بهگزارش مرکز مطالعات سورین، روزنامه جروزالم پست در یادداشت خود بهقلم «سث فرانتزمن» نوشت: ایران میگوید که مهم است گروههای فلسطینی در مقاومت خود برابر اسرائیل(رژیم صهیونیستی) «متحد» بمانند.
«حسین سلامی» -فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی- ميگوید: «جنبش فلسطین با گذشت زمان دائما رشد و بلوغ قابلتوجهی داشته است.»
به گفته وی؛ این مبارزه از یک جنبش متناوب، به یک «جنبش مستمر» تبدیل شده، به این معنی که ایران میخواهد هر سال از فلسطینیها برای ایجاد درگیری جدید استفاده کند تا فشار را بر اسرائیل(رژیم صهیونیستی) ادامه دهد.
به نوعی گفته میشود «فشار محدود، اهداف محدود.» هدف آزمودن اسرائیل(رژیم صهیونیستی) و حفظ فشار است، در حالی که گروههای مسلح تهران مثل حزبالله به تسلیحات بهتری مجهز میشوند.
سپاه پاسداران حالا معتقد است که میتواند اسرائیل(رژیم صهیونیستی) را درگیر در جنگی با چندین جبهه کند.
ایران این را میگوید. نخست اینکه، استراتژی آن مستلزم فشار مداوم بر اسرائیل از طریق جهاد اسلامی بهعنوان نیروی نیابتی این کشور است.
این کار برای تشدید درگیریهایی طراحی شده که حماس را وادار به فرماندهی یکپارچه میکند، زیرا این گروه نمیخواهد وجهه خود را از دست بدهد. این استراتژی جناحهای فلسطینی را در کرانه باختری نیز وارد عمل میکند و باعث تنش در اسرائیل(رژیم صهیونیستی) میشود.
به علاوه، ایران معتقد است که بهرغم دفاع اسرائیل(رژیم صهیونیستی)، میتواند این کشور را با یک جنگ در چندین جبهه تهدید کند. این کشور از طریق ساخت موشکهای بیشتر تولید داخلی، «قدرت مقاومت در لبنان و فلسطین» را افزایش داده است.
موشکها برای بازدارندگی و انجام جنگهای ایستا عالی هستند، اما موشک آزادکننده زمین نیست و این پیاده نظام است که باید پا بر روی زمین بگذارد و زمین را گام به گام آزاد کند. ایران این کار را «جغرافیای جمعیت، جغرافیای سیاست و جغرافیای نظامیگری» مینامد.
ایران آشکارا میگوید که میخواهد از ترکیبی از «عملیات نظامی» با «موجهای مهاجرت گسترده غیرنظامیان و پرسنل نظامی» برای غلبه بر اسرائیل استفاده کند.
همچنین، ایران بر سر مشکلات اسرائیل(رژیم صهیونیستی) در کرانه باختری نیز قمار میکند و بهدنبال فشارهای مستمری است که منجر به «شکاف، نوعی درگیری سیاسی پایانناپذیر، تجزیه اجتماعی، فقدان هویت و فقدان ملیگرایی در رژیم حاکم صهیونیستی میشود.»
این حرف برای جمهوری اسلامی طعنهآمیز است که مدعی میشود تنوع برای اسرائیل(رژیم صهیونیستی) ضعف است، در حالی که خود ایران به دلیل تنوع خودش عمیقا دچار تفرقه شده است.
ایران بر تعدادی از گروهها از جمله کردها و آذریها متکی است. این نظام مشکل خود را به اسرائیل(رژیم صهیونیستی) نسبت میدهد.
جمهوری اسلامی بر این باور است که با وجود برتری فناوری اسرائیل(رژیم صهیونیستی)، میتوان بر دفاع این کشور غلبه کرد.
ایران در اینجا در مورد دکترین کاهش بازده حرف میزند. این کشور میخواهد اسرائیل(رژیم صهیونیستی) را با درگیریهای بیپایان تحت فشار قرار داده که باعث بازدهی کمتر دولت یهود شود.
اسرائیل(رژیم صهیونیستی) با هر اشتباه دستاورد کمتری را در هر درگیری کسب میکند، در حالی که ایران اعتقاد دارد زمان به نفع «مقاومت» است.
سپاه پاسداران معتقد است که در اینجا عنصری شبیه به جودو وجود دارد: وقتی که قدرت میگیری، این ضعفها خود را بیشتر نشان میدهند.
سپاه بر این باور است که با وجود قدرت ظاهری اسرائیل(رژیم صهیونیستی)، این رژیم در برابر «عملیات روانی» ناپایدار و آسیبپذیر است.
سپاه پاسدران استراتژیهای بالا را به کار خواهد گرفت و سعی میکند از دیگر گروههای فلسطینی نیز استفاده نموده، درگیریهای بیشتری را ایجاد کند و از حزبالله و دیگران برای تهدید اسرائیل(رژیم صهیونیستی) در یک جنگ چندین جبههای بهره ببرد. ایران معتقد است که زمان در این معادله به نفع این کشور است.