بهگزارش مرکز مطالعات سورین، وبگاه میدل ایست مانیتور در یادداشت تازه خود بهقلم «رمزی بارود» نوشت: نشست «لاوروف» -وزیر امور خارجه روسیه- و «وانگیی» -همتای چینی وی- در تاریخ 30 مارس در شهر هوانگشان در شرق چین، احتمالاً به عنوان دیداری تعیینکننده در روابط بین دو کشور پیشرفته آسیایی در تاریخ ثبت خواهد شد.
در هوانگشان جایی برای ابهام باقی نگذاشتند. لاوروف ضمن صحبت از یک نظم جهانی جدید، استدلال کرد که جهان اکنون در مرحله بسیار جدی در تاریخ روابط بینالملل به سر میبرد، لاوروف با اطمینان افزود: «ما همراه با چین و همراهان خود به سوی نظم جهانی چندقطبی، عادلانه و دموکراتیک حرکت خواهیم کرد.»
وانگیی نیز به نوبه خود با استفاده از برخی کلمات و عباراتی که در دیدار «ولادیمیر پوتین» و «شیجین پینگ» در چهارم فوریه به کار رفته بود، موضع کشورش در رابطه با روسیه و غرب را بسیار دقیق بیان کرد. وانگ گفت: «همکاری چین و روسیه هیچ محدودیتی ندارد. ما خواهان صلح هستیم، برای رسیدن به امنیت هر اقدامی انجام میدهیم.»
علاوه بر این، پکن و مسکو آشکارا روابط آینده خود را به هیچوجه تحت تاثیر نتیجه جنگ اوکراین قرار نمیدهند. آنچه آنها برای رسیدن تلاش میکنند، یک استراتژی سیاسی بلندمدت است که امیدوارند در نهایت به جهانی چند قطبی ختم شود.
انگیزههای روسیه برای تغییر کاملاً روشن است: مقاومت در برابر گسترش ناتو در شرق، تثبیت مجدد خود بهعنوان یک قدرت جهانی و رهایی از میراث تحقیرآمیز اتحاد جماهیر شوروی.
چین نیز اهداف خاص منطقهای و جهانی خود را دارد. اگرچه جاهطلبیهای این کشور تا حدی به حوزههای مختلف ژئوپلیتیکی چون دریاهای چین جنوبی و شرقی، منطقه هند و اقیانوس آرام، مرتبط است، اما بسیاری از نارضایتیها و اولویتهای پکن با اولویتهای مسکو همپوشانی دارند.
جنگ تجاری آمریکا علیه چین، که توسط «دونالد ترامپ» -رئیسجمهور سابق- وضع شد، تلنگری آشکار به پکن بود که قدرت اقتصادی جهانی را تنها میتوان از طریق قدرت نظامی برابر، تضمین کرد.
برهمین اساس، تصمیمات چین برای افتتاح اولین پایگاه نظامی برونمرزی خود در سال 2017 در جیبوتی، کشور استراتژیک آفریقا، و همچنین تحرکات نظامی پکن در سه جزیره مصنوعی در دریای چین جنوبی کاملاً منطقی به نظر میرسد.