکا در نظر گرفته نمیشود.
روندی که ایران در پیش گرفته است بدتر خواهد شد، به ویژه با توجه به موازنه بینالمللی جدید قدرت، قطبی شدن، نیاز اروپا به نفت ایران، و نیاز همه قدرتهای بینالمللی رقیب به تعامل با ایران.
این احتمال وجود دارد که نزدیک شدن آمریکا و اروپا با ایران به کندی صورت گیرد تا این کشور از حوزه نفوذ چین و روسیه خارج شود.