loader image

جستجو

What can be expected from Putin's visit to Tehran

آناتولی:
از سفر پوتین به تهران چه انتظاری می‌توان داشت؟

مرکز مطالعات سورین

چکیده

خبرگزاری«آناتولی» در مقاله‌ای با اشاره به سفر رییس جمهور روسیه به ایران،  به بررسی این سوال پرداخت که از سفر پوتین به تهران چه انتظاری می‌توان داشت؟

فهرست مطالب

به‌گزارش مرکز مطالعات سورین، خبرگزاری آناتولی مقاله‌ای به‌قلم «دیمیتری شلاپنتوخ» منتشر کرد که در آن آمده است: هر اتفاقی چه در گذشته و چه در زمان حال می‌تواند از منظری متفاوت مورد بررسی قرار گیرد و آن را در بسترهای گوناگونی قرار داد.

سفر ولادیمیر پوتین به ایران نیز جدای از این قاعده نیست. برخی پیامدها و انتظارات از این سفر روشن هستند. با این حال، جنبه دیگری از ماجرا وجود دارد که معمولا ناظران آن را نادیده می‌گیرند.

شاید پوتین یا برخی دیگر از نخبگان روسی در سفر به ایران به این فکر بیفتند که راه این کشور را دنبال کنند. با این حال، چنین چیزی برای روسیه امروزی به سختی ممکن است.

روسیه دست‌کم به لحاظ وضعیت خارجی، به نحو فزاینده‌ای شبیه به ایران می‌شود، زیرا هر دو کشور نسبتا منزوی شده‌اند.

کاملا محتمل است که دست‌کم برخی از نخبگان روسیه به فکر تقلید از ایران بیفتند که با وجود بیش از 40 سال تحریم‌های غرب، هنوز زنده مانده و قدرت خود را تقویت کرده است.

اکثر نخبگان روسیه هرگز قدر ایران را ندانسته‌اند. مسکو بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی تصمیم به تعامل با ایران گرفت، اما قصد چندانی نداشت تا شریک صادقی برای این کشور باشد.

«ال گور» -معاون رئیس‌جمهور آمریکا- و «ویکتور چرنومیردین» -نخست‌وزیر روسیه- در سال 1995 توافق کردند که روسیه تا بعد از سال 1999 به ایران تسلیحاتی ندهد.

این درست است که پوتین این توافق را با به دست گرفتن قدرت لغو کرد، اما این کار استقبال صادقانه‌ای از ایران نبود.

توسل تهران به تخصص مسکو، نخبگان روسیه را به این فکر انداخته تا در مورد نخبگان غربی، از دیدگاه ایران در مورد توانمندی علمی و فناوری پیروی کنند.

این الگو در مورد ایران بسیار ساده‌تر بود، زیرا دانشگاه‌ها و موسسات تحقیقاتی ایران در گفتمان دانشگاهی آمریکا حضور ندارند.

نخبگان روسی نگرش آمریکا را در مورد «تنوع‌طلبی» و «ناهمگنی» ندارند و این مفاهیم را به همراه کل چارچوب جامعه و فرهنگ آمریکایی به سخره می‌گیرند.

از سوی دیگر، آن‌ها همان نگاه تحقیرآمیز آمریکا را نسبت به ایران داشتند و آن را به‌عنوان «کشوری با تعصبات مذهبی و یک آسیایی بدوی می‌بینند که نمی‌تواند چیزی جز گاز و نفت عرضه کند.»

حالا چشمان برخی از نخبگان روسیه باز شده، حتی اگر این موضوع در مورد پوتین صدق نکند. برخی از آن‌ها ناخودآگاه به ایران نگاه می‌کنند که بیش از 40 سال منزوی بوده و می‌تواند الگویی برای روسیه باشد.

این واقعیت که ایرا احتمالا به سمت ساخت تسلیحات هسته‌ای حرکت می‌کند، گواه دیگری است بر توانایی‌های عملی و فناوری بالای این کشور.

این نکته را باید با توجه به انزوای این کشور از سوی دانشگاه‌ها و اندیشکده‌های غربی و ترورهای مداوم دانشمندان برجسته هسته‌ای ایران در نظر گرفت که به احتمال زیاد توسط اسرائیل(رژیم صهیونیستی) انجام شده، اما باز توانایی علمی این کشور توسعه یافته است.

در واقع، روسیه با وجود تغییراتی که به واسطه دوران «خصوصی‌سازی» و از آغاز دهه 1990 در بنیادهای زندگی اجتماعی و اقتصادی خود داشته، اما باز تغییر چندانی نکرده است. بیشتر سرمایه‌گذاران به صورت بازیگرانی مستقل عمل می‌کنند و مفهوم برنامه‌ریزی دولتی به هر صورتی که باشد، ربطی به ملی‌سازی ندارد و امری غیرممکن است.

در نتیجه، نمی‌توان از سفر پوتین به تهران، انتظار پیامدهایی برای وقوع تحولاتی در داخل روسیه یا سیاست خارجی این کشور داشت.